Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 224 (35 milliseconds)
English
Persian
nosedive
افت ناگهانی کردن
nosedived
افت ناگهانی کردن
nosedives
افت ناگهانی کردن
nosediving
افت ناگهانی کردن
Search result with all words
pluck
عقب بردن ناگهانی دست هنگام رها کردن تیر که باعث میشود تیر به هدف نخورد
plucked
عقب بردن ناگهانی دست هنگام رها کردن تیر که باعث میشود تیر به هدف نخورد
plucking
عقب بردن ناگهانی دست هنگام رها کردن تیر که باعث میشود تیر به هدف نخورد
plucks
عقب بردن ناگهانی دست هنگام رها کردن تیر که باعث میشود تیر به هدف نخورد
lunge
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunged
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunges
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunging
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
braid
ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
braided
ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
braids
ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
zap
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zapped
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zapping
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zaps
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
shock action
غافلگیری حمله ناگهانی غافلگیر کردن دشمن
to feel a pang of jealousy
ناگهانی احساس حسادت کردن
to be touched
[hit]
by a pang of regret
ناگهانی احساس پشیمانی
[افسوس]
کردن
to flounce
حرکت تند و ناگهانی کردن
to bolt
ناگهانی حرکت کردن
Other Matches
ambivalence
توجه ناگهانی و دلسردی ناگهانی نسبت بشخص یاچیزی
nose dive
شیرجه ناگهانی در هواپیما تنزل ناگهانی قیمت
flurry
اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
flurries
اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
surged
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surge
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surges
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
spurting
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurted
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurt
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurts
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
surprise attack
تک ناگهانی
snaps
ناگهانی
snapped
ناگهانی
snapping
ناگهانی
snap
ناگهانی
precipitate
ناگهانی
spontaneity
ناگهانی
precipitated
ناگهانی
abrupt
ناگهانی
instantaneous
ناگهانی
precipitates
ناگهانی
on the spur of the moment
<idiom>
ناگهانی
precipitating
ناگهانی
sudden
ناگهانی
strike
تک ناگهانی
all at once
<idiom>
ناگهانی
strikes
تک ناگهانی
boom
ترقی ناگهانی
flaws
اشوب ناگهانی
canvassed
حمله ناگهانی
flaw
اشوب ناگهانی
snapping
شتابزدگی ناگهانی
snaps
شتابزدگی ناگهانی
crash
ورشکستگی ناگهانی
nosedived
افت ناگهانی
canvass
حمله ناگهانی
lunges
حمله ناگهانی
shock
هراس ناگهانی
raids
حمله ناگهانی
flick
تکان ناگهانی
raiding
حمله ناگهانی
brainwave
الهام ناگهانی
raided
حمله ناگهانی
random
مسیر ناگهانی
raid
حمله ناگهانی
shocks
هراس ناگهانی
nosedives
افت ناگهانی
randomly
مسیر ناگهانی
shocked
هراس ناگهانی
burst force
نیروی ناگهانی
boomed
ترقی ناگهانی
sudden-death
مرگ ناگهانی
crashes
ورشکستگی ناگهانی
crashing
ورشکستگی ناگهانی
to bolt
ناگهانی جهیدن
accidental war
جنگ ناگهانی
an abrupt departure
حرکت ناگهانی
crashingly
ورشکستگی ناگهانی
killings
توفیق ناگهانی
sudden death
مرگ ناگهانی
abruption
قطع ناگهانی
nosedive
افت ناگهانی
snapped
شتابزدگی ناگهانی
booming
ترقی ناگهانی
canvasses
حمله ناگهانی
canvassing
حمله ناگهانی
break down
سقوط ناگهانی
snap
شتابزدگی ناگهانی
blow out
خروج ناگهانی
target of opportunity
هدف ناگهانی
crashed
ورشکستگی ناگهانی
killing
توفیق ناگهانی
brainwaves
الهام ناگهانی
explosive
یورش ناگهانی
xenogenesis
خلق ناگهانی
booms
ترقی ناگهانی
twitches
انقباض ناگهانی
twitches
تکان ناگهانی
twitched
انقباض ناگهانی
twitched
تکان ناگهانی
twitch
انقباض ناگهانی
twitch
تکان ناگهانی
all of a sudden
<idiom>
به طور ناگهانی
flare up
غضب ناگهانی
flare up
اشتعال ناگهانی
suddenly
بطور ناگهانی
opportunity target
هدف ناگهانی
walk out
<idiom>
ناگهانی رفتن
screamed
ناگهانی گفتن
power surge
برق ناگهانی
in one's tracks
<idiom>
ناگهانی ،بیدرنگ
saltation
جنبش ناگهانی
saltus
انتقال ناگهانی
clap
صدای ناگهانی
hit-and-run
<idiom>
تاثیر ناگهانی
sortie
حمله ناگهانی
sorties
حمله ناگهانی
shoot up
<idiom>
ناگهانی بلندکردن
he acted from impluse
نیروی ناگهانی یا
bump
تکان ناگهانی
detonation
انفجار ناگهانی
detonations
انفجار ناگهانی
scream
ناگهانی گفتن
screams
ناگهانی گفتن
twitching
انقباض ناگهانی
accidents
مصیبت ناگهانی
accident
مصیبت ناگهانی
claps
صدای ناگهانی
clapping
صدای ناگهانی
clapped
صدای ناگهانی
irruption
ایجاد ناگهانی
twitching
تکان ناگهانی
peripeteia
تغییر ناگهانی
spurts
خروج ناگهانی
spurt
افزایش ناگهانی
nosediving
افت ناگهانی
lunged
حمله ناگهانی
spurt
خروج ناگهانی
frights
ترس ناگهانی
spurts
افزایش ناگهانی
spurted
خروج ناگهانی
catastrophes
بلای ناگهانی
catastrophe
بلای ناگهانی
spurted
افزایش ناگهانی
lunging
حمله ناگهانی
spurting
خروج ناگهانی
gusts
باد ناگهانی
spurting
افزایش ناگهانی
sudden stoppage
توقف ناگهانی
lunge
حمله ناگهانی
supervention
اتفاق ناگهانی
flicked
تکان ناگهانی
flicking
تکان ناگهانی
gust
باد ناگهانی
flicks
تکان ناگهانی
fright
ترس ناگهانی
switcheroo
تغییر ناگهانی
flouncing
حرکت تند و ناگهانی
twitches
حرکت یا کشش ناگهانی
cataclysm
دگرگونیهای طبیعی ناگهانی
seizures
حمله ناگهانی مرض
seizure
حمله ناگهانی مرض
flounces
حرکت تند و ناگهانی
flounce
حرکت تند و ناگهانی
cataclysms
دگرگونیهای طبیعی ناگهانی
cataclysms
تحولات ناگهانی وعمده
flounced
حرکت تند و ناگهانی
paroxysm
حمله ناگهانی مرض
paroxysms
حمله ناگهانی مرض
williwaw
تند باد ناگهانی
whims
وهم تغییر ناگهانی
whim
وهم تغییر ناگهانی
twitching
حرکت یا کشش ناگهانی
twitched
حرکت یا کشش ناگهانی
a pang of hunger
احساس ناگهانی گرسنگی
police raid
حمله ناگهانی پلیس
storms
تغییر ناگهانی هوا
round-up
حمله ناگهانی پلیس
Yankees
ضربه ناگهانی وشدید
Yankee
ضربه ناگهانی وشدید
bust
[colloquial]
حمله ناگهانی پلیس
panicking
اضطراب و ترس ناگهانی
transient
موج ناگهانی در ولتاژ
transients
موج ناگهانی در ولتاژ
panic
اضطراب و ترس ناگهانی
cardiac arrest
توقف ناگهانی قلب
twitch
حرکت یا کشش ناگهانی
storm
تغییر ناگهانی هوا
stormed
تغییر ناگهانی هوا
cataclysm
تحولات ناگهانی وعمده
police raid
ورود ناگهانی پلیس
storming
تغییر ناگهانی هوا
round-up
ورود ناگهانی پلیس
bust
[colloquial]
ورود ناگهانی پلیس
pang
درد سوزش ناگهانی
pangs
درد سوزش ناگهانی
cardiac arrests
توقف ناگهانی قلب
panicked
اضطراب و ترس ناگهانی
yanking
ضربه ناگهانی وشدید
intuitions
کشف دریافت ناگهانی
intuition
کشف دریافت ناگهانی
nosedived
نزول شدید یا ناگهانی
lunges
پرتاب ناگهانی جهش
jumped
جهش افزایش ناگهانی
nosedives
نزول شدید یا ناگهانی
jump
جهش افزایش ناگهانی
raid
ورود ناگهانی پلیس
raid
تک ناگهانی حمله هوایی
nosedive
نزول شدید یا ناگهانی
jumps
جهش افزایش ناگهانی
kink
حمله ناگهانی پیچیدن
yanked
ضربه ناگهانی وشدید
yank
ضربه ناگهانی وشدید
crashed
متوقف شدن ناگهانی
quirk
خصوصیات تغییر ناگهانی
quirks
خصوصیات تغییر ناگهانی
to shoot to fame
<idiom>
ناگهانی به شهرت رسیدن
taken aback
<idiom>
ناگهانی متعجب شدن
crash
متوقف شدن ناگهانی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com