English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
sovereignty اقتدار و برتری قلمرو پادشاه
Other Matches
king dom کشوری که پادشاه داشته باشد قلمرو یک پادشاه
sovereign با اقتدار
sovereigns با اقتدار
scepters اقتدار
sceptre اقتدار
sceptres اقتدار
authority اقتدار
suzerrainty اقتدار
powered اقتدار و اختیار
powering اقتدار و اختیار
absolute authortity اقتدار مطلق
power اقتدار و اختیار
kingdom حوزه اقتدار
under foot درحیطه اقتدار
powerlessness عدم اقتدار
powers اقتدار و اختیار
powerfully از روی اقتدار زیاد
powered اقتدار سلطه نیروی برق
occupation authority اقتدار ناشی از فتح و پیروزی
powers اقتدار سلطه نیروی برق
power اقتدار سلطه نیروی برق
powering اقتدار سلطه نیروی برق
to delegate one's powers to somebody اقتدار و اختیار خود را به کسی محول کردن [اصطلاح رسمی]
monarchs پادشاه
sovereigns پادشاه
Shahs پادشاه
Shah پادشاه
monarch پادشاه
sovereign پادشاه
potentates پادشاه
potentate پادشاه
queenconsort زن پادشاه
queens زن پادشاه
queen زن پادشاه
king پادشاه
kings پادشاه
constitutional monarch پادشاه
head of state پادشاه
our sovereingn پادشاه
rex پادشاه
o king ای پادشاه
kingless بی پادشاه
authentication به سند یا رونوشت مصذق ان اعتبار و اقتدار قانونی دادن به نحوی که در مقام اثبات قانونا قابل ارائه باشد
kings palace قصر پادشاه
kingling پادشاه کوچک
sign manual امضا پادشاه
lese majestyodhkj &odhkj fvqn پادشاه یا دولت
oberon پادشاه پریان
king of england پادشاه انگلستان
kings palace کاخ پادشاه
rial پادشاه ملکه
fit for a king لایق پادشاه
regicide قتل پادشاه
regicides قتل پادشاه
circling قلمرو
circle قلمرو
domain قلمرو
circles قلمرو
circled قلمرو
territories قلمرو
shrievalty قلمرو
territory قلمرو
kingdom قلمرو
orbits قلمرو
milieux قلمرو
zone قلمرو
area قلمرو
realms قلمرو
realm قلمرو
dominion قلمرو
home range قلمرو
areas قلمرو
count palatine قلمرو
bourgeon قلمرو
zones قلمرو
orbit قلمرو
milieu قلمرو
milieus قلمرو
orbited قلمرو
domains قلمرو
sphere قلمرو
spheres قلمرو
croesus کراسوس : پادشاه یونان
king of birds پادشاه مرغان :دال
lord lieutenant نماینده پادشاه در ایالات
his britannic majesty اعلیحضرت پادشاه انگلستان
regents نماینده پادشاه رئیس
raja or rajah راجه-امیریا پادشاه
royal prerogative حق امتیاز ویژه پادشاه
aeolus پادشاه تسالی یونان
privy seal مهر شخصی پادشاه
king's counsel قاضی دادگاه پادشاه
princess of the blood دختر یا نوه پادشاه
regent نماینده پادشاه رئیس
umbrella طرح چتر [یکی از علائم هشتگانه بودا که در فرش های چینی بکار رفته و نشانه قدرت و اقتدار دولت است.]
principalities قلمرو شاهزاده
abbacy قلمرو راهب
principality قلمرو شاهزاده
lieutenancy قلمرو ستوانی
grand duchy قلمرو دوک
knowledge domain قلمرو اگاهی
diocese قلمرو اسقف
dioceses قلمرو اسقف
heathendom قلمرو کفار
knowledge domain قلمرو دانش
archdeaconry قلمرو و سرشماس
duchy قلمرو دوک
duchies قلمرو دوک
scope قلمرو حوزه
jurisdication حق قضاوت قلمرو
territory of state قلمرو دولت
dukedom قلمرو دوک
queendom قلمرو ملکه
sultanates قلمرو سلطان
dukedoms قلمرو دوک
sultanate قلمرو سلطان
regality سلطنت قلمرو
satrapy قلمرو ساتراپ
realms قلمرو سلطان
subkingdom قلمرو تابعه
pashalic قلمرو پاشا
popedom قلمرو پاپ
realm قلمرو سلطان
viscounty قلمرو ویکنت
HMS مخفف در خدمت پادشاه انگلیس
dauphiness عروس پادشاه فرانسه ازپسرارشدش
the u kingdom کشوری که پادشاه داشته باشد
the u states کشوری که پادشاه داشته باشد
they attended the king ایشان درخدمت پادشاه بودند
gordian وابسته به پادشاه فریجیه لاینحل
regius professor استاد منصوب ازطرف پادشاه
kinglet پادشاه کوچک و بی اهمیت امیر
herod هبرودیس :نام پادشاه یهودیه
prince royal پسر ارشد پادشاه انگلیس
princessroyal بزرگترین دختر پادشاه انگلیس
privy purse اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
parsonages قلمرو کشیش بخش
parsonage قلمرو کشیش بخش
prelature قلمرو اسقف اعظم
kaiserdom قلمرو حکومت قیصر
palatinate ناحیه قلمرو کنت
title of territory مالکیت قلمرو کشور
barony ملک یا قلمرو بارون
seigneury قلمرو حکومت لرد
bailiwick ناحیه قلمرو مامور
archbishopric مقام یا قلمرو اسقف
purview قلمرو اجراء چشم رس
diocesan وابسته به قلمرو اسقف
khanate قلمرو حکومت خان
dauphin عنوان پسر ارشد پادشاه فرانسه
infanta دختر پادشاه و ملکه اسپانیا یاپرتقال
royalties حق تالیف امتیازات و مزایای مخصوص پادشاه
monarchical وابسته به یا همانند پادشاه یا نظام پادشاهی
the code of justinian مجموعه قوانین ژوستی نین پادشاه رم
dais سایبان یااسمانه بالای تخت پادشاه
royalty حق تالیف امتیازات و مزایای مخصوص پادشاه
priam پریام پادشاه تروا وپدر هکتور
household troops هیئت محافظ پادشاه یا نجیب زاده
in claisum دریایی که در قلمرو کشورویژهای باشد
archduchy قلمرو و حکومت دوک بزرگ
archdiocese قلمرو مذهبی اسقف اعظم
monarch پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
queen dowager زنی که شوهرش پادشاه بوده ومرده است
kingmaker کسی که درانتخاب پادشاه یا رئیس موثر است
eminent domain مالکیت مطلق دولت یا پادشاه یا رئیس مملکت
monarchs پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
infante جوانترین پسر پادشاه و ملکه اسپانیا و پرتقال
jacobite طرفدارسلطنت جیمز اول پادشاه مخلوع انگلیس
yeoman of the guard گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
sinistrality چپ برتری
ecellency برتری
paramountcy برتری
pre eminence برتری
predomination برتری
preemimence برتری
vantage برتری
unidextrality یک سو برتری
paramountey برتری
transcendence or cy برتری
trancscendent برتری
power برتری
priority برتری
preponderance برتری
preference برتری
preferences برتری
transcendence برتری
supremacy برتری
precedence برتری
advantage برتری
Excellency برتری
priorities برتری
Excellencies برتری
excellence برتری
hegemony برتری
powered برتری
powering برتری
powers برتری
primacy برتری
beat out برتری
momentum برتری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com