Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
collectivism
اعتقاد به این مسئله که جامعه باید به وسیله مساعی جمعی وهمکاری همه احاد ان اداره شود
Other Matches
polygarchy
حکومتی که به دست عده زیادی اداره شود حکومت جمعی
legalism
اعتقاد به این که کلیه مسائل باید از طرق قضایی وحقوقی حل و فصل شود
Life in not a problem to be solved, but a reality to be experienced.
زندگی مسئله ای نیست، که نیاز به حل کردن داشته باشد، بلکه حقیقتی است که باید تجربه کرد.
social contract
اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
tenancy in common
حالتی که جمعی با عناوین مختلف در اداره ملکی شرکت داشته باشند بدون ان که به وحدت مالکیت ان خللی وارد اید مدت اجاره
european essembly
مجمع متشکل از اعضا منتخب پارلمانهای کشورهایی که در "جامعه نیروی اتمی اروپا" و"جامعه ذغالسنگ و فولاداروپا" و "جامعه اقتصادی اروپا" عضو هستند
expandsionism
اعتقاد به لزوم بسط اراضی کشور از طریق اعمال قدرت نظامی یااقتصادی یا هر وسیله دیگر
colombo plan
طرح ایجاد شده به وسیله وزیران خارجه ملتهای مشترک المنافع بریتانیا در سال 0591 که هدف ان تشریک مساعی درکمک به رشد اقتصادی کشورهای اسیایی جنوب وجنوب شرقی است
hard
که پیش از کار کردن درست وسیله باید ترمیم شود
harder
که پیش از کار کردن درست وسیله باید ترمیم شود
hardest
که پیش از کار کردن درست وسیله باید ترمیم شود
rate
بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
rates
بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
bolshevism
مکتبی متفرع از مارکسیسم که مبدع ان لنین بوده است و مبتنی است بر تاکید این مسئله که طبقه پرولتاریا باید با جنبش و اعمال قوه و بدون اینکه منتظر فرسودگی خودبخودی سیستم کاپیتالیستی باشد قدرت سیاسی را به دست گیرد.
derived units
احاد فرعی
system of units
سلسه احاد
unit system
سلسله احاد
contentions
سیستم کنترل ارتباطی که در آن وسیله باید منتظر زمان آزاد پیش از ارسال داده شود
contention
سیستم کنترل ارتباطی که در آن وسیله باید منتظر زمان آزاد پیش از ارسال داده شود
accuracy
کدی که تشخیص میدهد آیا داده دقیق است و یا باید توسط یک وسیله خاص از ثبت درآید
absolute system of units
دستگاه احاد مطلق
approval by acclamation
تصویب به وسیله کف زدن وابراز احساسات این گونه تصویب زمانی مصداق پیدامیکند که مخالف جدی وجودنداشته باشد و طبعا" مسئله شمردن صاحبان اصوات تحسین امیز منتفی است
animism
اعتقاد باینکه ارواح مجرد وجود دارند اعتقاد بعالم روح و تجسم ارواح مردگان
international system of units
دستگاه بین المللی احاد
socialism
جامعه گرایی جامعه داری اقتصادسوسیالیستی
synergic
با اشتراک مساعی دارای اشتراک مساعی
yamen
اداره یا مقام رسمی مندرین یا کارمند دارای رتبه اداره دولتی
coaction
عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
chain
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chains
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
best efforts
بهترین مساعی
by the good offices of
با مساعی جمیله
good office
مساعی جمیله
by the good of
با مساعی جمیله
collaborate
تشریک مساعی
team up
تشریک مساعی
collaborated
تشریک مساعی
collaborates
تشریک مساعی
collaborating
تشریک مساعی
strenuosity
بذل مساعی
cooperatively
با تشریک مساعی
good offices
مساعی جمیله
society
اشتراک مساعی
societies
اشتراک مساعی
cooperation
همکاری تشریک مساعی
join hands
توحید مساعی کردن
joint hands
تشریک مساعی کردن
bend
بذل مساعی کردن
cooperative
وابسته به تشریک مساعی
team up
توحید مساعی کردن
cooperate
تشریک مساعی کردن
cooperate
اشتراک مساعی کردن
collaborative purchase
خرید با تشریک مساعی
sensor
وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
synergy
کار توام اشتراک مساعی
synergetic
دارای اشتراک مساعی همکاری کننده
self raised
ترقی کرده در اثر مساعی خود
coordination
تشریک مساعی تطبیق دادن هم اهنگ کردن
scotland yard
اداره مرکزی جدیدی برای شهربانی لندن در کناررود تایمز بنا شده است اداره جنایی که نام اختصاری ان cid میباشد نیز جزء این سازمان است
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
double coincidence of wants
زیرا هرطرف مبادله باید کالائی را به بازار عرضه کند که طرف دیگر مبادله به ان نیاز دارد ونیز شرایط مبادله باید موردتوافق طرفین مبادله باشد
headquarters
اداره کل اداره مرکزی
catechist
مسئله گو
problem
مسئله
solution of a problem
حل یک مسئله
resolvent
حل حل مسئله
problems
مسئله
problem solving
حل مسئله
case
مسئله
examples
مسئله
example
مسئله
issue
مسئله
issued
مسئله
issues
مسئله
theorem
مسئله
theorems
مسئله
cases
مسئله
personnel
کارمندان مجموعه کارمندان یک اداره اداره کارگزینی
identification problem
مسئله شناسائی
troublemaker
مسئله آفرین
toss-up
مسئله مشکوک
problematic
<adj.>
مسئله آفرین
solve
حل کردن مسئله
side issues
مسئله فرعی
solution to a problem
راه حل یک مسئله
side issue
مسئله فرعی
questioned
استفهام مسئله
crux
مسئله دشوار
dilemma
مسئله غامض
dilemmas
مسئله غامض
chess problem
مسئله شطرنج
problem definition
تعریف مسئله
solving
حل کردن مسئله
jeopardy
مسئله بغرنج
problem oriented
مسئله گرا
benchmark problebm
مسئله محک
benchmark problem
مسئله محک
solved
حل کردن مسئله
question
استفهام مسئله
questions
استفهام مسئله
check problem
مسئله ازمایشی
check problem
مسئله مقابلهای
solves
حل کردن مسئله
toughy
مسئله بغرنج
toughie
مسئله بغرنج
toss up
مسئله مشکوک
problem description
تشریح مسئله
test problem
مسئله ازمابنده
problem description
شرح مسئله
the eastern question
مسئله خاور
problem identification
شناسایی مسئله
problem state
وضعیت مسئله
problem oriented language
زبان مسئله گرا
identification problem
مسئله تعیین هویت
question in dispute
مسئله متنازع فیه
problem analysis
تجزیه و تحلیل مسئله
problem child
فرزند مسئله دار
conundrums
مسئله بغرنج وپیچیده
problem oriented language
زبان باگرایش مسئله
to revisit an issue
مسئله ای را بازدید کردن
three mover
مسئله مات با سه حرکت
two mover
مسئله مات در دو حرکت
buring question
مسئله هیجان اور
conundrum
مسئله بغرنج وپیچیده
crawler
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
crawlers
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
asynchronous
داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
contentions
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
loop
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
looped
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loops
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
peripheral
مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
contention
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
connectivity
توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
to crack a problem
مسئله ای را حل کردن
[ریاضی یا فیزیک]
on line problem solving
حل مسئله بطور درون خطی
issued
مسئله قضیه تحویل جنس
issue
مسئله قضیه تحویل جنس
issues
مسئله قضیه تحویل جنس
eight queens problem
مسئله هشت وزیر شطرنج
that is not the proposition
مسئله چیز دیگر است
primary cognizance
تحقیقات اولیه روی یک مسئله
built-in
نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
device
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
devices
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
simulate
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulates
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulating
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
daisy chain
روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
tie down
وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
credence
اعتقاد
misbeliever
بی اعتقاد
believing
با اعتقاد
unbelieving
بی اعتقاد
faiths
اعتقاد
belief
اعتقاد
confidences
اعتقاد
confidence
اعتقاد
faith
اعتقاد
collective bargaining
جمعی
additive
جمعی
plural
جمعی
additives
جمعی
massing
جمعی
aggregative
جمعی
masses
جمعی
mass
جمعی
collective
جمعی
combinatorial explosion
موقعیتی که به هنگام حل مسئله اتفاق میافتد
More money is not the answer to this problem.
پول بیشتر حل این مسئله نیست.
determinate problem
مسئله ایی که یک یا چندراه حل معین دارد
trainers
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
trainer
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
immersion proof
وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب
daisy chain
باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
credit
اعتقاد کردن
conviction
اعتقاد راسخ
misbelief
اعتقاد خطا
misbelieve
بی اعتقاد شدن
credited
اعتقاد کردن
determinism
اعتقاد به جبر
crediting
اعتقاد کردن
relativism
اعتقاد به نسبیت
fetishism
اعتقاد به طلسم
trusted
اعتقاد اعتبار
convictions
اعتقاد راسخ
trust
اعتقاد اعتبار
trusts
اعتقاد اعتبار
credits
اعتقاد کردن
trinitarianism
اعتقاد به تثلیت
theism
اعتقاد بخدا
evolutionism
اعتقاد به تکامل
credibly
از روی اعتقاد
creationism
اعتقاد به افرینش
fairyism
اعتقاد به جن و پری
anomie
اعتقاد به بی نظمی
cloaca theory
اعتقاد به مقعدزایی
ism
اعتقاد رویه
fatalism
اعتقاد به سرنوشت
anomy
اعتقاد به بی نظمی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com