Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (17 milliseconds)
English
Persian
acidifier
اسیدی کننده
acidulant
اسیدی کننده
acidulating agent
اسیدی کننده
Search result with all words
acidifier
ماده اسیدی کننده
acidulating agent
ماده اسیدی کننده
Other Matches
acid radical
ریشه با بنیان اسیدی رادیکال اسیدی
acid reduction
کاهش در محیط اسیدی کاهش اسیدی
monacid
یک اسیدی
acidic
اسیدی
monoacid
یک اسیدی
acidulous
اسیدی
acid cooler
مبرد اسیدی
acid hydrolysis
آبکافت اسیدی
acid ionization
یونش اسیدی
acid ketone
کتون اسیدی
acid value
عدد اسیدی
acid blue
ابی اسیدی
acidic value
عدد اسیدی
acid oxide
اکسید اسیدی
acid phosphatase
فسفاتاز اسیدی
acid process
فرایند اسیدی
acid proof
ثبات اسیدی
acidifiable
اسیدی شدنی
acid catalyst
کاتالیزور اسیدی
acid decomposition
تجزیه اسیدی
acid lining
لایه اسیدی
acid dye
رنگینه اسیدی
acid extraction
استخراج اسیدی
acid forming element
عنصر اسیدی
acid fume
دود اسیدی
acid clay
خاک رس اسیدی
acid gases
گازهای اسیدی
acid group
گروه اسیدی
acidic group
گروه اسیدی
acid hydrogen
هیدروژن اسیدی
acid function
عامل اسیدی
acid reaction
واکنش اسیدی
acid salt
نمک اسیدی
acidion
یون اسیدی
acid number
عدد اسیدی
acidity
قدرت اسیدی
bogs
مانداب اسیدی
bog
مانداب اسیدی
acidulate
اسیدی کردن
acidulation
اسیدی کردن
acidify
اسیدی کردن
acidified
اسیدی شده
acidification
اسیدی کردن
acid soil
خاک اسیدی
acid rain
باران اسیدی
acid solvent
حلال اسیدی
acidic oxide
اکسیژن اسیدی
acidity of wastewater
درجه اسیدی فاضلاب
acid base balance
توان اسیدی- بازی
acid precipitation
تسریع بارش اسیدی
acid alizarin black
سیاه الیزارین اسیدی
acetify
اسیدی شدن
[شیمی]
acid base behavior
خاصیت اسیدی- بازی
acid catalysis
کاتالیزور در محیط اسیدی
acicity of wastewater
درجه اسیدی فاضلاب
brown air city
شهر با مه دود اسیدی
acid base catalysis
خاصیت اسیدی- بازی
edulcoration
دفع موادنمکی یا اسیدی
acidic resins
رزین های اسیدی
polyacidic base
باز چند اسیدی
polyacid base
باز چند اسیدی
acidic
اسید دار اسیدی
acidity coefficient
ضریب قدرت اسیدی
acid depolarization
قطبش زدایی اسیدی
oxygen ration
ضریب قدرت اسیدی
acid cure
پخت در محیط اسیدی
aceko black
نوعی رنگ سیاه اسیدی
to acidify something
چیزی را اسیدی کردن
[شیمی]
persalt
نمک دارای خاصیت اسیدی
acid alizarian blue black
ابی سیر الیزارین اسیدی
acid alkylation
الکیل دار کردن در محیط اسیدی
nitrous acid
اسیدی که کمتراز تیزاب اکسیژن دارد
prussic acid
اسیدی که ازنیل فرنگی گرفته میشود
stop bath
ابگونه اسیدی که برای تثبیت عکس وفیلم بکار میرود
palmitic
اسیدی که در روغن خرماوبرخی روغنهای دیگریافت میشود درشمع سازی بکارمیرود
neutral soil
خاکی که نه خاصیت اسیدی دارد نه قلیائی یعنی پ هاش ان مساوی 7است
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
distractive
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonators
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
vasomotor
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
changer
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptor
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
steam fitter
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
detonator
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
del credere
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptors
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
sprining charge
خرج چال کننده یا گود کننده
prepossessing
مجذوب کننده جلب توجه کننده
claqueur
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
expostulator
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
padding
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
suppressive
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
astigmatizer
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
trimmer
دستکاری کننده صاف کننده
lifter
مرتفع کننده برطرف کننده
supplicants
درخواست کننده تضرع کننده
hangers
اویزان کننده معلق کننده
hanger
اویزان کننده معلق کننده
oppressive
خورد کننده ناراحت کننده
venerator
تکریم کننده ستایش کننده
supplicant
درخواست کننده تضرع کننده
vibrator
ارتعاش کننده نوسان کننده
whetstone
تیز کننده تند کننده
vibrators
ارتعاش کننده نوسان کننده
transmitter
منتقل کننده مخابره کننده
transmitters
منتقل کننده مخابره کننده
cogitator
اندیشه کننده مطالعه کننده
intermediary
وساطت کننده مداخله کننده
desolator
ویران کننده متروک کننده
desolater
ویران کننده متروک کننده
modifiers
اصلاح کننده تعدیل کننده
spell binder
مسحور کننده مجذوب کننده
prosecutor
پیگرد کننده تعقیب کننده
preventive
حفافت کننده جلوگیری کننده
corruptor
فاسد کننده منحرف کننده
corrupter
فاسد کننده منحرف کننده
striking force
نیروی تک کننده یا کمین کننده
suberter
سرنگون کننده تضعیف کننده
the producer and the consumer
تولید کننده و مصرف کننده
modifier
اصلاح کننده تعدیل کننده
designative
اشاره کننده تعیین کننده
discriminant
تفکیک کننده جدا کننده
provisioner
تدارک کننده تهیه کننده
insulators
جدا کننده عایق کننده
insulator
جدا کننده عایق کننده
modulator demodulator
تلفیق کننده- تفکیک کننده
homager
تجلیل کننده کرنش کننده
intermediaries
وساطت کننده مداخله کننده
gesticulant
اشاره کننده وحرکت کننده
thwarter
خنثی کننده مسدود کننده
prosecutors
پیگرد کننده تعقیب کننده
contractive
جمع کننده چوروک کننده
practicer
تمرین کننده مشق کننده
favourer
یاری کننده مساعدت کننده
presentor
ارائه کننده معرفی کننده
coordinator
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
diverting
سرگرم کننده منحرف کننده
sniffy
افهار تنفر کننده فن فن کننده
divider
جدا کننده تقسیم کننده
toaster
سرخ کننده برشته کننده
toasters
سرخ کننده برشته کننده
presenters
ارائه کننده معرفی کننده
acknowledger
تصدیق کننده قبول کننده
thickeners
غلیظ کننده پرپشت کننده
presenter
ارائه کننده معرفی کننده
accaimer
هلهله کننده تحسین کننده
thickener
غلیظ کننده پرپشت کننده
fuel cooled oil cooler
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
parity bit
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
components
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
family
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
کج کننده واژگون کننده
army component
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
flare
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
requistioner
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flares
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
supporting arms
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilisers
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
stabilizer
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
radar picket
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
gyro repeater
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumper
شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers
شوت کننده با پرش پرش کننده
out side
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
mitigatory
کم کننده
deletive
حک کننده
filler
پر کننده
fillers
پر کننده
mauler
له کننده
filleted
پر کننده
ear-splitting
کر کننده
filleting
پر کننده
fillets
پر کننده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com