Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 132 (8 milliseconds)
English	Persian
nuclear detector	اشکارساز هستهای
Other Matches
virtual level	تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
mixer	اشکارساز
second detector	اشکارساز
mixers	اشکارساز
first detector	اشکارساز
detectors	اشکارساز
detector	اشکارساز
gas detector	اشکارساز گازی
contact detector	اشکارساز کنتاکتی
fault detector	اشکارساز خطا
crystal detector	اشکارساز بلورین
crystal set	اشکارساز کریستالی
detector tube	لامپ اشکارساز
electrolytic detector	اشکارساز الکترولیتی
detector circuit	مدار اشکارساز
detecting crystal	بلور اشکارساز
current detector	اشکارساز جریان
crystal set	گیرنده اشکارساز
grid current rectifier	اشکارساز شبکه
grid detector	اشکارساز شبکه
video detector	اشکارساز ویدئو
maximum detector	اشکارساز حداکثر
linear detector	اشکارساز خطی
regenerative detector	اشکارساز تشدیدی
ratio detector	اشکارساز نسبت
precipitating factor	عامل اشکارساز
lindberg detector	اشکارساز لیندبرگ
phase discriminator	اشکارساز فاز
ground detector	اشکارساز زمین
phase detector	اشکارساز فاز
frequency demodulator	اشکارساز فرکانس
ground detector	اشکارساز اتصال با زمین
crankcase mist detector	اشکارساز الودگی روغن
ground indicator	اشکارساز اتصال با زمین
flame ionization detector	اشکارساز یونش شعلهای
electron capture detector	اشکارساز الکترون گیراندازی
fire detection system	سیستم اشکارساز حریق
h.f.d	اشکارساز شعلهای هیدروژنی
f.i.d	اشکارساز یونش شعلهای
hydrogen flame detector	اشکارساز شعلهای هیدروژن
sweep potential detector	اشکارساز جاروکننده پتانسیلی
barrier layer detector	اشکارساز لایه سدی
vacuum tube detector	اشکارساز با لامپ خلاء
oscillator	تفکیک کننده امواج اشکارساز
impluse modulator	اشکارساز ضربه جریان مدولاتور ایمپولز
insulation detector	دستگاه ازمایش عایق بندی اشکارساز ایزولاسیون
potential barrier	سد هستهای
atomic	هستهای
nuclear	هستهای
mononuclear	یک هستهای
nuclear strike	تک هستهای
nucleonics	فیزیک هستهای
nuclear transformation	تبدیل هستهای
nuclear fusion	گداز هستهای
nuclear structure	ساختار هستهای
nuclear fusion	همجوشی هستهای
nuclear electricity	الکتریسیته هستهای
necleo synthesis	سنتز هستهای
nuclear corrosion	فرسایش هستهای
nuclear configuration	ترکیب هستهای
nuclear chemistry	شیمی هستهای
nuclear power station	نیروگاه هستهای
nuclear energy	انرژی هستهای
nuclear fusion	ذوب هستهای
nuclear number	عدد هستهای
nuclear power	نیروی هستهای
nuclear forces	نیروهای هستهای
nuclear pile	پیل هستهای
nuclear fission	شکافت هستهای
nuclear fission	انشقاق هستهای
nuclear power	انرژی هستهای
nuclear radiation	تشعشع هستهای
nuclear reaction	فرایند هستهای
nuclear technology	تکنولوژی هستهای
nuclear engineering	تکنولوژی هستهای
nuclear reaction	واکنش هستهای
nuclear fusion	گداخت هستهای
mononuclear	سلول یک هستهای
fission	شکاف هستهای
fission	شکافت هستهای
thermonuclear	گرمای هستهای
core storage	انباره هستهای
core memory	حافظه هستهای
nuclear reactor	واکنشگاه هستهای
nuclear reactor	راکتور هستهای
nuclear reactors	راکتور هستهای
nuclear reactors	واکنشگاه هستهای
nuclear families	خانواده هستهای
fission bomb	بمب هستهای
nuclear family	خانواده هستهای
fission reactor	واکنشگاه هستهای
transmutation	تبدیل هستهای
fusion	جوش هستهای
fusions	جوش هستهای
thermonuclear reaction	واکنش گرما- هستهای
nuclear power production	تولید انرژی هستهای
fusion	عمل ترکیب هستهای
fusions	عمل ترکیب هستهای
slug	میزان سازی هستهای
slugged	میزان سازی هستهای
thermonuclear	بمب هستهای حرارتی
slugs	میزان سازی هستهای
nuclear power plant	تاسیسات انرژی هستهای
internuclear distance	فاصله بین هستهای
fusion energy	انرژی همجوشی هستهای
nuclear binding energy	انرژی اتصال هستهای
nuclear fusion energy	انرژی ذوب هستهای
nuclear biological chemical	شیمیایی میکربی هستهای
attack nuclear carrier	ناو هواپیمابر افندی هستهای
contingent effects	اثرات احتمالی انفجار هستهای
radiological	رادیولوژیکی مربوط به تشعشع هستهای
lymphocytosis	ازدیاد گلبولهای سفید یک هستهای خون
fusion reactor	راکتوری که در ان جوش هستهای صورت میگیرد
fission	تجزیه بمب تجزیهای شکافت هستهای
nuclear submarine	زیردریایی هستهای nuclear-poweredsubmarine : syn
dwarf dud	جنگ افزار هستهای عمل نکرده
nominal weapon	جنگ افزار هستهای که قدرت ان 02 کیلو تن باشد
elodea	جنس گیاهان کوچک و ابزی و تک هستهای درامریکا
endomixis	تجدید وضع هستهای اغازیان تاژکدار در فواصل معینه
induced	1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induces	1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
inducing	1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induce	1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
radioactivity	قابلیت پخش امواج هستهای رادیواکتیویته داشتن قدرت تشعشع اتمی
fission products	عوامل تولید شده در اثر تجزیه اتمی بقایای شکافت هستهای
inductor	قطعه الکتریکی شامل هستهای از سیم برای بیان تاثیرات روی مدار.
controlled thermonuclear reaction	جوش هستهای کنترل شده تحت شرایط ازمایشگاهی برای تولید توان مفید
magnetic deflector	یکسوکننده مغناطیسی اشکارساز مغناطیسی
radiological monitoring	ارسال امواج تشعشعی یا رله امواج تشعشعی هستهای
european unclear a energy agency	اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
background radiation	تشعشعات هستهای محیطی تشعشعات محیطی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com