English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
gymnosophy اصول وطرز زندگی فیلسوفان ومرتاضهای برهنه هندی
Other Matches
ecology علم عادت وطرز زندگی موجودات ونسبت انها با محیط
pallium ردای چارگوش که فیلسوفان یونان می پوشیدند
procedure روش وطرز عمل
sanitize مطابق اصول بهداشت کردن از روی اصول بهداشتی عمل کردن
antinomian مخالفین اصول اخلاقی فرقهای از مسیحیان که مخالف مراعات اصول اخلاقی بودند و اعتقادداشتند که خداوند در همه حال نسبت به مسیحیان لطف دارد
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
tomtom کوس هندی طبل هندی کوس زدن
it is impossible to live there نمیشود در انجا زندگی کرد زندگی
Life is ten percent what happens to you and ninety percent how you respond to it. ده درصد از زندگی، اتفاقاتی است که برایتان می افتد و نود درصد باقی مانده زندگی واکنش شما به این اتفاقات است.
sky clad برهنه
denudate برهنه
evite زن برهنه
starkers برهنه
nude برهنه
nudes برهنه
untented برهنه
stripped برهنه
naked برهنه
baldly برهنه
baldest برهنه
discalceate برهنه
oats جو برهنه
discalceated برهنه
balder برهنه
bald برهنه
achene تخم برهنه
nakedly برهنه وار
stripping برهنه سازی
divestiture برهنه سازی
uncovers برهنه کردن
uncover برهنه کردن
uncovering برهنه کردن
widowed of fruits برهنه از میوه
disrobes برهنه کردن
disrobed برهنه کردن
disrobe برهنه کردن
denuding برهنه کردن
denudes برهنه کردن
denuded برهنه کردن
denude برهنه کردن
stripteaser رقاصه برهنه
stark naked بکلی برهنه
lay bare برهنه کردن
bareback سواراسب برهنه
barebaked سواراسب برهنه
peeled زائر برهنه
disrobing برهنه کردن
undressed لخت برهنه
adamite ادم برهنه
to lay bare برهنه کردن
gymnospore هاگ برهنه
gymnocarpous برهنه میوه
gymnosophist فیلسوف برهنه
gymnogynous برهنه تخمدان
strip برهنه کردن
barehanded <adj.> با دست برهنه
gymnopterous برهنه بال
to bare برهنه کردن
gymnostomous برهنه دهان
denudation برهنه سازی
bared برهنه کردن اشکارکردن
aphyllous بی شاخ و برگ برهنه
magascopic نمودار بچشم برهنه
bare برهنه کردن اشکارکردن
barest برهنه کردن اشکارکردن
bares برهنه کردن اشکارکردن
peeled برهنه نخ نما شده
baring برهنه کردن اشکارکردن
barer برهنه کردن اشکارکردن
bald animal or tree درخت یا حیوان برهنه
lead a dog's life <idiom> زندگی سخت داشتن ،زندگی سگی داشتن
indecent exposure نمودار سازی تن برهنه درپیش مردم
cupids خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
Cupid خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
indus هندی
indianize هندی
Indian هندی
pavana wood plant هندی
indic هندی
Indians هندی
poeeping tom ادمی که بانگاه باعضاء تناسلی واعضای برهنه اطفاء شهوت کند
gymnopaedic درباب رقص هایی گفته میشدکه بچههای برهنه درجشنهای همگانی می
nawab اعیان هندی
gamboge نار هندی
yogin مرتاض هندی
cannabin جبل هندی
cannabis indica حشیش هندی
sweet corn ذرت هندی
tam tam طبل هندی
kincob زربفت هندی
sweetsop درخت ات هندی
zibet زبان هندی
sweetsop سفرجل هندی
Indians وابسته به هندی ها
swami مرتاض هندی
india rubbers لاستیک هندی
sugar apple سفرجل هندی
yogi مرتاض هندی
cabbage palm نخل هندی
Indian وابسته به هندی ها
cashoo کات هندی
gaur گاووحشی هندی
sugar-apple سیتافال هندی
india rubber لاستیک هندی
cutch کات هندی
papayas عنبه هندی
koel فاخته هندی
yogis مرتاض هندی
cassia پرک هندی
cashew بادام هندی
pavana wood plant کرچک هندی
mongooses نمس هندی
opuntia انجیر هندی
currie زردچوبه هندی
pugg دستار هندی
mongoose or mun نمس هندی
papoose بچه هندی
indian in reverse هندی معکوس
guinea pig خوکچه هندی
indian millet ارزن هندی
mongoose نمس هندی
munjeet روناس هندی
pennorth ارتانیای هندی
nard سنبل هندی
patchouli نعناع هندی
picrorhiza خربق هندی
pinguin اناناس هندی
pandit دانشمند هندی
pandits دانشمند هندی
paradoxure زماد هندی
patchouly نعناع هندی
acouchy خرگوش هندی
tamarind تمبر هندی
adjutant crane لک لک هندی لک لک لاشخور
guinea pigs خوکچه هندی
gavial نهنگ هندی
blam of peru بلسان هندی
cavy خوک هندی
curries زردچوبه هندی
nautch نمایش هندی
citronella سنبل هندی
curry زردچوبه هندی
catechu کاد هندی
nopal انحیر هندی
indian nard سنبل هندی
nipa نخل هندی
indian tobacco تنباکوی هندی
adjutant crane درنای هندی
sasin اهوی هندی
pipal درخت انجیرمقدس هندی
lobelia برگ توتون هندی
bamboo نی هندی چوب خیزران
moonflower توت خاردار هندی
strick کتان یاکنف هندی
horse chestnut شاه بلوط هندی
bamboos نی هندی چوب خیزران
king's indian in reverse هندی شاه معکوس
horse chestnuts شاه بلوط هندی
adjutant stork لک لک بزرگ هندی وآفریقایی
mulligatawny اش فلفل دار هندی
swami رهبر مذهبی هندی
suricate تمس هندی چهارچنگال
croton کرچک هندی حب السلاطین
Tonga تانگا درشکه هندی
rhesuses میمون دم کوتاه هندی.
indian defence دفاع هندی شطرنج
banyan انجیر هندی انجیرمعابد
banyans انجیر هندی انجیرمعابد
charpoy تختخواب سبک هندی
topazes زبرجد هندی توپاز
topaz زبرجد هندی توپاز
hookah قلیان هندی نارگیله
conker شاه بلوط هندی
hookahs قلیان هندی نارگیله
conkers شاه بلوط هندی
rhesus میمون دم کوتاه هندی.
fakir درویش هندی یامسلمان
tarsier میمون شبگرد هندی
indian shot خیز ران هندی
tragopan قرقاول رنگارنگ هندی
indo chinese دورگه هندی و چینی
flint cern نوعی ذرت هندی
botree درخت انجیر هندی
chatri [کلاه فرنگی هندی]
tchigorin indian دفاع هندی چیگورین
prickly pears یکجور انجیر هندی خاردار
queen's indian defence دفاع هندی وزیر شطرنج
red man هندی سرخ پوست امریکا
mangosteen جوز الجنان منگوستن هندی
prickly pear یکجور انجیر هندی خاردار
agouti یکجورخرگوش امریکایی خرگوش هندی
nard بلسانی که از سنبل هندی میساختند
frankincense کندر هندی درخت مرمکی
old indian defence دفاع هندی قدیم شطرنج
krait مار سمی و خطرناک هندی
tucket خوشه نرسیده ذرت هندی
king's indian defence دفاع هندی شاه شطرنج
tchigorin indian دفاع هندی قدیم شطرنج
papayas پاپایه میوه عنبه هندی
king's indian attack حمله هندی شاه شطرنج
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com