Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
pileferable
اقلام قابل فروش بصورت فرسوده
Other Matches
property disposition
ازبین بردان اقلام فرسوده تخریب اموال
vendable
قابل فروش جنس قابل فروش
vendible
قابل فروش جنس قابل فروش
basic issue list
اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
reportable items
اقلام قابل گزارش
pileferable
اقلام قابل حراج
disposable end item
اماد یا اقلام قابل انهدام
direct exchange items
اقلام قابل تعویض مستقیم
nonrecoverable item
اقلام غیر قابل تعمیریا بازیافتی
door to door selling
فروش کالا بصورت دوره گردی
standard
اقلام قابل قبول برای جانشینی کالای نظامی
standards
اقلام قابل قبول برای جانشینی کالای نظامی
capital gain
منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
sale
قابل فروش
merchantable
قابل فروش
marketable
قابل فروش
sellable
قابل فروش
common items
اقلام تدارکاتی عمومی اقلام مشترک
salable
قابل فروش فروختنی
saleable
قابل فروش فروختنی
resalable
قابل فروش مجدد
money refund offer
فروش قابل پس دادن
alienable
قابل فروش انتقالی
push up list
لیستی از اقلام که در ان هرقلم در اخر لیست وارد میشود و سایر اقلام همان مکان مربوطه در لیست راحفظ می کنند
critical item
اقلام حیاتی اقلام مهم
frozen assets
دارائی که بعلت ادعای فرد یا افرادی قابل فروش نمیباشد
nitro
مایع قابل اشتعال مورداستفاده در اتومبیل بصورت خالص یا مخلوط برای نیروی بیشتر
warping
پیچاندن بالها بصورت متقارن برای بدست اوردن پایداری عرضی و قابل کنترل
woollen draper
پشمینه فروش ماهوت فروش شال فروش
diamonds
شکل موجهای ضربهای که معمولا در جریان خروجی راکتها بصورت لوزیهای پشت سر هم قابل مشاهده است
basic issue items
وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
on licence
پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود
pearlies
جامه میوه فروش یا سبزی فروش دوره گرد که دکمههای مروارید دارد
wine seller
میفروش باده فروش شراب فروش خمار
hard sell
سخت کوشی در فروش فروش مجدانه
sales force
نیروی فروش کارکنان قسمت فروش
sale maximization
به حداکثر رسانیدن فروش ماکزیمم فروش
rusty
فرسوده
effete
فرسوده
doting
فرسوده
old
فرسوده
older
فرسوده
erose
فرسوده
timeworn
فرسوده
attrited
فرسوده
oldest
فرسوده
forspent
فرسوده
forworn
فرسوده
forwearied
خسته فرسوده
frayed
فرسوده شدن
outwear
فرسوده شدن
care worn
فرسوده ازغم
irked
فرسوده شدن
irks
فرسوده شدن
irking
فرسوده شدن
wears
فرسوده شدن
irk
فرسوده شدن
worn to a frazzle
فرسوده ساییده
wear
فرسوده شدن
fraying
چیز فرسوده
frays
فرسوده شدن
fray
فرسوده شدن
obsolete
فرسوده متروک
picker
دلال و واسطه فرش
[بصورت جزئی از خانه ها و حراجی ها فرش را خریداری کرده و بصورت عمده می فروشد.]
beaten
چکش خورده فرسوده
seaworn
فرسوده در اثر دریا
peneplain
فرسوده کردن زمین
gruel
تنبیه فرسوده کردن
to knock up
فرسوده شدن ازپادرامدن
back out
کهنه و فرسوده شدن
dobbin
یابوی صحرائی یا فرسوده
wear out
کهنه و فرسوده شدن
peneplane
فرسوده کردن زمین
pilefered shipment
کالای فرسوده حراج شده
wear off
فرسوده و از بین رفته شدن
recondition
قسمتهای فرسوده را تعمیرو تعویض کردن
reconditioned
قسمتهای فرسوده را تعمیرو تعویض کردن
reconditions
قسمتهای فرسوده را تعمیرو تعویض کردن
Urban tissue sites
سایت های بافت فرسوده شهری
weatherworn
فرسوده در اثر باد و باران وهوا
optional claiming race
مسابقهای که صاحب اسب ازادی در فروش یا خودداری از فروش اسب دارد
recondition
نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
reconditioned
نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
reconditions
نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
foreign military sales
فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
terrtorialize
محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
categories
اقلام
items
اقلام
padding
اقلام
item
اقلام
saddle bag
خورجین
[اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
variable stroke
پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
furriers
خز فروش پوست فروش
furrier
خز فروش پوست فروش
sundry items
اقلام متفرقه
itemised
به اقلام نوشتن
end item
اقلام عمده
salvage material
اقلام حراجی
category
اقلام اماد
salvage material
اقلام بازیافتی
detailing
اقلام ریز
detail
اقلام ریز
expendable items
اقلام مصرفی
budget item
اقلام نقدی
dequeue
برداشتن اقلام یک صف
item manager
مدیر اقلام
commercial items
اقلام تجارتی
itemises
به اقلام نوشتن
cost category
اقلام هزینهای
long life itemes
اقلام بادوام
itemizing
به اقلام نوشتن
materiel management
مدیریت اقلام
incidentals
اقلام فرعی
cyclic item
اقلام زنجیری
itemizes
به اقلام نوشتن
item
اقلام امادی
spares
اقلام مازاد
major end item
اقلام عمده
itemising
به اقلام نوشتن
itemize
به اقلام نوشتن
itemized
به اقلام نوشتن
items
اقلام امادی
common user items
اقلام عمومی
peach design
نقش هلو
[این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
expendable items
اقلام مصرفی شدنی
nonperishable items
اقلام فاسد نشدنی
condition code
کد وضعیت امادگی اقلام
item number
شماره اقلام جنس
critical materials
اقلام حیاتی و مهم
surplus
اقلام اضافی و مازاد
excess listing
لیست اقلام مازاد
surpluses
اقلام اضافی و مازاد
keyitem
اقلام ضروری و حیاتی
visibles
اقلام مرئی تجارت
centralized items
اقلام اماد تمرکزی
major end item
اقلام عمده امادی
secondary item
اقلام فرعی تدارکاتی
supply manifest
بارنامه اقلام تدارکاتی
item manager
مدیریت اقلام تدارکاتی
sundry
اقلام متفرقه گوناگون
existence load
بار اقلام زیستی
serial numbers
شماره سری اقلام
basic of issue
مبنای واگذارکردن اقلام
junk mail
اقلام پستی ناخواسته
basic end item
اقلام اولیه اماد
serial number
شماره سری اقلام
invisible items of trade
اقلام نامرئی تجارت
vitrify
بصورت شیشه در اوردن بصورت شیشه درامدن
sales promotion
افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
property disposition
از بین بردن اقلام مازاد
controlled inventory
اقلام ذخیره کنترل شده
classified items
اقلام طبقه بندی شده
assemblages
جمع اوری اقلام تدارکاتی
average life
عمر متوسط اقلام دارائی
spares
اقلام اضافی وسایل یدکی
juxtaposition
جا دادن اقلام در مجاورت یکدیگر
assemblage
جمع اوری اقلام تدارکاتی
long life itemes
اقلام با عمر قانونی زیاد
survivor curves
منحنی عمر اقلام انبارشده
rationed items
اقلام جیره بندی شده
adopted items of material
اقلام مورد قبول از نظرعملیاتی
component end item
قطعات و اقلام تجهیزات عمده
recovery procedures
روشهای تخلیه اقلام بازیافتی
monofilament
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
nonrecoverable item
اقلام مصرف شدنی و بدون داغی
three
سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
line item
اقلام موجود در چانل درخواست وسایل
threes
سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
contingency retention stock
اقلام ذخیره برای عملیات احتمالی
age grouping
لیست تعیین عمر قانونی اقلام
availability edit
بررسی موجود بودن اقلام درخواستی
essential item list
فهرست اقلام حیاتی یاضروری جنگی
data chaining
فرایند اتصال اقلام داده به یکدیگر
fifo lifo
دو روش جمع اوری اقلام داده
common user items
اقلام مشترک المصرف بین یکانها
proportional parts
بخشهای کسری اقلام تصاعدی یک جدول
consumable
اقلام مصرف شدنی کالاهای مصرفی
malthusian law of population
نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
star design
طرح ستاره ای شکل
[این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
contingency support stocks
اقلام ذخیره برای پشتیبانی عملیات احتمالی
blanket policy
بیمه نامه ایکه همه اقلام را در برمیگیرد
application study
بررسی امکان کاربرد اقلام جدید اماد
age grouping
طبقه بندی اقلام بر حسب عمرقانونی انها
to e. upon acovnt book
همه اقلام لازم رادردفترحساب وارد کردن
recovery party
گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
cyclic item
اقلام پیوسته اقلامی که خیلی مورد احتیاج هستند
standard
اقلام مورد نیازی که جانشین کالای نظامی می شوند
standard item
اقلام نمونه یا استاندارد یامطابق معیار تعیین شده
standards
اقلام مورد نیازی که جانشین کالای نظامی می شوند
groove
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
grooves
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
survivor curves
منحنی باززیستی اقلام پس ازاتمام عمر قانونی یا مدت معین
pomegrenate design
طرح گل اناری
[این طرح در گل های شاه عباسی فرش ایران، در فرش های چینی بصورت درخت انار و در فرش های ترکستان و قفقاز بصورت میوه انار به همراه شاخ و برگ استفاده می شود.]
assessed value
ارزشی که به منظور خاص برای یکی از اقلام دارایی معین میشود
peacock
طرح طاووس
[این طرح در فرش های ایرانی، چینی، مغولی، قفقازی و ترکیه بصورت های متفاوت بکار می رود. در فرش چین گاه در کل متن و گاه در فرش ایران و قفقاز بصورت نمادی کوچک در گوشه و کنار فرش بافت می شود.]
oligopoly
انحصار چند جانبه فروش انحصار چند قطبی فروش
recoverable item
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
salvage group
تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
reporting by axception
گزارشی که فقط حاوی اقلام خارج از قلمرو عادی بوده ونیازمند توجه مدیریت است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com