English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
story teller افسانه گو حکایت نویس
Other Matches
anecdotist حکایت نویس
fabler افسانه نویس
fictionist افسانه نویس
fabulist افسانه نویس
story teller افسانه نویس
mythopoet شاعر افسانه نویس
mythopoeia افسانه سازی رواج افسانه
addersser or or نامه نویس عریضه نویس
anecdotes حکایت
allegory حکایت
narrative حکایت
allegories حکایت
anecdote حکایت
marchen حکایت
story حکایت
novella حکایت
narratives حکایت
exemplum حکایت
to tell a story حکایت
ego loss programming تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
versions نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
version نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
tales حکایت شرح
fable حکایت اخلاقی
fables حکایت اخلاقی
fables حکایت گفتن
tale حکایت شرح
storied حکایت شده
fable حکایت گفتن
two discrepant stories دو حکایت مختلف
apologue حکایت اخلاقی
inenarrable غیر قابل حکایت
an interesting story حکایت جالب توجه
make believe افسانه
legend افسانه
mythos افسانه
make-believe افسانه
fictions افسانه
fiction افسانه
replete with fables پر از افسانه
mythus افسانه
myths افسانه
tale افسانه
myth افسانه
figment افسانه
legends افسانه
figments افسانه
tales افسانه
romances افسانه
romance افسانه
fables افسانه
fable افسانه
legendry افسانه
fabrication افسانه بافی
mythology افسانه شناسی
science fiction افسانه علمی
paladin پهلوان افسانه یی
mythical افسانه امیز
confabulation افسانه بافی
fabler افسانه گو ناقل
fabliau افسانه موزون
mythoppetic افسانه خبر
mythically افسانه وار
mythographer افسانه نگار
mythography افسانه نویسی
mythologist افسانه شناس
fabulousness افسانه بودن
fabulize افسانه گفتن
mythopocic افسانه ساز
mythopoeia ایجاد افسانه
fabulation افسانه بافی
mythomania افسانه بافی
fabled افسانه مانند
fictionalised بصورت افسانه دراوردن
fabulous افسانه وار مجهول
to pull افسانه جعل کردن
mythologize بصورت افسانه در اوردن
fabulously بشکل افسانه یا دروغ
fictionalises بصورت افسانه دراوردن
fictionalising بصورت افسانه دراوردن
yarn افسانه پردازی کردن
fictionalize بصورت افسانه دراوردن
fictionalized بصورت افسانه دراوردن
fictionalizes بصورت افسانه دراوردن
fictionalizing بصورت افسانه دراوردن
yarns افسانه پردازی کردن
fictionize بصورت افسانه دراوردن
euhemerism اساس تاریخی برای افسانه ها
mythologically از روی افسانه یا تاریخ اساطیر
yarn الیاف داستان افسانه امیز
demythologize از صورت افسانه بیرون اوردن
mythicize بصورت افسانه یا اسطوره دراوردن
yarns الیاف داستان افسانه امیز
folkish شبیه افسانه هاوعادات محلی
folklike شبیه افسانه ها وعادات محلی
the story is probale این داستان راست مینماید این حکایت احتمال داردراست باشد
mythologer متخصص علم الاساطیر افسانه شناس
Oedipus ادیپوس [افسانه یونانی] [پدرش را کشت و با مادرش ازدواج کرد]
lore فرهنگ نژادی افسانه هاوروایات قومی فاصله بین چشم ومنقار
verism رجحان اهنگ ها و روایات متداول برروایات و اهنگهای قهرمانی و افسانه امیز
phoenix مرغ آتشین [سیمرغ] [نقش این پرنده افسانه ای در فرش های ترکی، چینی و ایرانی استفاده می شود.]
chirographer خط نویس
sign writer لوحه نویس
endorser پشت نویس
endorser فهر نویس
endorseer فهر نویس
emblematist مثل نویس
epistoler نامه نویس
sign writer تابلو نویس
tabulating machine جدول نویس
rewriter دوباره نویس
scholiast حاشیه نویس
scrabbler مسوده نویس
elegist مرثیه نویس
cryptographer رمز نویس
copyreader سرمقاله نویس
rough or foul copy چرک نویس
chronicler وقایع نویس
calligraphist خوش نویس
calligrapher خوش نویس
songwriter سرود نویس
elegiast قصیده نویس
elegiast مرثیه نویس
editorialist سرمقاله نویس
songwriter ترانه نویس
dramaturge درام نویس
dialogist مکالمه نویس
deponent گواهی نویس
epistler رساله نویس
fictionist داستان نویس
letter writer نامه نویس
lapicide سنگ نویس
inker مرکب نویس
paper stainer کتاب نویس
typewritter ماشین نویس
write once read many یکبار نویس
stenograph تند نویس
mythographer اسطوره نویس
magniloquent قلنبه نویس
magazinist مقاله نویس
magazinist مجله نویس
magazin مجله نویس
letter writer کاغذ نویس
ballpens روان نویس ها
ball pens روان نویس ها
ballpoints روان نویس ها
ballpoint pens روان نویس ها
tractarian مقاله نویس
paragrapher عبارت نویس
phonographer صدا نویس
proforma پیش نویس
prosaist نثر نویس
foul copy چرک نویس
prosateur نثر نویس
proser نثر نویس
tabulator جدول نویس
orthographer درست نویس
gazetteer مجله نویس
natural historian تاریخ نویس
the psalmist زبور نویس
odist قصیده نویس
idyllist قصیده نویس
head liner سرصفحه نویس
gnomical کوتاه لب نویس
geneologist شجره نویس
gazetteer روزنامه نویس
proverbialist مثل نویس
bookmaker کتاب نویس
bookmakers کتاب نویس
lexicographer لغت نویس
lexicographers لغت نویس
draftsmen طرح نویس
draughtsman طرح نویس
draughtsmen طرح نویس
minute پیش نویس
pamphleteer رساله نویس
playwrights پیس نویس
programmer برنامه نویس
conveyancer قباله نویس
biographer تذکره نویس
grandiloquent قلنبه نویس
historians تاریخ نویس
captions زیر نویس
typists ماشین نویس
satirist هجو نویس
scriptwriters نمایشنامه نویس
scriptwriter نمایشنامه نویس
dramatists نمایشنامه نویس
dramatist نمایشنامه نویس
typist ماشین نویس
essayists مقاله نویس
essayist مقاله نویس
columnists مقاله نویس
playwright پیس نویس
playwright نمایشنامه نویس
playwrights نمایشنامه نویس
caption زیر نویس
satirists هجو نویس
polygraphs بسیار نویس
polygraph بسیار نویس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com