Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
dispersion error
اشتباه پراکندگی
Search result with all words
circular probable error
دایره پراکندگی گلوله ها اشتباه احتمالی دایرهای
dispersion error
اشتباه ناشی از پراکندگی تیر
Other Matches
dispersion scale
طبله مخصوص تصحیح پراکندگی مقیاس پراکندگی میزان پراکندگی
range error
اشتباه در تخمین دریایی اشتباه بردی اشتباه برد
dispersion pattern
مستطیل پراکندگی طرح پراکندگی
dispersion
پراکندگی منطقه پراکندگی
dispersion
پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
glitches
یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
glitch
یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
out of place
<idiom>
درجایی اشتباه ،درزمان اشتباه بودن
deflection pattern
مستطیل پراکندگی سمتی پراکندگی سمتی
I consider that a mistake.
[I regard that as a mistake.]
این به نظر من اشتباه است.
[این را من اشتباه بحساب می آورم.]
scatter
پراکندگی
sparsity
پراکندگی
broadcasts
پراکندگی
scatters
پراکندگی
spreading
پراکندگی
leakages
پراکندگی
leakage
پراکندگی
dispersal
پراکندگی
dissipation
پراکندگی
scattering
پراکندگی
diaspora
پراکندگی
diffusion
پراکندگی
strewment
پراکندگی
broadcast
پراکندگی
dispersion
پراکندگی
variance
پراکندگی
sparseness
کم پشتی پراکندگی
scissor
پراکندگی اختلاف
scattering power
قدرت پراکندگی
spread effects
اثرات پراکندگی
longitudinal dispersion
پراکندگی طول
storm smear
پراکندگی طوفان
incoherent scattering
پراکندگی ناهمدوس
dissipating
پراکندگی کردن
dissipates
پراکندگی کردن
dispersion
پراکندگی تیر
dissipate
پراکندگی کردن
light scattering
پراکندگی نور
lateral dispersion
پراکندگی جانبی
cone of dispersion
مخروط پراکندگی
interspersal
نثارسازی پراکندگی
inelastic scattering
پراکندگی ناکشسان
bragg scattering
پراکندگی براگ
center of dispersion
مرکز پراکندگی
coefficient of dispersion
ضریب پراکندگی
coefficient of variation
ضریب پراکندگی
coherent scattering
پراکندگی همدوس
elastic scattering
پراکندگی کشسان
dispersal area
منطقه پراکندگی
dispersion rectangle
مستطیل پراکندگی
dispersion pattern
شکل پراکندگی
dispersion coefficient
ضریب پراکندگی
light scattering by air molecules
پراکندگی هوا
rutherford scattering
پراکندگی رادرفورد
scatterplot
نمودار پراکندگی
scattergram
نمودار پراکندگی
scatter diagram
نمودار پراکندگی
relative dispersion
پراکندگی نسبی
range dispersion
پراکندگی بردی
range dispersion
پراکندگی در برد
magnetic leakage
پراکندگی مغناطیسی
discriminal dispersion
پراکندگی افتراقی
modal dispersion
شکلی از پراکندگی پالس ها
scattering
پراکندگی بخش کردن
magnetic leakage
پراکندگی فوران مغناطیسی
cone of fire
مخروط پراکندگی تیرها
atomic scattering factor
ضریب پراکندگی اتمی
atomic form factor
ضریب پراکندگی اتمی
distribution area
منطقه پراکندگی تیر
maximum scattering angle
زاویه پراکندگی حداکثر
to whip in
از پراکندگی باز داشتن
rectangle of dispersion
مستطیل پراکندگی گلوله ها
zone of dispersion
منطقه پراکندگی گلوله ها
dispersal
پراکندگی پراکنده سازی
scattering of alpha particles
پراکندگی ذرات الفا
cone of dispersion
مخروط پراکندگی بسکها
center of dispersion
مرکزمستطیل پراکندگی گلوله ها
variation
نوسان متناوب پراکندگی
variations
نوسان متناوب پراکندگی
sprawling
بطورغیرمنظم پخش شدن پراکندگی
distributions
سازمان دادن پراکندگی تیر
light scattering by air molecules
پراکندگی نورتوسط مولکولهای هوا
distribution
سازمان دادن پراکندگی تیر
sprawls
بطورغیرمنظم پخش شدن پراکندگی
sprawl
بطورغیرمنظم پخش شدن پراکندگی
disperse
[درجه تعلیق و پراکندگی مواد رنگی در رنگرزی]
datum error
اشتباه سطح مبنای ارتفاع اشتباه سطح مبنای اب دریا
delivery error
اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
DEFRAG
در DOS-MS ابزار از حالت پراکندگی در آوردن در DOS-MS
mean free for scattering
مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
scattering mean free path
مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
error
اشتباه
jeofail
اشتباه
lap sus
اشتباه
errors
اشتباه
mistakenness
اشتباه
fumbled
اشتباه
fault
اشتباه
faulted
اشتباه
incorrectness
اشتباه
fumble
اشتباه
flounder
اشتباه
inerrant
بی اشتباه
barratry
اشتباه
discrepancy
اشتباه
mistake
اشتباه
mistaking
اشتباه
mistakes
اشتباه
wronging
اشتباه
faults
اشتباه
fumbles
اشتباه
mix-ups
اشتباه
mix-up
اشتباه
mix up
اشتباه
wrong
اشتباه
goofing
اشتباه
trip
اشتباه
tripped
اشتباه
faux pas
اشتباه
clanger
اشتباه
to put one in the wrong
اشتباه
overseen
در اشتباه
errancy
اشتباه
goofed
اشتباه
floundered
اشتباه
goofs
اشتباه
floundering
اشتباه
flounders
اشتباه
in error
<adj.>
اشتباه
trips
اشتباه
goof
اشتباه
fallacy
اشتباه
false
<adj.>
اشتباه
wrongs
اشتباه
fallacies
اشتباه
snafu
اشتباه
flub
اشتباه احمقانه
spuriously
<adv.>
بطور اشتباه
peccadillo
اشتباه کوچک
by mistake
<adv.>
بطور اشتباه
by a mistake
<adv.>
بطور اشتباه
as a result of a mistake
<adv.>
بصورت اشتباه
inadvertently
<adv.>
بطور اشتباه
by accident
<adv.>
بطور اشتباه
by accident
<adv.>
بصورت اشتباه
as a result of a mistake
<adv.>
بطور اشتباه
inadvertently
<adv.>
بصورت اشتباه
unintentionally
<adv.>
بصورت اشتباه
lapsus linguac
اشتباه لپی
spuriously
<adv.>
بصورت اشتباه
unintentionally
<adv.>
بطور اشتباه
by a mistake
<adv.>
بصورت اشتباه
by mistake
<adv.>
بصورت اشتباه
lapsus memoriac
اشتباه یا لغزش
typing error
اشتباه تایپی
to set
از اشتباه دراوردن
to put wise
از اشتباه دراوردن
to make an error
اشتباه کردن
to make a mistake
اشتباه کردن
systematic error
اشتباه سیستماتیک
syntax error
اشتباه ترکیبی
falsely
<adv.>
بطور اشتباه
you are mistaken
در اشتباه هستید
I made a mistake . I was wrong.
من اشتباه کردم
off the beam
<idiom>
اشتباه ،خطا
to goof up
[American E]
اشتباه کردن
typo
اشتباه تایپی
slip of the tongue
<idiom>
اشتباه لپی
to read wrong
اشتباه
[ی]
خواندن
make a mistake
<idiom>
اشتباه کردن
trip up
<idiom>
اشتباه کردن
unmistakable
خالی از اشتباه
faultily
<adv.>
بطور اشتباه
incorrectly
<adv.>
بطور اشتباه
mistake of law
اشتباه حکمی
mistake of fact
اشتباه موضوعی
mistakable
قابل اشتباه
misstep
اشتباه درقضاوت
misplay
بازی اشتباه
misguidely
از روی اشتباه
miscue
اشتباه کردن
mils trip
اشتباه میلیمی
metachronism
اشتباه تاریخی
wrongly
<adv.>
بصورت اشتباه
malentendu
اشتباه فهمیدن
mistaken party
اشتباه کننده
mistakenness
در اشتباه بودن
miswrite
اشتباه نوشتن
phonily
<adv.>
بطور اشتباه
wrongly
<adv.>
بطور اشتباه
falsely
<adv.>
بصورت اشتباه
faultily
<adv.>
بصورت اشتباه
incorrectly
<adv.>
بصورت اشتباه
professional misconduct
اشتباه حرفهای
probable error
اشتباه احتمالی
peccant
اشتباه کار
parachronism
اشتباه تاریخی
phonily
<adv.>
بصورت اشتباه
miscarriages of justice
اشتباه قضایی
blundered
اشتباه لپی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com