Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English
Persian
captain a protest
افهار نامه صادره از طرف مقامات بندر در مورد شرح کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده
Other Matches
certificate of damage
تصدیق خسارت وارده بر کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده که از طرف مقامات بندرصادر میشود
inbound cargo
کالای تخلیه نشده
exported
بیرون بردن کالای صادره
export
بیرون بردن کالای صادره
exporting
بیرون بردن کالای صادره
judicial writ
نامه رسمی صادره از محکمه
damaged
خسارت دیده
giffen good
نوعی کالای پست که اثر درامدی ان بزرگتر ازاثر جانشینی بوده و تقاضا بابالا رفتن قیمت افزایش مییابدمنحنی تقاضا در مورد کالای گیفن صعودی است
injured party
طرف خسارت دیده
damaged shipments
محموله خسارت دیده
injured parties
طرف خسارت دیده
battlefield evacuation
تخلیه پرسنل اسیب دیده
demurrage
خسارت تاخیر تخلیه کشتی
unsight
دیده نشده
sightless
دیده نشده
yhis port is not yet peopled
این بندر هنوز اباد نشده است
unobserved fire
تیر دیده بانی نشده
bulk cargo
کالای بسته بندی نشده
manifest
افهار نامه
manifesting
افهار نامه
manifests
افهار نامه
statement of a claim
افهار نامه
manifested
افهار نامه
unscathed
خسارت ندیده زخمی نشده
inbound cargo
کالای پیاده نشده از کشتی یاهواپیما
customs declaration
افهار نامه گمرکی
common goods
کالای مورد نیاز عموم
back order
قسمتی از کالای مشتری که به علتی تحویل نشده
hidden
اثری که در حین آزمایش برنامه دیده نشده بود
average bond
ضمانت نامه جبران خسارت
standards
اقلام مورد نیازی که جانشین کالای نظامی می شوند
standard
اقلام مورد نیازی که جانشین کالای نظامی می شوند
end item
وسیله عمده دستگاه کامل کالای مورد نیاز
grand slams
علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
grand slam
علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
trespasses
تعدی دعوی خسارت در مورد ورودغیر مجاز به ملک خواهان
trespassed
تعدی دعوی خسارت در مورد ورودغیر مجاز به ملک خواهان
trespass
تعدی دعوی خسارت در مورد ورودغیر مجاز به ملک خواهان
trespassing
تعدی دعوی خسارت در مورد ورودغیر مجاز به ملک خواهان
liquidated damages
خسارت عدم انجام تعهد مقطوع که بین متعاهدین مورد توافق قرارگیرد
buyer's over
حالتی در بازار که پس ازفروش تمام کالا هنور کالای مربوطه مورد نقاضا میباشد
unvalued policy
بیمه نامه ارزش گذاری نشده
parity
سیگنال وقفه از تابع بررسی خطا که بیان میکند داده دریافتی در برسی پریتی پذیرفته نشده و آسیب دیده است
average clause
عبارتی که در بیمه نامه دریایی درج میشود و حاکی از ان است که برخی از کالاهااز شمول این خسارت خارج میباشد
open policy
بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
external good order
اصطلاحی در حمل و نقل که دال بر وضعیت فاهری مناسب کالای مورد حمل میباشد
waste of manor
اراضی کشت نشده اطراف ملک مورد اجاره یا تصرف که مستاجرین و متصرفین در ان حق علف چر دارند
cabotage
کشتیرانی و حمل کالا از یک بندر به بندر دیگر بدون دورشدن از ساحل
delivered duty paid
یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کلیه اقدامات لازم از جمله پرداخت عوارض را بعمل اورده و کالای مورد معامله را در محل خریدار به اوتحویل میدهد
neoclassical theory of value
تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
terminal port
بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
cabotage
کشتیرانی از یک بندر به بندر دیگردرامتداد ساحل
greige carpet
فرش خود رنگ
[فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.]
labeled cargo
کالای برچسب دار کالای علامت داری که معمولا خطرناک است
apophasis
افهار مطلبی درعین حالی که گوینده بی میلی خود را نسبت به افهار ان بیان داشته
remark
افهار داشتن افهار نظریه دادن
stateable
افهار کردنی قابل افهار یا توضیح
remarks
افهار داشتن افهار نظریه دادن
statable
افهار کردنی قابل افهار یا توضیح
remarking
افهار داشتن افهار نظریه دادن
remarked
افهار داشتن افهار نظریه دادن
general average
خسارت دریایی عمومی خسارت کلی
cargo outturn message
پیام تخلیه محمولات ناو گزارش خاتمه تخلیه بارکشتی
evacuation
تخلیه یک نقطه ازاهالی یا نیرو تخلیه پزشکی
bear
کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
bears
کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
officials
مقامات رسمی
competent authorities
مقامات صالحه
The competent authorities.
مقامات صلاحیتد ار
competent authorities
مقامات صلاحیتدار
monetary authorities
مقامات پولی
competent judicial authorities
مقامات صالحه قانونی
jury
مقامات رسمی نافر
juries
مقامات رسمی نافر
The health authorities .
مقامات اداره بهداشت
keelage
حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
competant judicial authority
مقامات صلاحیت دار قضائی
indemnity
تضمین جبران خسارت احتمالی اینده تضمین هر نوع خسارت
indemnities
تضمین جبران خسارت احتمالی اینده تضمین هر نوع خسارت
clearings
تخلیه محل تخلیه بیماران
clearing
تخلیه محل تخلیه بیماران
Do you move in high circles ?
آیا مقامات عالی رامی شناسید ؟
unpremediated
پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
outgoing
صادره
pratique
اجازه مقامات بندری جهت ورود کشتی
punitive damages
خسارت ناشی از مجازات خسارت حاصله از اجرای مجازات
court order
قرار صادره از دادگاه
unpicked
نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unresolved
تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unbroke
رام نشده سوقان گیری نشده
unobligated
اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
unborn
هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unbaoked
سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
uncommitted
غیر متعهد نشده تعهد نشده
undisciplined
تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
filo
اخرین صادره از اولین وارده
treasury note
اسکناس صادره از طرف خزانه
lifo
اولین صادره ازاخرین وارده
lifo last in first out
اولین صادره از اخرین وارده
magisterial
صادره ازکلانتری یا دادگاه بخش
advowee
کسیکه حق دارد اشخاصی رابرای تصدی مقامات وقفی کلیسامعرفی کند
decree
حکم صادره از محاکم نیروی دریایی
decreeing
حکم صادره از محاکم نیروی دریایی
decreed
حکم صادره از محاکم نیروی دریایی
information
اعلام جرم صادره از ناحیه مامورتعقیب
decrees
حکم صادره از محاکم نیروی دریایی
post script
مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent
تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparler
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparley
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts
بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
unset
جایگزین نشده جاانداخته نشده
untried
امتحان نشده محاکمه نشده
uncharged
محسوب نشده رسمامتهم نشده
unsifted
الک نشده رسیدگی نشده
unredeemed
جبران نشده سبک نشده
inconsummate
تکمیل نشده انجام نشده
unasked
خواسته نشده پرسیده نشده
undirected
رهبری نشده راهنمایی نشده
irredenta
انجام نشده جبران نشده
unsought
جستجو نشده کشف نشده
claim for indemnification
ادعای تضمین خسارت مطالبه پرداخت خسارت مطالبه پرداخت غرامت
libel
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libels
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling
هجو نامه یا توهین نامه افترا
disaffirm
دعوی سابق را به صلح ختم کردن نقض احکام صادره از دادگاهها
summary conviction
حکم محکومیت صادره ازدادگاه بخش بدون دخالت هیات منصفه
unintended saving
پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
cleaned
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleans
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
clean
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleanest
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
general grant
کمک دولت مرکزی به مقامات محلی به عنوان مثال کمک به اموزش و پرورش استان
written agreement
موافقت نامه پیمان نامه
affidavits
شهادت نامه قسم نامه
certificate
رضایت نامه شهادت نامه
certificates
رضایت نامه شهادت نامه
credential
گواهی نامه اعتبار نامه
incomplete
انجام نشده پر نشده
to a. letter
روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
aeromedical unit
یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
unintended investment
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
magna charta
فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
magna carta
فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
countermands
لغو کردن برگرداندن حکم صادره ممنوع کردن
countermanding
لغو کردن برگرداندن حکم صادره ممنوع کردن
countermanded
لغو کردن برگرداندن حکم صادره ممنوع کردن
countermand
لغو کردن برگرداندن حکم صادره ممنوع کردن
seaport
بندر
port
بندر
harboured
بندر
harbour
بندر
harbourless
بی بندر
wayside
بندر
harbors
بندر
seaports
بندر
harboring
بندر
harbored
بندر
harbours
بندر
harbouring
بندر
cril
سد بندر
testacy
دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
minor port
بندر کوچک
port of destination
بندر مقصد
Plymouth
بندر پلیموت
Sydney
بندر سیدنی
aport
روبه بندر
aport
بسوی بندر
Tel Aviv
بندر تلآویو
Yangon
بندر یانگون
seaport
دریا بندر
outer harbor
پیش بندر
malaga
بندر مالاگا
seaports
بندر دریایی
way port
بندر سر راه
wharfmaster
رئیس بندر
naval port
بندر دریایی
Calcutta
بندر کلکته
on berth
در داخل بندر
Abidjan
بندر ابیجان
Bissau
بندر بیسائو
Douala
بندر دوالا
seaports
دریا بندر
port of embarkation
بندر عزیمت
inner harbor
بندر داخلی
port
بندر گاه
ports of call
بندر توقف
ports of call
بندر لنگراندازی
port of call
بندر توقف
treaty port
بندر پیمانی
longshoreman
باربرلنگرگاه بندر
longshoremen
باربرلنگرگاه بندر
port of call
بندر لنگراندازی
secondary port
بندر فرعی
bar
پیش بندر
bars
پیش بندر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com