English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
finality اعتقاد بعلت نهایی در گیتی قطعیت
Other Matches
monadism اعتقاد باینکه گیتی از ذره یاجسم بسیط ساخته شده است
animism اعتقاد باینکه ارواح مجرد وجود دارند اعتقاد بعالم روح و تجسم ارواح مردگان
telic نهایی دارای هدف نهایی
positiveness قطعیت
certainties قطعیت
peremptoriness قطعیت
certainty قطعیت
conclusiveness قطعیت
finality قطعیت
decisiveness قطعیت
uncertainties عدم قطعیت
positiveness قطعیت اطمینان
inconclusiveness عدم قطعیت
sureness قطعیت استواری
uncertainty عدم قطعیت
worlds گیتی
universe گیتی
world گیتی
this earthly round گیتی
pragmatism جنبه عملی قطعیت
uncertainty principle اصل عدم قطعیت
indeterminacy principle اصل عدم قطعیت
heisenberg uncertainty principle اصل عدم قطعیت
cosmography گیتی شناسی
cosmos گیتی ونظام ان
demography امارمردم گیتی
cosmolatry گیتی پرستی
cosmography شرح گیتی
The seven wonders of the world. هفت عجایب گیتی
cosmogeny پیدایش و تکامل گیتی
cosmologies فلسفه انتظام گیتی
cosmology فلسفه انتظام گیتی
cosmism فلسفه تکامل گیتی
cosmologic وابسته به فلسفه انتظام گیتی
cosmographic مربوط بشرح گیتی یاجهان
cosmological وابسته به فلسفه انتظام گیتی
cosmogonal مربوط باصول افرینش گیتی
cosmographical مربوط به شرح گیتی یاجهان
on account of بعلت
owing to بعلت
due to بعلت
by reason of بعلت
whenas بعلت اینکه
on بعلت بطرف
circumavigator کسی که دور گیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
posteriori با پی بردن ازمعلول بعلت
guardian by nurture قیم بعلت پرورش
time honored مورد احترام بعلت قدمت
conk out <idiom> بعلت خستگی به خواب رفتن
seizes گیرکردن پیستون بعلت حرارت زیاد
seized گیرکردن پیستون بعلت حرارت زیاد
seize گیرکردن پیستون بعلت حرارت زیاد
limitarian کسیکه معتقد است بخش محدودی از مردم گیتی رستگاری روحانی خواهندداشت
aposteriori از معلول بعلت رسیده از مخلوق بخالق پی برده استنتاجی
cenogenesis تغییراتی که بعلت عادت به محیط وهمزیستی درجنس یانژاد
take over بدست اوردن توپ از چنگ حریف بعلت خطا
aphonia فقدان صدا یا خفگی ان بعلت فلج تارهای صوتی
power play وضع یک تیم نسبت به حریف بعلت عده بیشتر
blow ناتوانی بعلت فشار مسابقه اتومبیلرانی یا نقص فنی
blows ناتوانی بعلت فشار مسابقه اتومبیلرانی یا نقص فنی
hydrogen embrittleness فقدان چقرمگی بعلت وجودهیدروژن در داخل جسم میباشد
avianize ضعیف کردن ویروس بعلت کشت مکرر در جنین جوجه
attaint محکومیت قاضی یا عضوهیئت منصفه بعلت دادن رای غلط
frozen assets دارائی که بعلت ادعای فرد یا افرادی قابل فروش نمیباشد
nominative appositive اسمی که بعلت بدل شدن حالت فاعلیت پیدا کند
season cracking ترکی که بعلت عمر زیاد دروسایل یا مهمات تولید میشود
nominative subject اسم یا ضمیری که بعلت میندبودن حالت فاعلی داشته باشد
man down بازی با یک نفر کمتر از عده معمولی بعلت اخراج یک بازیگر
bronchial asthma تنگی نفس که بعلت انقباض عضلات جدارقصبه الریه ایجاد میشود
striking off the roll اسم یک solicitor را به تقاضای خودش یا بعلت ارتکاب خطا از لیست وکلاحذف کردن
bumper توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
bumpers توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
bedsore زخمی که بعلت خوابیدن متمادی در بستر و نرسیدن خون کافی به پشت بیماران ایجادمیشود
semifinal مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
stagnation thesis فرضیه رکود .فرضیهای که بر اساس ان بعلت بلوغ کامل اقتصادی یک کشور و امکان عدم جذب پس اندازها
walkover برد به سبب نداشتن حریف مسابقهای که فقط یک اسب بعلت حذف دیگر اسبها باقی مانده
walkovers برد به سبب نداشتن حریف مسابقهای که فقط یک اسب بعلت حذف دیگر اسبها باقی مانده
misbeliever بی اعتقاد
credence اعتقاد
believing با اعتقاد
confidences اعتقاد
unbelieving بی اعتقاد
belief اعتقاد
faith اعتقاد
confidence اعتقاد
faiths اعتقاد
fairyism اعتقاد به جن و پری
fetishism اعتقاد به طلسم
convictions اعتقاد راسخ
hylicism اعتقاد به مادیات
ism اعتقاد رویه
relativism اعتقاد به نسبیت
misbelief اعتقاد خطا
misbelieve بی اعتقاد شدن
evolutionism اعتقاد به تکامل
conviction اعتقاد راسخ
demonism اعتقاد بدیو
trust اعتقاد اعتبار
trusted اعتقاد اعتبار
trusts اعتقاد اعتبار
anomie اعتقاد به بی نظمی
cloaca theory اعتقاد به مقعدزایی
credited اعتقاد کردن
crediting اعتقاد کردن
credits اعتقاد کردن
credit اعتقاد کردن
theism اعتقاد بخدا
creationism اعتقاد به افرینش
credibly از روی اعتقاد
anomy اعتقاد به بی نظمی
fatalism اعتقاد به سرنوشت
determinism اعتقاد به جبر
trinitarianism اعتقاد به تثلیت
theodicy اعتقاد بعدالت خدایی
vitalism اعتقاد به اصالت حیات
historical determinism اعتقاد به جبر تاریخ
vampirism اعتقاد بوجود vampire
spiritualism اعتقاد به احضار ارواح
unbelievin بی اعتقاد دیر باور
denominationalism اعتقاد به تفکیک و تقسیم
unbelievers بی اعتقاد دیر باور
unbeliever بی اعتقاد دیر باور
factionalism اعتقاد به سیستم حزبی
monism اعتقاد وحدت خدا
misbelieve اعتقاد خطا پیداکردن
monotheism اعتقاد به خدای واحد
to believe in something به چیزی اعتقاد داشتن
to give credence to something به چیزی اعتقاد کردن
nicene creed اعتقاد نامه نیسن
to put [place] credence in something به چیزی اعتقاد کردن
article of faith اعتقاد و عقیده باطنی
immortalism اعتقاد به ماندگاری روح
to believe in ghosts اعتقاد داشتن به ارواح
forecloses فروختن وثیقه وام بعلت عدم بازپرداخت وام
foreclosing فروختن وثیقه وام بعلت عدم بازپرداخت وام
foreclosed فروختن وثیقه وام بعلت عدم بازپرداخت وام
foreclose فروختن وثیقه وام بعلت عدم بازپرداخت وام
amnesia ضعف حافظه بعلت ضعف یا بیماری مغزی فراموشی
ultra individualism اعتقاد به اصالت فرد در حد افراط
idealistically از روی اعتقاد به تصور وخیال
disbelieving اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
immaterialism عدم اعتقاد به ماده تجرد
disbelieved اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
adventism اعتقاد بدوباره امدن مسیح
triune اعتقاد بوجود سه شخصیت در خدا
syncretism اعتقاد به توحید عقاید همتایی
casualism اعتقاد به شانس و تصادف تصادفا"
disbelieve اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
salvationism اعتقاد بلزوم رستگاری از گناه
disbelieves اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
hylotheism اعتقاد به یکی بودن خدا و ماده
sabbatarianism اعتقاد به تعطیل کار و عبادت دریکشنبه ها
millenarianism اعتقاد به سلطنت هزار ساله مسیح
unitarianism وحدت گرایی اعتقاد بوحدت وجود
chiliasm اعتقاد به فهور مجدد هزارساله مسیح
born-again دارای اعتقاد بازیافته نسبت به چیزی
guild socialism اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
utilitarianism کاربرد گرایی اعتقاد باینکه نیکی
infallibilism اعتقاد باین اصل که پاپ خطانمیکند
tritheism سه خدایی اعتقاد باقانیم ثلاثه مسیحیت
ceremonialism اعتقاد به لزوم رعایت کامل تشریفات
traditionalism سنت پرستی اعتقاد برسوم باستانی
factionalism اعتقاد به لزوم وجود احزاب سیاسی
activism اعتقاد بلزوم عملیات حاد وشدید
liberalism اعتقاد به ازادی ازلی و ابدی انسان
hylotheism اعتقاد به اینکه خدا و ماده یکی هستند
zombiism اعتقاد به حلول و تجدید حیات جسمانی مرده
tyrannicide اعتقاد به لزوم قتل و ترور زمامداران ستمگر
sacramentalism اعتقاد به پیروی از مراسم دینی جهت رستگاری
pan cosmism اعتقاد باینکه هر چه هست همین مادیات است
absolutism حکومت مطلقه اعتقاد به قادر علی الاطلاق
deistic مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
anthropopathism اعتقاد به وجود روح انسانی در اشیاء و موجودات
arianism اعتقاد باینکه عیسی باهمه پاکی و تقدس
deistical مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
definite <adj.> نهایی
conclusive نهایی
terminals نهایی
terminal نهایی
high limit حد نهایی
ultimate نهایی
definitive نهایی
peremptory نهایی
privy نهایی
finals نهایی
closing نهایی
final نهایی
ultimatums نهایی
ultimata نهایی
ultimatum نهایی
humoralism اعتقاد به اینکه امراض نتیجه فساد اخلاط است
ultramontanism سکونت در ارتفاعات زیاد اعتقاد به تفوق مطلق پاپ
fundamentalism اعتقاد به عقاید نیاکانی مسیحیت واصول دین پروتستان
formalism اعتقاد به حفظ فاهر وقالبهای موجود در کلیه امور
futurism اعتقاد بوقوع پیشگوییهای کتاب مقدس عقیده به اخرت
incremental cost هزینه نهایی
terminus ایستگاه نهایی
limiting value ارزش نهایی
margin utility مطلوبیت نهایی
terminuses ایستگاه نهایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com