English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
acquisition authority اعتبار خرید کالاو خدمات
Other Matches
credit system of supply سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
cross servicing خدمات جنبی یا جانبی خدمات چند جانبه
special services یکان خدمات مخصوص خدمات رفاهی
close price دز خرید وفروش سهام حالتی را گویندکه قیمت خرید و فروش به هم خیلی نزدیک باشد
purchase request درخواست خرید جنس تقاضای عقد پیمان خرید
overdrafts حواله بیش از اعتبار دریافتی اضافه بر اعتبار
overdraft حواله بیش از اعتبار دریافتی اضافه بر اعتبار
field buying خرید کردن در صحرا خرید محلی
unfinanced بدون اعتبار تضمین اعتبار نشده
craft revolving fund حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
purchase price variance سپرده اختلاف قیمت خرید سپرده تضمینی خرید
order خرید سفارش خرید
unbundled خدمات
services خدمات
central purchase خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
personnel services خدمات پرسنلی
field service خدمات رزمی
personnel services خدمات کارمندی
medical services خدمات پزشکی
field service خدمات پایکار
civil خدمات شهری
medical service خدمات پزشکی
auxiliary service خدمات جنبی
common user خدمات عمومی
signal services خدمات مخابراتی
field exercise خدمات صحرایی
services خدمات سرویسها
field duty خدمات رزمی
loyal services خدمات صادقانه
service industry صنعت خدمات
service passport پاسپورت خدمات
service force یکان خدمات
service department بخش خدمات
service department قسمت خدمات
service company گروهان خدمات
service sector بخش خدمات
joint services خدمات مشترک
service squadron گروه خدمات
service support پشتیبانی خدمات
hospital benefit خدمات بیمارستانی
service unit یکان خدمات
health services خدمات بهداشتی
goods and services کالاها و خدمات
civil defence service خدمات کشوری
civil services خدمات دولتی
information service خدمات اطلاعات
technical services خدمات فنی
administrative services خدمات اداری
special services خدمات مخصوص
computer utility خدمات کامپیوتری
we owe him for his services خدمات او هستم
crypto service خدمات رمز
mail services خدمات پستی
postal services خدمات پستی
welfare services خدمات رفاهی
public services خدمات عمومی
social service خدمات اجتماعی
sister services خدمات وابسته
Civil Service خدمات کشوری
social work خدمات اجتماعی
social services خدمات اجتماعی
Civil Service خدمات اجتماعی
advisory services خدمات مشورتی
urban servitudes خدمات شهری
obliging حاضر خدمات مهربان
i am satisfied with his servic از خدمات او راضی یا خوشنودهستم
exchange services خدمات فروشگاهی فروشگاهها
service squadron قسمت خدمات دریای
war service chevron علامت خدمات جنگی
port auxiliary service یگان خدمات بندری
combat service support پشتیبانی خدمات رزمی
public utilities خدمات عمومی مانند اب
beach group گروه خدمات ساحلی
computer serrices company شرکت خدمات کامپیوتری
complimentary supply خدمات یا کلاهای مجانی
bunched income درامد خدمات شخصی
railroad service خدمات راه اهن
agricultural extension services خدمات ترویج کشاورزی
welfare رعایت کردن خدمات اجتماعی
hospitalization پذیرایی خدمات بیمارستانی و درمانی
remote computing services خدمات محاسباتی از راه دور
aids to trade خدمات جنبی تجارت مانندبانکدارب
giro خدمات بانکی اداره پست
home service خدمات فروش در داخل کشور
giros خدمات بانکی اداره پست
accessorial services خدمات بارگیری و تخلیه بار
environmental services دوایر خدمات بهسازی محیط زیست
terminal service company گروهان خدمات بارانداز یاسکوی نظامی
ordnance service خدمات مربوط به اردنانس واسلحه و مهمات
beach unit یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
joint servicing دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح
welfare state دولتی که به خدمات اجتماعی توجه خاص دارد
service chevron علایم بازویی که خدمات جنگی را نشان میدهد
the source خدمات سودمند اطلاعاتی وقابل دسترس برای مشترکین
procurement تهیه و انجام خدمات و اماد تدارک کردن وسایل
casualty control book دفتر خدمات موتور ناو دفترچه خدمت موتورناو
triage سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
request for discharge عرضحال اعاده اعتبار دادن عرضحال اعاده اعتبار
cam استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
cams استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
sergeanty انجام خدمات مختلف در دوره ملوک الطوایفی برای تملک تیول
service منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت
performance monitor برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
legion ofholour نشان افتخارکه دولت فرانسه درازای خدمات برجسته لشکری یاکشوری میدهد
serviced منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت
veil of money نظریهای که براساس ان پول فقط بعنوان پوشش برای کالاها و خدمات بحساب می اید
muck rack کسی که عادتا" می خواهدکارمندان خدمات عمومی و یاجمیع مردم را به رشوه خواری و فساد و خلافکاری متهم کند
buy خرید
purchasing خرید
underwrites خرید
purchase خرید
purchased خرید
procurement خرید
purchases خرید
shopping خرید
bond servant زر خرید
underwrote خرید
bondwoman زن زر خرید
underwriting خرید
underwritten خرید
buys خرید
buying خرید
underwrite خرید
buying and selling خرید و فروش
buy خرید کردن
nundination خرید و فروش
counter purchase خرید متقابل
bargain خرید ارزان
buying price قیمت خرید
buyers market بازار خرید
buyer's market بازار خرید
achate عقیق خرید
advance purchase خرید سلف
acquisition authority اجازه خرید
bulk buying خرید فله
redemption باز خرید
buys خرید کردن
blanket buying خرید کلی
conditions of purchase شرایط خرید
bids پیشنهاد خرید
bid پیشنهاد خرید
coemption خرید کل محصول
buying rate نرخ خرید
purchasing officer مسئول خرید
redemption yield بازده خرید
regional purchase خرید محلی
oniomania جنون خرید
open purchase خرید ازاد
offer to purchase پیشنهاد خرید
monopsony انحصار خرید
monopolist انحصار خرید
lump sum purchase خرید یکجا
lump sum purchase خرید کلی
local purchase خرید از محل
local purchase خرید محلی
local procurement خرید محلی
rebuy خرید مکرر
procurement cycle دوره خرید
purchasable باب خرید
purchasing officer مامور خرید
purchasing office دفتر خرید
purchasing office قسمت خرید
purchasing department دفتر خرید
purchasing department قسمت خرید
purchasing analyst تحلیل گر خرید
purchase requisition درخواست خرید
purchase rate نرخ خرید
purchase order سفارش خرید
purchase order دستور خرید
purchase notice agreements پیمان خرید
purchase notice agreements قراردادهای خرید
corner خرید یکجا
purchasing power توان خرید
field buying خرید در صحرا
short covering پیش خرید
shopping basket سبد خرید
business خرید یا فروش
businesses خرید یا فروش
dealing خرید و فروش
shopping cart گاری خرید
dear bought گران خرید
to make a purchase خرید کردن
credit purchase خرید نسیه
purchasing power قدرت خرید
purchasing patterns الگوی خرید
forward purchase خرید سلف
cornering خرید یکجا
corners خرید یکجا
real estate خرید زمین
impulse buying خرید بی مقدمه
futures exchange خرید اتی
hire purchase خرید اقساطی
forward purchasing پیش خرید
forward purchase پیش خرید
validation اعتبار
credit line حد اعتبار
line of cerdit خط اعتبار
creditability اعتبار
creditless بی اعتبار
entitlement اعتبار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com