Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
rhapsodies
اشعار حماسی مخصوص نقالان و داستان گویان شعررزمی
rhapsody
اشعار حماسی مخصوص نقالان و داستان گویان شعررزمی
Other Matches
epopee
اشعار حماسی
iliad
داستان حماسی منسوب به هومر
agamemnon
اگاممنون پادشاه مایسنا که منازعهء او با اشیل مقدمهء داستان حماسی ایلیاد است
nursery rhymes
اشعار مخصوص کودکان
nursery rhyme
اشعار مخصوص کودکان
Guyana
گویان
vituperatively
ناسزا گویان
French Guiana
گویان فرانسه
revilingly
ناسزا گویان
this story is improbable
این داستان راست نمینماید این داستان بعید بنظر میرسد
heroic
حماسی
bardic
حماسی
epics
حماسی
epical
حماسی
epic
حماسی
heroic verse
شعر حماسی
rhapsodised
شعر حماسی سرودن
rhapsodic
مربوط باشعار حماسی
rhapsodize
شعر حماسی سرودن
rhapsodized
شعر حماسی سرودن
rhapsodising
شعر حماسی سرودن
rhapsodises
شعر حماسی سرودن
rhapsodizing
شعر حماسی سرودن
rhapsodizes
شعر حماسی سرودن
rhapsodiz
اشعار
heroic couplet
شعر دو بیتی حماسی پنج هجایی
indication
اشعار نشانه
lyries
اشعار غنائی
lyrics
اشعار غنائی
librettos
اشعار اپرا
libretto
اشعار اپرا
poetry
اشعار نظم
libretti
اشعار اپرا
librettos
کتاب اشعار اپرا
libretto
کتاب اشعار اپرا
epos
اشعار رزمی پیشینیان
librettist
نویسنده اشعار اپرا
libretti
کتاب اشعار اپرا
lyricists
نویسندهی اشعار غنایی
lyricist
نویسندهی اشعار غنایی
librettists
نویسنده اشعار اپرا
rhapsode
دوره گردی که اشعار رزمی
acknowledges
وصول نامهای را اشعار داشتن
acknowledging
وصول نامهای را اشعار داشتن
lyrism
پیروی از سبک اشعار بزمی
vers de societe
اشعار سبک و نغز وطعنه امیز
bardolater
شیفته اشعار وسبک شعری شکسپیر
epos
مجموعه اشعار محتوی افسانههای ملی
winged horse
شعر نظم اشعار لطف شاعرانه
iambize
اشعار هجایی بسبک وتدمجموع ساختن
goliard
دانجشوی اواره قرون 21 و31 که اشعار هجایی میخوانده
lute
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typeface
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
registering
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
delete
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
embedded code
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
conte
داستان
fable
داستان
anecdotage
داستان
fables
داستان
story
داستان
apologue
داستان
marchen
داستان
novella
داستان
tales
داستان
tale
داستان
catastrophe
عاقبت داستان
catastrophes
عاقبت داستان
narrative
داستان داستانسرایی
narratives
داستان داستانسرایی
fictionist
داستان نویس
novelet
داستان کوتاه
epitasis
حداعلای داستان
heroes
پهلوان داستان
novel
کتاب داستان
in a narrative style
بسبک داستان
fictions
داستان اختراع
conte
داستان کوتاه
underplot
داستان فرعی
fiction
داستان اختراع
hermitically
هلوان داستان
hero
پهلوان داستان
parable
داستان اخلاقی
parables
داستان اخلاقی
decameron
داستان نامه
novels
کتاب داستان
fairy tale
داستان جن و پری
to spin yarns
داستان ساختن
to invent stories
داستان ساختن
short stories
داستان کوتاه
short story
داستان کوتاه
novelette
داستان کوتاه
novelettes
داستان کوتاه
episode
داستان فرعی
whodunits
داستان پلیسی
narrators
گوینده داستان
narration
داستان داستانسرایی
whodunit
داستان پلیسی
narrator
گوینده داستان
episodes
داستان فرعی
storybook
داستان نامه
make-up
داستان ساختگی
flashbacks
بازگوی داستان
an iliad of woes
داستان بدبختبی
storytellers
داستان سرا
flashback
بازگوی داستان
storybook
کتاب داستان
an interesting story
داستان با مزه
fairy tales
داستان جن و پری
storyteller
داستان سرا
whodunnits
داستان پلیسی
donnee
موضوع داستان یا درام
cliff-hangers
مطلب یا داستان جالب
sob stories
داستان گریه اور
invention of a false story
جعل داستان دروغی
sob story
داستان گریه اور
cliff-hanger
مطلب یا داستان جالب
cliff hanger
مطلب یا داستان جالب
novelize
بشکل داستان در اوردن
novelistic
وابسته به داستان و رمان
story
بصورت داستان در اوردن
fictionize
داستان سرایی کردن
fictionalize
بصورت داستان دراوردن
fictionalising
داستان سرایی کردن
catastrophical
مربوط به عاقبت داستان
fictionalises
داستان سرایی کردن
fictionalises
بصورت داستان دراوردن
fictionalised
داستان سرایی کردن
story
اشکوب داستان گفتن
anecdotal evidence
شواهد داستان گونه
fictionalize
داستان سرایی کردن
fictionalized
بصورت داستان دراوردن
fictionize
بصورت داستان دراوردن
fictionalised
بصورت داستان دراوردن
science fiction
داستان تخیلی علمی
fictionalizing
داستان سرایی کردن
fictionalizing
بصورت داستان دراوردن
fictionalizes
داستان سرایی کردن
fictionalizes
بصورت داستان دراوردن
fictionalized
داستان سرایی کردن
fictionalising
بصورت داستان دراوردن
sob story
<idiom>
داستان اشک آور
fairy tale
داستان باور نکردنی
personages
شخصیت بازیگران داستان
personage
شخصیت بازیگران داستان
fairy tales
داستان باور نکردنی
story recall test
ازمون یاداوری داستان
serialist
داستان نویس سریال
ruise
شایعات داستان ساختگی
That's not so!
داستان اینطوری نیست!
dispersal airfield
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
cartoons
تصویر مضحک داستان مصور
cartoon
تصویر مضحک داستان مصور
romances
کتاب رمان داستان عاشقانه
tract
داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
make a picture story test
آزمون داستان سازی مصور
character
شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
characters
شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
yarn
الیاف داستان افسانه امیز
yarns
الیاف داستان افسانه امیز
tracts
داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
lay
تخم گذاردن داستان منظوم
pastorale
شعرویاموسیقی روستایی داستان شبانی
heroine
زنی که قهرمان داستان باشد
to be back to square one
<idiom>
دوباره به اول داستان رسیدن
heroines
زنی که قهرمان داستان باشد
heroically
زنی که قهرمان داستان باشد
make up
ساختمان یاحالت داستان ساختگی
lays
تخم گذاردن داستان منظوم
romance
کتاب رمان داستان عاشقانه
The scene of the nover is laid in scotland.
صحنه داستان دراسکاتلند است
What's behind all this?
معنی این داستان چه است؟
cycles
سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cock-and-bull stories
داستان جعلی برای تعریف ازخود
skald
شاعر قدیمی اسکاندیناوی داستان نویس
The moral of the story is that …
نتیجه اخلاقی این داستان اینست که ...
That's another story.
این داستان
[قضیه]
دیگری است.
folktale
افسانههای قومی واجدادی داستان ملی
cock-and-bull story
داستان جعلی برای تعریف ازخود
cycled
سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
Her sad story moved us to tears.
داستان غم انگیزش همه ما را بگریه انداخت
The whole story was faked up .
تمام داستان قلابی وساختگه بود
this play does not stage well
این داستان خوب در نمایش در نمیاید
That story is as old as the hills.
داستان خیلی طول و دراز است.
cock and bull story
داستان جعلی برای تعریف ازخود
cycle
سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
The moral point of this story is that…
مقصود از این کتاب داستان درواقع اینست که ...
subplot
داستان یا موضوع فرعی وتبعی رمان یانمایشنامه
achilles
اشیل یا اخلیوس قهرمان داستان ایلیاد هومر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com