Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
English
Persian
affix
اضافه نمودن
affixed
اضافه نمودن
affixes
اضافه نمودن
affixing
اضافه نمودن
Search result with all words
retrofit
بروز در اوردن یا اضافه نمودن به یک سیستم موجودبه منظور بهبود ان
Other Matches
overtime
وقت اضافی اضافه کار اضافه کاری ساعت فوق العاده
check total
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
checksum
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
seems
نمودن
seemed
نمودن
seem
نمودن
shows
نمودن
show
نمودن
showed
نمودن
showŠetc
نمودن
to gain any ones ear
نمودن
abstract
نمودن
dont
نمودن
animadvert
نمودن
animalize
نمودن
dost
نمودن
abstracts
نمودن
abstracting
نمودن
impeach
احضار نمودن
impeached
احضار نمودن
cater
فراهم نمودن
imprison
حبس نمودن
standardizing
استاندارد نمودن
mirroring
معکوس نمودن
friends
یاری نمودن
dissociating
تفکیک نمودن
dissociate
تفکیک نمودن
catered
فراهم نمودن
catering
فراهم نمودن
caters
فراهم نمودن
imprisons
حبس نمودن
imprisoning
حبس نمودن
friend
یاری نمودن
dissociates
تفکیک نمودن
standardize
استاندارد نمودن
waive
اغماض نمودن
waived
اغماض نمودن
waives
اغماض نمودن
adjust
تسویه نمودن
adjust
تصفیه نمودن
plot
رسم نمودن
plots
رسم نمودن
plotted
رسم نمودن
account
محاسبه نمودن
to humble oneself
افتادگی نمودن
sum
خلاصه نمودن
stock piling
ذخیره نمودن
sorting
مرتب نمودن
standardised
استاندارد نمودن
sums
خلاصه نمودن
standardises
استاندارد نمودن
standardising
استاندارد نمودن
standardizes
استاندارد نمودن
fill up
خاکریزی نمودن
dusk
تاریک نمودن
sketches
رسم نمودن
sketched
رسم نمودن
sketch
رسم نمودن
doubled up
مضاعف نمودن
doubled
مضاعف نمودن
double
مضاعف نمودن
installs
منصوب نمودن
numeralization
عددی نمودن
anneal
بادوام نمودن
digitizing
دیجیتالی نمودن
depilate
ازاله مو نمودن از
indorsation
تصویب نمودن
instal
منصوب نمودن
authorise
مجاز نمودن
microjustification
ریزتراز نمودن
assimilatc
مقایسه نمودن
arraign
احضار نمودن
installing
منصوب نمودن
install
منصوب نمودن
abating
رفع نمودن
acquitting
نمودن برائت
acquits
نمودن برائت
acquit
نمودن برائت
curtails
مختصر نمودن
curtailing
مختصر نمودن
curtailed
مختصر نمودن
curtail
مختصر نمودن
impeaching
احضار نمودن
send
ارسال نمودن
sending
ارسال نمودن
abates
رفع نمودن
abated
رفع نمودن
abate
رفع نمودن
misrepresentation
بد ارائه نمودن
accommodates
تطبیق نمودن
accommodated
تطبیق نمودن
accommodate
تطبیق نمودن
sends
ارسال نمودن
impeaches
احضار نمودن
brutalization
حیوان صفت نمودن
decipher
کشف رمز نمودن
deciphered
کشف رمز نمودن
rebuilds
تجدید بنا نمودن
bashes
دست پاچه نمودن
bashed
دست پاچه نمودن
pontify
خودرا مقدس نمودن
deciphers
کشف رمز نمودن
cornering the market
قبضه نمودن بازار
receipt
اعلام وصول نمودن
receipts
اعلام وصول نمودن
bestialize
جانور خوی نمودن
reciprocate
مقابله به مثل نمودن
rebuild
تجدید بنا نمودن
indexes
اندکس فهرست نمودن
indexed
اندکس فهرست نمودن
index
اندکس فهرست نمودن
reciprocated
مقابله به مثل نمودن
reciprocates
مقابله به مثل نمودن
bashing
دست پاچه نمودن
magnetic tape sorting
مرتب نمودن با نوارمغناطیسی
bash
دست پاچه نمودن
hedges
کسب مصونیت نمودن
sign a waiver
قبول اغماض نمودن
anticlimaxes
بیان قهقرایی نمودن
accoutre
با تجهیزات اماده نمودن
committing
متعهدبانجام امری نمودن
price fixing
ثابت نمودن قیمت
compass
مدارچیزی راکامل نمودن
committed
متعهدبانجام امری نمودن
commit
متعهدبانجام امری نمودن
frequency stabilization
پایدار نمودن فرکانس
anticlimax
بیان قهقرایی نمودن
hedge
کسب مصونیت نمودن
commits
متعهدبانجام امری نمودن
credit insurance
بیمه نمودن اعتبار
hedged
کسب مصونیت نمودن
suppliers rating
درجه بندی نمودن فروشنده ها
adjusts
تصفیه نمودن تنظیم کردن
glamorize
فریبا نمودن طلسم کردن
glamorising
فریبا نمودن طلسم کردن
alphanumeric sort
مرتب نمودن الفبا عددی
zap
پاک نمودن قسمتی از برنامه
to be i. with an idea
فکری در کسی تاثیر نمودن
glamorizing
فریبا نمودن طلسم کردن
zapped
پاک نمودن قسمتی از برنامه
adjusting
تصفیه نمودن تنظیم کردن
glamorizes
فریبا نمودن طلسم کردن
adjusts
تسویه نمودن مطابق کردن
glamorised
فریبا نمودن طلسم کردن
to something against risk
چیزی را از خطر حفظ نمودن
palpate
لمس کردن امتحان نمودن
glamorized
فریبا نمودن طلسم کردن
delineate
ترسیم نمودن معین کردن
zapping
پاک نمودن قسمتی از برنامه
delineating
ترسیم نمودن معین کردن
adjusting
تسویه نمودن مطابق کردن
delineated
ترسیم نمودن معین کردن
deposing
عزل نمودن خلع کردن
glamorises
فریبا نمودن طلسم کردن
accentuate
اهمیت دادن برجسته نمودن
accentuated
اهمیت دادن برجسته نمودن
accentuates
اهمیت دادن برجسته نمودن
accentuating
اهمیت دادن برجسته نمودن
annihilate
از بین بردن خنثی نمودن
annihilated
از بین بردن خنثی نمودن
annihilates
از بین بردن خنثی نمودن
annihilating
از بین بردن خنثی نمودن
supply
تامین موجودی عرضه نمودن
depone
عزل نمودن گواهی دادن
extrapolates
قیاس کردن استقراء نمودن
disinfest
حشرات موذی را دفع نمودن
supplied
تامین موجودی عرضه نمودن
condition
شرط نمودن شایسته کردن
find and replace
پیدا کردن و جایگزین نمودن
depose
عزل نمودن خلع کردن
zaps
پاک نمودن قسمتی از برنامه
supplying
تامین موجودی عرضه نمودن
textures
دارای بافت ویژهای نمودن
texture
دارای بافت ویژهای نمودن
extrapolate
قیاس کردن استقراء نمودن
extrapolated
قیاس کردن استقراء نمودن
instate
برقرار کردن منصوب نمودن
delineates
ترسیم نمودن معین کردن
brassage
هزینه مشکوک نمودن شمش
immerse
غوطه ور کردن شناور نمودن
immersed
غوطه ور کردن شناور نمودن
comparmentalize
به قسمتهای مجزا تقسیم نمودن
deposes
عزل نمودن خلع کردن
immersing
غوطه ور کردن شناور نمودن
extrapolating
قیاس کردن استقراء نمودن
immerses
غوطه ور کردن شناور نمودن
japanize
بسبک ژاپونی تزئین نمودن
glamorization
پر زرق و برق و فریبا نمودن
whistle-stop
در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
whistle stop
در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
fractionate
تجزیه وتفکیک نمودن برخه کردن
To belittle oneself . To make oneself cheap.
خود را سبک کردن ( تحقیر نمودن )
postulates
قیاس منطقی کردن فرض نمودن
to prove a will
درستی و اعتباروصیت نامهای را محقق نمودن
to commit yourself to do something
خود را به انجام امری متعهد نمودن
to engage yourself to do something
خود را به انجام امری متعهد نمودن
postulating
قیاس منطقی کردن فرض نمودن
postulated
قیاس منطقی کردن فرض نمودن
postulate
قیاس منطقی کردن فرض نمودن
to graps at anything
برای گرفتن چیزی کوشش نمودن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com