Dictiornary-Farsi | افتاب گرفتگی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
eclipse of sun	افتاب گرفتگی


Other Matches

solariums	اتاق افتاب رو اطاق مریضخانه که دران مریض حمام افتاب میگیرد
solarium	اتاق افتاب رو اطاق مریضخانه که دران مریض حمام افتاب میگیرد
heliograph	گراورسازی بانور افتاب دستگاه عکسبرداری از افتاب مخابره بوسیله نور خورشید
fouling	گرفتگی
spasms	گرفتگی
blocking up	گرفتگی
congestion	گرفتگی
melancholia	گرفتگی
mistiness	مه گرفتگی
crick	گرفتگی
mud filling	گل گرفتگی
mud silting	گل گرفتگی
mugginess	گرفتگی
inurement	خو گرفتگی
stasis	گرفتگی
addicts	: خو گرفتگی
unstuck	بی گرفتگی
decongestants	گرفتگی بر
haziness	مه گرفتگی
eclipse	گرفتگی
eclipsed	گرفتگی
eclipses	گرفتگی
eclipsing	گرفتگی
addict	خو گرفتگی
sultriness	گرفتگی
spasm	گرفتگی
decongestant	گرفتگی بر
silting up	لای گرفتگی
cramp	گرفتگی عضلانی
sea sickness	دریا گرفتگی
cramps	گرفتگی عضلانی
cramp	گرفتگی عضله
sand filling	ماسه گرفتگی
cramps	گرفتگی عضله
eclipse of the sun	خورشید گرفتگی
graphospasm	گرفتگی دست
grubbiness	گرم گرفتگی
dust laden	خاک گرفتگی
birth mark	ماه گرفتگی
incurrence	تعلق گرفتگی
inundation	سیل اب گرفتگی
aggradation	شن گرفتگی برنهاد
lunar eclipse	ماه گرفتگی
mant	زبان گرفتگی
morphiomania	خو گرفتگی به مرفین
mountain sickness	کوه گرفتگی
myoclonus	گرفتگی عضلانی
fouling	لای گرفتگی
fouling	جرم گرفتگی
roup	گرفتگی صدا
coprostasis	شکم گرفتگی
writer's cramp	دست گرفتگی
obstructions	جلو گیری گرفتگی
opiumism	خو گرفتگی بکشیدن افیون
charleyhorse [American] [colloquial]	گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
charley horse [American] [colloquial]	گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
obstruction	جلو گیری گرفتگی
hoarseness	گرفتگی صدا یا سینه
contretemps	بدشانسی گرفتگی حالت
aggradation	فراسازی ماسه گرفتگی
archer's paralysis	گرفتگی عضله کمانگیر
systremma [leg cramps]	گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
cramp in the leg	گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
cramp in the calf	گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
charley horse [American] [colloquial]	گرفتگی ساق پا [پزشکی]
cramp in the calf	گرفتگی ساق پا [پزشکی]
eclipse of the moon	ماه گرفتگی انخساف
vaginismus	گرفتگی عضلات مهبل
vaginism	گرفتگی عضلات مهبل
systremma [leg cramps]	گرفتگی ساق پا [پزشکی]
cramp in the leg	گرفتگی ساق پا [پزشکی]
charleyhorse [American] [colloquial]	گرفتگی ساق پا [پزشکی]
birthmark	علامت ماه گرفتگی بر بدن
clogging	گرفتگی [سوراخ یا لوله و غیره ]
iodism	خو گرفتگی زیاد در بکار بردن ید
birthmarks	علامت ماه گرفتگی بر بدن
sunless	بی افتاب
sunnier	افتاب رو
sun	افتاب
sunshine	افتاب
subsolar	در فل افتاب
sunned	افتاب
patent to the sun	افتاب رو
photosphere	افتاب
sunny	افتاب رو
sunniest	افتاب رو
dislocating	افتاب
dislocates	افتاب
dislocate	افتاب
suns	افتاب
sunning	افتاب
queen's weather	افتاب
scaliness	پوشیدگی از پولک یا فلس جرم گرفتگی
systremma [leg cramps]	گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
charley horse [American] [colloquial]	گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
charleyhorse [American] [colloquial]	گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
cramp in the calf	گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
cramp in the leg	گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
adenoid	عظم لوزهء حلقی گرفتگی بینی
charley horse	کشیدگی یا گرفتگی عضلانی ران سوارکار
foghorn	شیپور اعلام خطرمه گرفتگی اژیر مه
foghorns	شیپور اعلام خطرمه گرفتگی اژیر مه
sunshiny	افتاب گیر
sun burn	افتاب زدگی
sun dried	در افتاب خشکانیده
sun struck	افتاب زده
daisies	گل افتاب گردان
sunbaked	افتاب پخته
sunup	طلوع افتاب
sunstruck	افتاب زده
sunlike	مانند افتاب
sunshine recorder	افتاب سنج
sunbath	حمام افتاب
p of the sun	طلوع افتاب
patent to the sun	افتاب گیر
streamers	تیغ افتاب
streamer	تیغ افتاب
roman candle	افتاب مهتاب
sun beam	پرتو افتاب
sunrises	طلوع افتاب
solarism	افسانههای افتاب
solarization	تابش افتاب
sunrise	طلوع افتاب
daisy	گل افتاب گردان
sunward	سوی افتاب
turnsole	گل افتاب گردان
basking	افتاب خوردن
basked	افتاب خوردن
bask	افتاب خوردن
sunbeams	تیغ افتاب
sunbeams	پرتو افتاب
sunbeam	تیغ افتاب
sunbeam	پرتو افتاب
sunsets	غروب افتاب
sunshine	نور افتاب
sunshine	تابش افتاب
basks	افتاب خوردن
dawn	طلوع افتاب
dawned	طلوع افتاب
sunshades	افتاب گردان
visard	افتاب گردان
visorless	بی افتاب گردان
vizor	افتاب گردان
weather beaten	افتاب زده
sunflowers	گل افتاب گردان
sunflower	گل افتاب گردان
dawns	طلوع افتاب
dawning	طلوع افتاب
sunshade	افتاب گردان
sunlight	نور افتاب
p of the sun	نیش افتاب
heliophilous	افتاب دوست
visor	افتاب گردان
visors	افتاب گردان
sun worship	افتاب پرستی
chamaeleontis	افتاب پرست
chamaeleon	افتاب پرست
helianthemum	افتاب چرخ
broiling sun	افتاب سوزان
heliotropism	افتاب گرایی
heliograph	افتاب نگار
heliolatrous	افتاب پرست
sun worshipper	افتاب پرست
heliologist	افتاب شناس
helianthus	گل افتاب گردان
heliotrope	افتاب گرای
heliotrope	گل افتاب پرست
heliotherapy	معالجه با افتاب
heliosis	افتاب زدگی
girasole	گل افتاب پرست
giant circle	افتاب شکسته
cockshut	غروب افتاب
german giant swing	افتاب شکسته
dry in the sun	خشکاندن در افتاب
sundial	شاخص افتاب
sunstroke	افتاب زدگی
sundials	شاخص افتاب
giant swing	افتاب یا مهتاب
helianthemum	چرخ افتاب
girasol	گل افتاب پرست
sunburn	افتاب زدگی
cramp	گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
cramps	گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
charly horse	کشیدگی یا گرفتگی عضله ران کشتی گیر
sunlit	روشن از فروغ افتاب
under the sun	در جهان در زیر افتاب
to take the sun	افتاب بخود دادن
basked	حمام افتاب گرفتن
helianthus	روزگردک جنس گل افتاب
basking	حمام افتاب گرفتن
bask	حمام افتاب گرفتن
basks	حمام افتاب گرفتن
sunbathing	حمام افتاب گرفتن
sunbathes	حمام افتاب گرفتن
sunflower	گیاه افتاب گرا
sunbathed	حمام افتاب گرفتن
sunflowers	گیاه افتاب گرا
to sun one self	خودرا افتاب دادن
sun hat	کلاه افتاب گیر
sung hat	کلاه افتاب گیر