English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
oversight اشتباه نظری
oversights اشتباه نظری
Other Matches
range error اشتباه در تخمین دریایی اشتباه بردی اشتباه برد
theorization تحقیقات نظری استدلال نظری
glitch یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
glitches یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
out of place <idiom> درجایی اشتباه ،درزمان اشتباه بودن
I consider that a mistake. [I regard that as a mistake.] این به نظر من اشتباه است. [این را من اشتباه بحساب می آورم.]
opinionative نظری
armchairs نظری
armchair نظری
theoretic نظری
theoretical نظری
indiscrimination بی نظری
visionary نظری
visionaries نظری
theoretical competition رقابت نظری
theoretical rising طلوع نظری
revisionary تجدید نظری
sight check مقابله نظری
theoretical chemistry شیمی نظری
subjectivism حالت نظری
in theory درعلم نظری
theoretical plate بشقابک نظری
theoretical mode نمای نظری
theoretical frequency بسامد نظری
theoretical setting غروب نظری
theoretical span دهانه نظری
theory علم نظری
theory اصول نظری
theories تحقیقات نظری
theories علم نظری
theories اصول نظری
a priori تئوری و نظری
spans دهانه نظری
spanned دهانه نظری
span دهانه نظری
unique in every sense of the word از هر نظری بی مانند
theoretical value مقدار نظری
theoretical type سنخ نظری
theory تحقیقات نظری
insularism تنگ نظری
metapolitics سیاسیات نظری
objectivity اصل بی نظری
pure mathematics ریاضیات نظری
objectivity بیطرفی و بی نظری
dogmatic theology لاهوت نظری
metaphsics فلسفه نظری
erotics عشق نظری
latitudinarianism وسیع نظری
expected value مقدار نظری
narrow minddedness کوتع نظری
spanning دهانه نظری
parochialism کوته نظری
illiberal views تنگ نظری
provinciality تنگ نظری
inspectional نظری دیدنی
peninsularity تنگ نظری
notionalist عالم نظری
theorize استدلال نظری کردن
theorising تحقیقات نظری کردن
theorising استدلال نظری کردن
theorises تحقیقات نظری کردن
theorises استدلال نظری کردن
theorised تحقیقات نظری کردن
theorize تحقیقات نظری کردن
theorized استدلال نظری کردن
theorized تحقیقات نظری کردن
theorizes استدلال نظری کردن
theorizes تحقیقات نظری کردن
theorizing استدلال نظری کردن
theorizing تحقیقات نظری کردن
theoretics تحقیقات نظری در علوم
theorised استدلال نظری کردن
notionalist متخصص علوم نظری
visionary وابسته بدلایل نظری
visionaries وابسته بدلایل نظری
dogmatics علم الهیات نظری
short sighted ناشی از کوته نظری
that is a good idea خوب نظری است
theorist طرفدار استدلال نظری
A comparison of theory and practice. مقایسه ای از نظری و عمل.
theorists طرفدار استدلال نظری
notionalist هواخواه استدلال نظری
height equivalent of theroretical plate ارتفاع معادل بشقابک نظری
short sight نزدیک بینی کوتاه نظری
doctrinal عقیدهای مبنی بر عقاید نظری
theorist متخصص علوم نظری نگرشگر
theorists متخصص علوم نظری نگرشگر
hull speed حداکثر سرعت نظری قایق
datum error اشتباه سطح مبنای ارتفاع اشتباه سطح مبنای اب دریا
to make a remark حرفی زدن افهار نظری کردن
pedantry or pedantism پیروی ازعلم کتابی یا قواعد نظری
There is no disagreement among us. اختلاف نظری بین ماوجود ندارد
to theorise [about something] [British E] استدلال نظری کردن [در باره چیزی]
to theorize [about something] استدلال نظری کردن [در باره چیزی]
delivery error اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
I don't want to say anything about that. من نمی خواهم در باره آن مورد نظری بدهم.
pedantize پیروی علم کتاب یاقواعد نظری کردن
thermostatics اصول نظری یا فرضیه علمی درباره موازنه گرما
kinetic theory of heat عقیده نظری نسبت باینکه گرماازجنبش ذرات پیدامیشود
I wI'll not comment on this issue. درباره این مطلب اظهار نظری نمی کنم
inquisition نظری که هیات منصفه در ذیل برگ بازجویی میدهد رسیدگی
inquisitions نظری که هیات منصفه در ذیل برگ بازجویی میدهد رسیدگی
h.e.t.p plate theoretical equivalentof height ارتفاع معادل بشقابک نظری
What does Main Street think of this policy? بازاریها و خانواده های متوسط چه نظری در باره این سیاستمداری دارند؟
mistake اشتباه
errancy اشتباه
lap sus اشتباه
inerrant بی اشتباه
mistakes اشتباه
wrongs اشتباه
snafu اشتباه
incorrectness اشتباه
jeofail اشتباه
wronging اشتباه
barratry اشتباه
to put one in the wrong اشتباه
faults اشتباه
faulted اشتباه
fault اشتباه
mistaking اشتباه
wrong اشتباه
faux pas اشتباه
mix up اشتباه
mix-up اشتباه
mistakenness اشتباه
clanger اشتباه
mix-ups اشتباه
discrepancy اشتباه
goofing اشتباه
goofs اشتباه
flounder اشتباه
floundered اشتباه
goof اشتباه
flounders اشتباه
error اشتباه
goofed اشتباه
errors اشتباه
false <adj.> اشتباه
overseen در اشتباه
fallacy اشتباه
fumbled اشتباه
fallacies اشتباه
fumbles اشتباه
trips اشتباه
trip اشتباه
tripped اشتباه
floundering اشتباه
in error <adj.> اشتباه
fumble اشتباه
parachronism اشتباه تاریخی
inadvertently <adv.> بطور اشتباه
by accident <adv.> بطور اشتباه
unintentionally <adv.> بطور اشتباه
mistakenness در اشتباه بودن
spuriously <adv.> بطور اشتباه
mistaken party اشتباه کننده
mistake of law اشتباه حکمی
mistake of fact اشتباه موضوعی
spuriously <adv.> بصورت اشتباه
lapsus memoriac اشتباه یا لغزش
lapsus linguac اشتباه لپی
malentendu اشتباه فهمیدن
metachronism اشتباه تاریخی
mistakable قابل اشتباه
misstep اشتباه درقضاوت
misplay بازی اشتباه
by mistake <adv.> بصورت اشتباه
misguidely از روی اشتباه
miscue اشتباه کردن
mils trip اشتباه میلیمی
by a mistake <adv.> بصورت اشتباه
unintentionally <adv.> بصورت اشتباه
as a result of a mistake <adv.> بصورت اشتباه
by accident <adv.> بصورت اشتباه
inadvertently <adv.> بصورت اشتباه
miswrite اشتباه نوشتن
trip up <idiom> اشتباه کردن
to goof up [American E] اشتباه کردن
typing error اشتباه تایپی
typo اشتباه تایپی
unmistakable خالی از اشتباه
make a mistake <idiom> اشتباه کردن
to make a mistake اشتباه کردن
off the beam <idiom> اشتباه ،خطا
I made a mistake . I was wrong. من اشتباه کردم
to read wrong اشتباه [ی] خواندن
you are mistaken در اشتباه هستید
to set از اشتباه دراوردن
to put wise از اشتباه دراوردن
slip of the tongue <idiom> اشتباه لپی
to make an error اشتباه کردن
faultily <adv.> بطور اشتباه
phonily <adv.> بصورت اشتباه
wrongly <adv.> بصورت اشتباه
professional misconduct اشتباه حرفهای
probable error اشتباه احتمالی
by mistake <adv.> بطور اشتباه
by a mistake <adv.> بطور اشتباه
as a result of a mistake <adv.> بطور اشتباه
incorrectly <adv.> بصورت اشتباه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com