Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (15 milliseconds)
English
Persian
action for avoidance
اقدام برای لغو
Search result with all words
execution for debt
اقدام برای طلب وصول
zction for dammages
اقدام برای دریافت خسارت وارده
The tribunal considered that this action amounted to professional misconduct.
برای دادگاه این اقدام برابر با اشتباه حرفه ای محسوب می شود.
to take action to prevent
[stop]
such practices
اقدام کردن برای اینکه از چنین شیوه هایی جلوگیری شود
Other Matches
procedure
اقدام
ploy
اقدام
emprise
اقدام
actions
اقدام
enterprises
اقدام
enterprise
اقدام
actionless
بی اقدام
intervention
اقدام
moved
اقدام
esteem
اقدام
moves
اقدام
enforcement
اقدام
move
اقدام
ploys
اقدام
interventions
اقدام
action
اقدام
proceeding
اقدام
deal with
اقدام کردن
to bend effort
اقدام کردن
to take of a
اقدام کردن
to take measures
اقدام کردن
initial movement
نخستین اقدام
demarche
اقدام سیاسی
intercommunion
اقدام مشترک
enterprises
اقدام کردن
counteraction
اقدام متقابل
countermeasure
اقدام متقابل
emprize
اقدام کردن
to take steps
اقدام کردن
in hand
در دست اقدام
expedience
اقدام مهم
counter-measure
اقدام متقابل
counter-measures
اقدام متقابل
enterprises
قدرت اقدام
deal
اقدام کردن
enterprise
قدرت اقدام
enterprise
اقدام کردن
deals
اقدام کردن
double action
اقدام دوجانبه
proceed
اقدام کردن
proceeded
اقدام کردن
the needful
اقدام لازم
action for cancellation
اقدام به لغو
action for cancellation
اقدام به ابطال
action statement
دستورالعمل اقدام
regular procedure
اقدام قانونی
precaution
اقدام احتیاطی
precautions
اقدام احتیاطی
operation immediate
اقدام سریع
protective measure
اقدام حمایتی
appropriate action
اقدام مقتضی
proceed with deliberations
اقدام به مذاکره
actions
کار اقدام
actions
فعل اقدام
expediency
اقدام مهم
action
کار اقدام
measure
درجه اقدام
action
فعل اقدام
action at low
اقدام قانونی
preparation
اقدام مقدماتی
preparations
اقدام مقدماتی
it wasprologue to the nextmove
اقدام بعدبود
social action
اقدام اجتماعی
legal action
اقدام قانونی
measure of prevention
اقدام احتیاطی
under way
دردست اقدام
start out
اقدام کردن
originators
اقدام کننده پیام
originator
اقدام کننده پیام
greenlight
اجازه حرکت و اقدام
venture
اقدام بکارمخاطره امیز
venturing
اقدام یا مبادرت کردن به
venturing
اقدام بکارمخاطره امیز
ventures
اقدام یا مبادرت کردن به
measure
اندازه اقدام پیشگیری
ventured
اقدام یا مبادرت کردن به
counter-measures
اقدام جبران کننده
ventured
اقدام بکارمخاطره امیز
with measured step
با اقدام مناسب
[سنجیده]
it was an incorrect procedure
یک اقدام غلطی بود
enterprises
امرخطیر اقدام مهم
to start out to do something
اقدام بکاری کردن
counter-measure
اقدام جبران کننده
ventures
اقدام بکارمخاطره امیز
proceed
اقدام کردن پرداختن به
adventurism
اقدام به کاری کردن
enterprise
امرخطیر اقدام مهم
memoranda
اقدام به یادداشت کند
memorandum
اقدام به یادداشت کند
memorandums
اقدام به یادداشت کند
It is in progress. It is under way.
دردست اقدام است
proceeded
اقدام کردن پرداختن به
to put in hand
دایرکردن اقدام کردن
venture
اقدام یا مبادرت کردن به
enterprise
اقدام به اجرای قوانین کردن
pushful
متهور در اقدام بکارهای مهم
to play at
خواهی نخواهی اقدام کردن
how shall we proceed
چگونه باید اقدام کرد
enterprises
اقدام به اجرای قوانین کردن
do the necessary
اقدام لازم بعمل اورید
to proceed against a person
اقدام بر علیه کسی زدن
exigent
محتاج به اقدام یا کمک فوری
emergency
حالتی که اقدام فوری را ایجاب کنداحتیاطی
emergencies
حالتی که اقدام فوری را ایجاب کنداحتیاطی
to act in self-defence
دفاع از خود اقدام
[حرکت]
کردن
cross that bridge when you come to it
<idiom>
[به حل یک مشکل زمانی اقدام کن که لازم باشه و نه قبلش]
emergency
پیشامدی که اقدام فوری راایجاب کند اضطرار
emergencies
پیشامدی که اقدام فوری راایجاب کند اضطرار
dilettantism
اقدام به کاری از روی تفنن وبطورغیر حرفهای
prohibition
حکم خودداری از اقدام قضایی که دادگاه عالی به محکمه تالی میدهد
kiosk
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
badminton
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
exquatur
اجازه اقدام دادن به کنسول منظور اجازهای است که به کنسول داده میشود تا به وفایف خود عمل کند
microsoft
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
drives
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
launch
شروع کردن اقدام کردن
launched
شروع کردن اقدام کردن
launches
شروع کردن اقدام کردن
launching
شروع کردن اقدام کردن
strategy
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
infra red link
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
IrDA
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
action agent
مسئول اقدام در مورد هدفها مسئول تقویم و تفسیر هدفها
Ackerman's function
تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
recall
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
narrative
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
c
استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
recalled
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
narratives
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
recalls
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
iil
دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
no show
مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
bin
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
teacloths
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
revenue tax
مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
bins
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
teacloth
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
permanent
آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
potatoes and point
سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
auto
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
HTTP
دستوری که جستجوگر برای درخواست وب سرور اینترنت برای اطلاعات صفحه وب میدهد
grammar
امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
grammars
امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
redundancy
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
autos
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
cold thrust
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cats
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
feedback
اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
liberal education
اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
cold test
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cat
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
redundancies
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
intubation
فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
doubled
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
opens
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
FDDI
اختصاری برای استاندارد FDD1 برای ارسال داده آنالوگ به صورت دیجیتال
personal
متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
open
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
gather shot
ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
scratch
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratched
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
doubled up
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
opened
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
bread and point
سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
scratching
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratches
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
double
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
turnaround time
زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
precision
استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت
haze
تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
VidCap
برنامه کاربردی در ویدیوی ماکروسافت برای سیستم ویندوز برای نگهداری یک رشته ویدیویی
wiring
ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
diagnostics
اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
invitation
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
beta range
حدود تغییر گام ملخ در موتورتوربوپراپ برای تولید نیروی برای صفر یا منفی
pork barrel
برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
straight line coding
برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر
invitations
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
Kaleida Labs
شرکت فروش واسط بین Apple و IBM برای تولید از برای نوشتاری چندرسانهای
executive information system
نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
labor of love
<idiom>
انجام کار برای خشنودی شخص نه برای پول
people who live in glass houses should not throw stones
<idiom>
هرچه را برای خود میپسندی برای دیگران هم ب"سند
compiler
اسمبلر یا کامپایلری که یک برنامه را برای یک کامپیوتر کامپایل و در همان زمان برای دیگری اجرا میکند
weight belt
کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
phoneme
برای بررسی صدای ورودی برای تشخیص کلمات یا تولید صحبت با تکرار چندین صدا
keystroke
برسی هر کلید انتخاب شده برای اطمینان یافتن از اینکه برای عملی مناسب است
cues
پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
cue
پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
multiple
استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت ممکن
writes
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
write
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
hybrid circuit
ترکیب کامپیوترهای آنالوگ و دیجیتال و قط عات برای تامین سیستم بهینه برای کار مشخص
billiard point
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
z buffer
محل از حافظه برای ذخیره اطلاعات بردار Z برای شی گرافیکی نمایش داده شده روی صفحه
electronic
سیستمی که از ترمینال کامپیوتری برای سایت فروش برای امور الکترونیکی یا کنترل مثل مشخصات محصول و...
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com