Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 21 (3 milliseconds)
English
Persian
It has built up quite a reputation.
اسمش خوب دررفته
Other Matches
thingummy
اسمش
His name is on the tip of my tongue.
اسمش الان سرزبانم است
I cant remember her name .
اسمش یادم نیست ( نمی آید )
shotten
دررفته
disjointed
دررفته
maddest
از جا دررفته
mad
از جا دررفته
put away
ضربه محکم از بالای سر حذف حریف اسمش
worn out
زهوار دررفته
worn-out
زهوار دررفته
nets
ویژه خرج دررفته
net
ویژه خرج دررفته
He has lost count.
حساب از دستش دررفته
thraw
پیچ خورده دررفته
nett
ویژه خرج دررفته
This is plain highway robbery .
این که اسمش لخت کردن است ( پول زیادی گرفتن )
Inclusive of all expenses .
خرج دررفته ( بطور خالص )
What was your net profit?
خرج دررفته چقدر منفعت کردی ؟
nominal partner
شریکی که درسود و زیان شرکت سهیم نیست و فقط از اسمش استفاده میشود
ostensible
شریک فاهری در CL کسی را گویند که اسمش در ضمن اسم شرکتی اعلام شود و یا عملا" در اداره ان دخالت کند که در این حالت مشئوولیت او در برابر کسانی که به ایت اعتبار او را شریک پنداشته اند درست مانند شرکاواقعی است هر چند که درواقع سهمی نداشته باشد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com