Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 87 (6 milliseconds)
English
Persian
violet ray
اشعهء ماوراء بنفش
Other Matches
ultraviolet
ماوراء بنفش
ultraviolet light
نور ماوراء بنفش
ultra violet radiation
تشعشع ماوراء بنفش
ultraviolet ray
اشعه ماوراء بنفش پرتو فرابنفش
dosimeter
وسیله اندازه گیری اشعه ماوراء بنفش در تابشهای خورشیدی و اسمانی
aluminum paste
تکههای بسیار کوچک الومینیوم که مانع برخورداشعه ماوراء بنفش خورشیدبه سطح جسم میشوند
eprom
PRO مخصوص که در زیرنور شدید ماوراء بنفش میتواند پاک شده و سپس دوباره برنامه ریزی شودmemory only programmableread erasableیک
actinism
خاصیت نیروی تشعشعی مخصوصا در نواحی مرئی وغیرمرئی ماوراء بنفش که خاصیت شیمیایی پیدا میکند
asteriated
دارای اشعهء ستاره مانند
actinogram
ثبت تغییرات نیروی اشعهء خورشید
actinograph
دستگاهی که تغییرات نیروی اشعهء خورشید را ثبت میکند
anticathode
قطب مثبت برق صفحهء پلاتین یا تنگستن دولولهء اشعهء مجهول
violet
بنفش
violets
بنفش
violaceous
بنفش
lilacs
یاس بنفش
violet blindness
بنفش کوری
ultraviolet ray
پرتوماوراء بنفش
methyl violet
بنفش متیل
ultra violet
ماورا بنفش
lilac
یاس بنفش
violet
بنفش رنگ
amethyst
لعل بنفش
violets
بنفش رنگ
amethysts
درکوهی بنفش
coronas
هاله بنفش
lavender
بنفش کمرنگ
amethysts
لعل بنفش
corona
هاله بنفش
amethyst
درکوهی بنفش
mauve
رنگ بنفش
numinous
ماوراء الطبیعه
ultrafiche
ماوراء فیش
transmountain
ماوراء کوهستانی
transmontane
ماوراء کوهستانی
aerospace
فضای ماوراء جو
ultrasonics
ماوراء صوت
transcutaneous
ماوراء پوستی
supersensible
ماوراء محسوسات
transcutaneal
ماوراء پوستی
ultrasonic
ماوراء صوت
pellucid
حائل ماوراء
overseas
ماوراء بحار
supersonic
ماوراء صوت
hypersonic
ماوراء الصوت
supernatural
ماوراء طبیعی
Fuchia
<adj.>
<noun>
نوعی بنفش پررنگ
ultraviolet
اشعه مادون بنفش
initial voltage
ولتاژ هاله بنفش
transduction
عبور از ماوراء چیزی
transfinite
ماوراء اعداد محدود
ultrahigh frequency
بسامد ماوراء زیاد
extraterrestrial radiation
تابشهای ماوراء زمینی
transcendentalism
فلسفه ماوراء الطبیعه
semiopaque
کمی حاجب ماوراء
supersensible
ماوراء عالم حواس
beyond
انطرف ماوراء دورتر
supernaturalism
فلسفه ماوراء طبیعه
meta metalanguage
ماوراء فوق زبان
Rosewood
رنگی میان بنفش و قهوه ای
Redviolet
رنگی میان بنفش و قرمز
Blueviolet
<adj.>
<noun>
رنگی بین آبی و بنفش
metaphysics
مبحث علوم ماوراء طبیعی
ultrashort drilling
مته کاری ماوراء صوت
metaphisical
مربوط به علم ماوراء طبیعت
metaphysician
دانشمند علوم ماوراء طبیعی
mauve
رنگ بنفش مایل به ارغوانی سیر
ultra large scale integration
مجتمع سازی در مقیاس ماوراء بزرگ
diathermic
هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
diathermanous
هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
tramontane
واقع در ماوراء جبال الپ بیگانه
usli
مجتمع سازی درمقیاس ماوراء بزرگ
crocus
[saffron]
گل زعفران جهت تهیه رنگ زرد و بنفش
rosewood
چوب بلسان بنفش نوعی اقاقیای بلند
metaphysical
وابسته بعلم ماوراء طبیعی علوم معقول
transmarine
واقع در انسوی دریا متعلق به ماوراء بحار
ultraviolet light
MORPG که محتوای آن با اشعه ماورای بنفش پاک میشود
ultraviolet
ایجاد شده بوسیله اشعه ماورا بنفش یافرابنفش
slsi
Intergration Scale SuperLarge تراشه هایی با تراکم ماوراء بزرگ
larkspur
[نوعی گل میمون که در تهیه رنگ های گیاهی خصوصا زرد و بنفش بکار می رود.]
hyper
پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
hyper-
پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
parathyroid
غدد پاراتیروئید مترشحه از غدد ماوراء درقی
ldl
یک ماوراء زبانی که زبانی را شرح میدهد
log wood
درخت بقم
[در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
erasable
قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com