English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
fundamentalism اعتقاد به عقاید نیاکانی مسیحیت واصول دین پروتستان
Other Matches
fundamentalist کسیکه نسبت بکتاب مقدس واصول دین پروتستان طرفدارعقایدکهنه است
presbyterianism پیروی از عقاید کلیسای مشایخی پروتستان
tritheism سه خدایی اعتقاد باقانیم ثلاثه مسیحیت
syncretism اعتقاد به توحید عقاید همتایی
Christendom عالم مسیحیت جامعه مسیحیت
christenings عالم مسیحیت جامعه مسیحیت
animism اعتقاد باینکه ارواح مجرد وجود دارند اعتقاد بعالم روح و تجسم ارواح مردگان
principle حقیقت مبادی واصول
clericalism سیاست واصول واعمال روحانیون
calibrated تحت قاعده واصول معینی دراوردن
calibrating تحت قاعده واصول معینی دراوردن
lawmerchant قواعد واصول قدیم معاملات بازرگانی
calibrates تحت قاعده واصول معینی دراوردن
calibrate تحت قاعده واصول معینی دراوردن
antichristian ضد مسیحیت
christhood مسیحیت
Christianity مسیحیت
christenings مسیحیت
Christendom مسیحیت
huguenot فرانسوی پروتستان
evangelical انجیلی پروتستان
evangelic انجیلی پروتستان
protesttant طرفداراصول پروتستان
protestantize پروتستان شدن
protestantize پروتستان کرذن
anabaptist فرقهای از پروتستان ها
huguenot پروتستان فرانسوی
Christendom جهان مسیحیت
christianlike شایسته مسیحیت
christenings جهان مسیحیت
neo christianity مسیحیت تازه
evangelism تبلیغ مسیحیت
christianism ایین مسیحیت
catechumen نو اموزتعالیم مسیحیت
christianization گرایش به مسیحیت
protesttant عضو تیره پروتستان
protesttant وابسته به تیره پروتستان
doctrinaire کسیکه نظریات واصول خود رابدون توجه به مقتضیات میخواهد اجرا کند
apologetics مدافعهء استدلالی از مسیحیت
Protestant عضو فرقه مسیحیان پروتستان
presbyterian وابسته به کلیسای مشایخی پروتستان
quakerism معتقدات فرقه "کویکر"پروتستان
Protestants عضو فرقه مسیحیان پروتستان
communion-table [میز چوبی در کلیساهای پروتستان]
Early Christian architecture سبک معماری دوران مسیحیت
dogmas اصول عقاید
multiplicity of creeds تعد د عقاید
feet on the ground <idiom> عقاید عاقلانه
nihilism عقاید نهیلیستی
inquisitor مفتش عقاید
censorship سانسور عقاید
inquisitors مفتش عقاید
religious tenets عقاید مذهبی
dogma اصول عقاید
mendelism عقاید مندل
symbolic مط العه دلایل و عقاید
soundboard عامل انتشار عقاید
sounding board عامل انتشار عقاید
rationale توضیح اصول عقاید
sounding boards عامل انتشار عقاید
symbolically مط العه دلایل و عقاید
paradoxical مخالف عقاید عمومی
fascism اصول عقاید فاشیست
orientalism عقاید یا سیاست شرقی
sound off <idiom> عقاید را بیان کردن
neologize دارای عقاید نوین
small-minded opinions عقاید کوته نظر
leninism عقاید اشتراکی لنین
medievalism عقاید قرون وسطایی
lutheranism عقاید لوتر وکلیسای او
ultranationalism عقاید ناسیونالیزم خیلی افراطی
syncretic تلفیق کننده عقاید مختلف
orthodox مطابق عقاید کلیسای مسیح
Machiavellian وابسته به عقاید سیاسی "ماکیاولی "
doctrinal عقیدهای مبنی بر عقاید نظری
junkerism عقاید یا قلمرونفوذ اشراف پروسی
junkerdom عقاید یا قلمرونفوذ اشراف پروسی
public opinion polling استخراج عقاید و اراء عمومی رفراندوم
russify دارای عقاید وتمایلات روسی کردن
inquisitions تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
inquisition تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
to turn round برگشتن عقاید دیگری پیدا کردن
swelled head دارای عقاید بزرگ خود فروش
His political beliefs are old hat now . عقاید سیاسی اش دیگه کهنه شده
self expression ابراز وتصریح عقاید وخصوصیات خود
stalinize کسی را پیرو عقاید ونظرات استالین کردن
naturism عریان گری [پیروی از عقاید جماعت برهنگان]
brainwashing تلقین عقاید و افکارسیاسی ومذهبی واجتماعی درشخص
shavian پیرو عقاید اجتماعی وسیاسی وادبی برناردشاو
interfaith شامل اشخاصی دارای عقاید وادیان مختلف
heterodox دارای مذهب وعقایدی مخالف عقاید عمومی
romanism اصول عقاید کلیسای کاتولیک معتقدات کاتولیکی
ideogram تجسم و نمایش عقاید و افکارو اجسام با تصویر
Hungarian Activism [جنبشی مربوط به عقاید سازندگی گرایی، کوبیستم و غیره]
brainwashes تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
brainwashed تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
brainwash تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
modernism نو گرایی سازش دادن عقاید قدیم باافکار جدید
shamanism پیروی از عقاید جادوگران وکاهنان دوران اولیه تمدن بشر
censeur ممانعت قدرت حاکمه یک کشور ازنشر عقاید مخالفین به هرشکلی که باشد
believing با اعتقاد
faiths اعتقاد
faith اعتقاد
belief اعتقاد
unbelieving بی اعتقاد
misbeliever بی اعتقاد
credence اعتقاد
confidence اعتقاد
confidences اعتقاد
trinitarianism اعتقاد به تثلیت
misbelieve بی اعتقاد شدن
hylicism اعتقاد به مادیات
relativism اعتقاد به نسبیت
ism اعتقاد رویه
misbelief اعتقاد خطا
fetishism اعتقاد به طلسم
anomie اعتقاد به بی نظمی
conviction اعتقاد راسخ
credit اعتقاد کردن
credibly از روی اعتقاد
crediting اعتقاد کردن
fatalism اعتقاد به سرنوشت
demonism اعتقاد بدیو
convictions اعتقاد راسخ
cloaca theory اعتقاد به مقعدزایی
creationism اعتقاد به افرینش
evolutionism اعتقاد به تکامل
determinism اعتقاد به جبر
trust اعتقاد اعتبار
anomy اعتقاد به بی نظمی
credits اعتقاد کردن
fairyism اعتقاد به جن و پری
trusts اعتقاد اعتبار
credited اعتقاد کردن
theism اعتقاد بخدا
trusted اعتقاد اعتبار
misbelieve اعتقاد خطا پیداکردن
monism اعتقاد وحدت خدا
monotheism اعتقاد به خدای واحد
factionalism اعتقاد به سیستم حزبی
spiritualism اعتقاد به احضار ارواح
to believe in something به چیزی اعتقاد داشتن
nicene creed اعتقاد نامه نیسن
theodicy اعتقاد بعدالت خدایی
historical determinism اعتقاد به جبر تاریخ
to give credence to something به چیزی اعتقاد کردن
to put [place] credence in something به چیزی اعتقاد کردن
to believe in ghosts اعتقاد داشتن به ارواح
immortalism اعتقاد به ماندگاری روح
unbeliever بی اعتقاد دیر باور
unbelievin بی اعتقاد دیر باور
vampirism اعتقاد بوجود vampire
vitalism اعتقاد به اصالت حیات
denominationalism اعتقاد به تفکیک و تقسیم
article of faith اعتقاد و عقیده باطنی
unbelievers بی اعتقاد دیر باور
ideology بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
ideologies بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
disbelieve اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
triune اعتقاد بوجود سه شخصیت در خدا
immaterialism عدم اعتقاد به ماده تجرد
salvationism اعتقاد بلزوم رستگاری از گناه
casualism اعتقاد به شانس و تصادف تصادفا"
ultra individualism اعتقاد به اصالت فرد در حد افراط
adventism اعتقاد بدوباره امدن مسیح
disbelieved اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
idealistically از روی اعتقاد به تصور وخیال
disbelieves اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
disbelieving اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
millenarianism اعتقاد به سلطنت هزار ساله مسیح
guild socialism اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
unitarianism وحدت گرایی اعتقاد بوحدت وجود
utilitarianism کاربرد گرایی اعتقاد باینکه نیکی
liberalism اعتقاد به ازادی ازلی و ابدی انسان
infallibilism اعتقاد باین اصل که پاپ خطانمیکند
born-again دارای اعتقاد بازیافته نسبت به چیزی
hylotheism اعتقاد به یکی بودن خدا و ماده
finality اعتقاد بعلت نهایی در گیتی قطعیت
traditionalism سنت پرستی اعتقاد برسوم باستانی
activism اعتقاد بلزوم عملیات حاد وشدید
factionalism اعتقاد به لزوم وجود احزاب سیاسی
ceremonialism اعتقاد به لزوم رعایت کامل تشریفات
chiliasm اعتقاد به فهور مجدد هزارساله مسیح
sabbatarianism اعتقاد به تعطیل کار و عبادت دریکشنبه ها
economic determinism یکی ازاصول عقاید مارکس که به موجب ان جمیع تحولات اجتماعی وسیاسی ناشی ازجبر اقتصادی تلقی می گردد
owenism اصول عقاید رابرت اون کارخانه دار انگلیس در قرن 91 که شاید بتوان منشاء سوسیالیزم نوینش دانست
deistic مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
deistical مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
zombiism اعتقاد به حلول و تجدید حیات جسمانی مرده
hylotheism اعتقاد به اینکه خدا و ماده یکی هستند
anthropopathism اعتقاد به وجود روح انسانی در اشیاء و موجودات
pan cosmism اعتقاد باینکه هر چه هست همین مادیات است
absolutism حکومت مطلقه اعتقاد به قادر علی الاطلاق
sacramentalism اعتقاد به پیروی از مراسم دینی جهت رستگاری
arianism اعتقاد باینکه عیسی باهمه پاکی و تقدس
tyrannicide اعتقاد به لزوم قتل و ترور زمامداران ستمگر
futurism اعتقاد بوقوع پیشگوییهای کتاب مقدس عقیده به اخرت
humoralism اعتقاد به اینکه امراض نتیجه فساد اخلاط است
formalism اعتقاد به حفظ فاهر وقالبهای موجود در کلیه امور
ultramontanism سکونت در ارتفاعات زیاد اعتقاد به تفوق مطلق پاپ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com