Dictiornary-Farsi | اسکلت انسان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
atomy	اسکلت انسان


Other Matches

anthrop	پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
anthropo	پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
intelligence	طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
artificial intelligence	طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
id	مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
anthropography	علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
feelings indigenous to man	احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
Neanderthal	وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
staging	اسکلت
skeleton	اسکلت
skeletons	اسکلت
carcases	اسکلت
carcse	اسکلت
carcasses	اسکلت
carcass	اسکلت
carcass	اسکلت
framework	اسکلت خرپا
carcassing	اسکلت سازی
frame	منطق اسکلت
truss bridge	پل اسکلت فلزی
frameworks	اسکلت خرپا
carcase	اسکلت فلزی
airframe	اسکلت هواپیما
cross-rail	اسکلت چوبی
centering	اسکلت چوبی
cracassing	اسکلت سازی
chassis	اسکلت کالبد
reinforced concrete carcase	اسکلت بتن فولادی
structuring	ساختمان اسکلت فلزی
structures	ساختمان اسکلت فلزی
structure	ساختمان اسکلت فلزی
truss bridge	پل دارای اسکلت اهنی
building steel lathing	اسکلت فلزی ساختمان
carcase	استخوان بندی اسکلت ساختمان
pawn structure	ساختار یا اسکلت پیادهای شطرنج
belt frame	اسکلت محیطی بدنه هواپیما
structural steel work	اسکلت بندی فلزی ساختمان
stonewall formation	اسکلت پیادهای دیوار سنگی
hulls	بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
hull	بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
foundation	اسکلت اصلی فرش [شامل تار و پود]
timber dam	سدی که اسکلت ان از چوب ساخته شده باشد
hangers	اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
hanger	اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
angle-post	[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
ground section	بدنه و پیکر اصلی فرش [که از در هم رفتگی نخ های تار و پود بدست می آید و اسکلت فرش را بوجود می آورد.]
human being	انسان
mortal	انسان
mortals	انسان
loard of creation	انسان
in human shape	انسان
homosapiens	انسان
homo	انسان
human beings	انسان
man	انسان
mans	انسان
mankind	نوع انسان
brisket	سینه انسان
voicing	صدای انسان
human nature	طبیعت انسان
economic man	انسان اقتصادی
humanoids	شبیه انسان
humanoid	شبیه انسان
cannibalism	ادمخواری انسان
eudemonology	گفتاردرسعادت انسان
subhuman	مادون انسان
the outward man	انسان فاهر
anthropomorphic	شبیه انسان
superhuman	برتر از انسان
godman	انسان خداوار
anthropophobia	انسان هراسی
anthropocentrism	انسان محوری
bod	بدن انسان
humanly	مثل انسان
humanist	انسان گرا
voice	صدای انسان
anthropology	انسان شناسی
voices	صدای انسان
The human body	بدن انسان
misanthropy	انسان بیزاری
anthropomorphism	انسان انگاری
bods	بدن انسان
palms	کف دست انسان
palm	کف دست انسان
anthropoids	شبه انسان
primitive	انسان اولیه
heidelberg man	انسان هایدلبرگ
hominid	جنس انسان
dewlap	غبغب انسان
anthropoids	انسان نما
egalitarian	طرفدارتساوی انسان
misanthropes	انسان گریز
pithecanthrope	انسان میمونی
infrahuman	مادون انسان
misanthrope	انسان گریز
infrahuman	پایین تر از انسان
anthropologist	انسان شناس
humanitarian	انسان گرایانه
rumps	کفل انسان
kindlity	انسان وار
rump	کفل انسان
anthropoid	انسان نما
humansit	انسان دوست
anthropoid	شبه انسان
homo politicus	انسان اجتماعی
homo faber	انسان ابزارساز
homosapiens	نوع انسان
marginal man	انسان حاشیهای
homo economicus	انسان اقتصادی
manward	بطرف انسان
human movement	حرکت انسان
humankind	نوع انسان
dewlaps	غبغب انسان
man of mould	انسان خاکی یا فانی
physical anthropology	انسان شناسی جسمانی
neoanthropic	شبیه انسان جدید
neoanthropic	وابسته به انسان جدید
manxman	اهل جزیره انسان
foliate mask	صورت مجسمه انسان
man trap	دام برای انسان
hypomorph	انسان سرگرد وپاکوتاه
prehuman	پیش از پیدایش انسان
homosapiens	نام علمی انسان
hu man	وابسته ب ه انسان بشری
theophany	تجلی خدا به انسان
equalitarian	طرفدار تساوی انسان
cultural anthropology	انسان شناسی فرهنگی
theophany	فهور خدابه انسان
pre adamite	انسان پیش از ادم
misanthropic	مربوط به انسان گریزی
anthropometry	انسان سنجی جسمانی
varment	انسان یاحیوان مزاحم
varmint	انسان یاحیوان مزاحم
kindlily	بطورملایم انسان وار
feces	مدفوع انسان وحیوان
humankind	بشریت نژاد انسان
voicing	صدای سخنرانی انسان
homo sapiens	انسان اندیشه ورز
anthropomorphic	دارای شکل انسان
humanism	مکتب اصالت انسان
buffs	جلا پوست انسان
buff	جلا پوست انسان
superman	موجود مافوق انسان
ape	میمون انسان نما
supermen	موجود مافوق انسان
man made	مصنوع انسان انسانی
man made	ساخته دست انسان
man-made	مصنوع انسان انسانی
man-made	ساخته دست انسان
trunk	خرطوم بینی انسان
trunks	خرطوم بینی انسان
apes	میمون انسان نما
aping	میمون انسان نما
ethos	صفات وشخصیت انسان
aped	میمون انسان نما
anthropology	علم انسان شناسی
voice	صدای سخنرانی انسان
voices	صدای سخنرانی انسان
superhuman	ابر انسان فوق بشری
preadolescence	دوره قبل از بلوغ انسان
man eater	جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
man is a risible creature	انسان مخلوقی است خنده کن
man-eater	جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
macaca	بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
glanders	بیماری مسری اسب و انسان
non-human	غیر متعلق به نژاد انسان
satyrs	موجود نیمه انسان ونیمه بز
gorillas	بزرگترین میمون شبیه انسان
ash	بقایای جسد انسان پس از مرگ
macaque	بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
satyr	موجود نیمه انسان ونیمه بز
automatons	ماشینی که کارهای انسان را میکند
pithecanthrope	برزخ میان انسان و میمون
hu man	دارای خوی انسانی انسان
man-eaters	جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
polygenesis	پیدایش انسان ازنژادهاومبادی مختلف
gorilla	بزرگترین میمون شبیه انسان
kinesiology	تشریح حرکات بدنی انسان
automaton	ماشینی که کارهای انسان را میکند
non human	غیر متعلق به نژاد انسان
floruit	دوره رشد وپیشرفت انسان
subhuman	دارای صفاتی شبیه انسان
anthropophagous	تغذیه کننده از گوشت انسان
humanization	انسان پروری متمدن سازی
truncal	وابسته به تنه انسان یا درخت
zombi	انسان زنده شد ادم احمق
anthropogenic	مربوط به پیدایش و تکامل انسان
anthropic	مربوط به دوران پیدایش انسان
anthropology	مبحث روابط انسان با خدا
zombie	انسان زنده شد ادم احمق
zombies	انسان زنده شد ادم احمق
as memory serves	هر وقت بیاد انسان بیاید
trichotomy	تقسیم وجود انسان به سه قسمت
droid	یک ادم ماشینی شبیه انسان
crutches	محل انشعاب بدن انسان
crutch	محل انشعاب بدن انسان
self born	پیدا شده در نفس انسان
theophanic	وابسته به تجلی خدا به انسان
prehominid	پستانداران معدوم انسان نمای اولیه
mensch	[انسان آراسته، بالغ، درستکار و مسئول]