English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 119 (2 milliseconds)
English Persian
separation anxiety اضطراب جدایی
Other Matches
neurotic anxiety اضطراب روان رنجوری اضطراب نوروتیک
discomposure اضطراب
anxiousness اضطراب
feeze اضطراب
fury اضطراب
anguish اضطراب
worry اضطراب
worries اضطراب
unreest اضطراب
worriment اضطراب
commotion اضطراب
anxiety اضطراب
anxieties اضطراب
disquietude اضطراب
uneasiness اضطراب
disquietness اضطراب
disunion جدایی
sequester جدایی
seperation جدایی
schismatism جدایی
dislocation جدایی
dissociation جدایی
disconnectedness جدایی
gulf جدایی
disseverance جدایی
gulfs جدایی
divorcement جدایی
disjunction جدایی
discreteness جدایی
disconnexion جدایی
divorcing جدایی
breakdown جدایی
segregation جدایی
seclusion جدایی
breakdowns جدایی
isolation جدایی
separation جدایی
divorces جدایی
divorced جدایی
divorce جدایی
separations جدایی
breakaway جدایی
free floating anxiety اضطراب فراگیر
future shock اضطراب دگرگونی
hurly غوغا اضطراب
real anxiety اضطراب واقعی
primary anxiety اضطراب نخستین
pertubative اضطراب اور
an anxious time مرحله پر اضطراب
over anxiety اشفتگی اضطراب
objective anxiety اضطراب عینی
have butterflies in one's stomach اضطراب داشتن
kiaugh اضطراب ناراحتی
inquietude اضطراب تشویش
existential anxiety اضطراب وجودی
test anxiety اضطراب امتحان
examination anxiety اضطراب امتحان
unrest اشفتگی اضطراب
antianxiety drugs داروهای ضد اضطراب
anxiety attack حمله اضطراب
ferment خروش اضطراب
basic anxiety اضطراب بنیادی
castration anxiety اضطراب اختگی
fermenting خروش اضطراب
agonist دچار اضطراب
anxiety دل واپسی اضطراب
anxieties دل واپسی اضطراب
ferments خروش اضطراب
severance جدایی مجزایی
detachable جدایی پذیر
seperation point نقطه جدایی
ruptures سکستگی جدایی
schisms جدایی شقاق
to break company جدایی کردن
to cut the painter جدایی انداختن
separates جدایی تفکیک
separated جدایی تفکیک
separate جدایی تفکیک
rupturing سکستگی جدایی
rupture سکستگی جدایی
integral جدایی ناپذیر
separative حاکی از جدایی
filled with water دال بر جدایی
schism جدایی شقاق
segregationist جدایی گرای
desegregation جدایی زدایی
abscission جدایی دریدگی
detribalization جدایی از قبیله
panic اضطراب و ترس ناگهانی
perturbable براشفتنی اضطراب پذیر
generalized anxiety disorder اختلال اضطراب فراگیر
pang اضطراب سخت وناگهانی
pangs اضطراب سخت وناگهانی
perturation براشفتگی تشویش اضطراب
panicking اضطراب و ترس ناگهانی
manifest anxiety scale مقیاس اضطراب اشکار
panicked اضطراب و ترس ناگهانی
schismatism ایجاد جدایی تفرقه
parthian glance نگاه هنگام جدایی
judicial separaion جدایی زن و شوهر از نظرحقوقی
taylor manifest anxiety scale مقیاس اضطراب اشکار تیلور
pother امد ورفت ه حالت اضطراب
That is a separate question. این یک موضوع جدایی است.
furore هیجان واضطراب مسری اضطراب عمومی
upset _ واژگونی واژگون سازی اشفتگی اضطراب
impartible جدایی ناپذیر غیر قابل تفکیک
segregative طالب جدایی وابسته به تفکیک وتبعیض
segregationist طرفدار جدایی نژاد سفید وسیاه
backwash اضطراب یااشفتگی بعداز انجام عملی عواقب
hypochondria اضطراب واندیشه بیهوده راجع بسلامتی خود
hypochondriasis اضطراب واندیشه بیهودی راجع بسلامتی خود
discrimination حداقل جدایی برای رویت دوهدف بصورت مجزا در رادار
ab پیشوند لاتین بمعنی >دوراز< و>از< و >جدایی < و >غیر<مانند ABuse و ABaxial
apartheid نفاق و جدایی بین سیاه پوستان و سفید پوستان افریقای جنوبی
secession تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
parting injuncyions دستور در هنگام جدایی اخرین دستور
vortex breakdown/brust جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
unstressed بدون اضطراب بدون کشش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com