English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
middle lintel in window الت وسطی پنجره
Search result with all words
chien-assis [پنجره زیر شیروانی مینیاتوری در قرون وسطی]
Other Matches
child window پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
title میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
titles میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
picture window پنجره دل باز وخوش منظره پنجره بزرگ
double lancet [پنجره گوتیکی با دو پنجره سر نیزه ای]
horizontal میلهای در پایین پنجره که نشان میدهد صفحه پهن تر از پنجره است . کاربر میتواند به صورت افق در صفحه حرکت کند و این میله را بکشد
cascading windows چندین پنجره که روی هم نمایش داده می شوند به طوری که فقط عنوان پنجره رویی نمایش داده میشود
windowing 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
centric وسطی
middle finger وسطی
medial وسطی
median وسطی
mediated وسطی
mediate وسطی
mediates وسطی
mean وسطی
meaner وسطی
mediating وسطی
meanest وسطی
mediaeval ages قرون وسطی
middle میانی وسطی
middles میانی وسطی
meddles میانی وسطی
mid- میانی وسطی
mid میانی وسطی
meddle میانی وسطی
medius انگشت وسطی
medival ages قرون وسطی
Middle Ages قرون وسطی
meddled میانی وسطی
middle succession توالی وسطی
the dark ages قرون وسطی
middle name نام وسطی-اسموسطین
medizeval history تاریخ قرون وسطی
mesoderm لایه وسطی جرثومه میانپوست
longbows کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
dromond کشتی جنگی یا بازرگانی قرون وسطی
medievalist متخصص درتاریخ وهنروفرهنگ قرون وسطی
wimple روسری زنان قرون وسطی چرخ
galley کشتی پارویی یا بادبانی قرون وسطی
pennon پرچم مثلثی شکل قرون وسطی
longbow کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
schoolman پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
schoolastic پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
ballistraria [قابی به شکل صلیب در دیوارهای قرون وسطی]
balistraria [قابی به شکل صلیب در دیوارهای قرون وسطی]
scholasticism شیوه تعلیم وفلسفه مذهبی قرون وسطی
templar عضو فرقهای ازصلیبیون نظامی قرون وسطی
canterius [تیر اصلی خرپا در خانه های قرون وسطی]
cantherius [تیر اصلی خرپا در خانه های قرون وسطی]
tower house قلعه مستحکم قرون وسطی خانه بالای برج
tilted شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilt شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
to be broken on the wheel روی چرخ گاری مردن [نوعی مجازات اعدام در قرون وسطی]
tilts شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
transom پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
calf's tongue [برجسته کاری های دکوری قرون وسطی با زبانه هایی شبیه تیرهای موازی]
controvrsism روش فکری گروهی ازروشنفکران قرون وسطی که بدون اعتقاد به هدفهای انقلابی به دفاع از حقوق افراد در مقابل پادشاهان می پرداختند
window-sill لب پنجره
window پنجره
winnock پنجره
biforus دو پنجره
biforis دو پنجره
cant bay window کج پنجره
inlier پنجره
thirl پنجره
peeper پنجره
casements پنجره
window-sills لب پنجره
sash پنجره
sashes پنجره
sole plate کف پنجره
casement پنجره
sills قرنیز کف پنجره
window-pane جام پنجره
window frame قاب پنجره
window-panes جام پنجره
sill قرنیز کف پنجره
by the window کنار پنجره
window-sills هرهی پنجره
window-sill هرهی پنجره
casements قاب پنجره
casements پنجره لولادار
casement قاب پنجره
window pane جام پنجره
casement پنجره لولادار
window-box قاب پنجره
window-frames قاب پنجره
window box قاب پنجره
window-frame قاب پنجره
rear window پنجره عقب
text window پنجره متن
lantern light پنجره فانوسی
three panes window پنجره سه لنگه
three panes window پنجره سه چشمه
inactive window پنجره غیرفعال
glazing bar الت پنجره
two light frame پنجره دو قلو
two light frame پنجره دوچشمه
sun blind پرده پنجره
stormproof window پنجره ضد طوفان
middle lintel in window کمرکش پنجره
pivoting window پنجره محوری
pivoting window پنجره گردان
persian blinds پنجره کرکرهای
oriel پنجره بالکن
open light پنجره واشو
oculus پنجره گرد
sky light پنجره شیروانی
smith and founder یراق در و پنجره
fire screen پنجره بخاری
vent wing پنجره گردان
blind window پنجره نما
balance window پنجره چرخان
air grate پنجره هواکش
active window پنجره فعال
Venetian blind پنجره کرکره
windowing ایجاد پنجره
windowpane شیشه پنجره
windowpane جام پنجره
case ment پنجره لولادار
case window پنجره لولادار
window leaf لنگه پنجره
fenestration پنجره بندی
fenestrate پنجره دار
ventilation blind پیش پنجره
dormer window پنجره شیروانی
cross bar of window الت پنجره
continuous window پنجره سراسری
clerestory پنجره بام
fenestral پنجره دار
windowsill طاقچه پنجره
fan light پنجره بالای در
double window پنجره دو جداره
internal window sill کف پنجره داخلی
sash پنجره گلخانه
sash پنجره گذاردن
sashes پنجره گذاردن
dead-light پنجره ثابت
compss-window پنجره کنسولی
chicago window پنجره شیکاگویی
cathedrian wheel پنجره چرخی
biforate window پنجره دودر
shutter پشت پنجره
French window پنجره لولادار
ingo [تو رفتگی در و پنجره]
ingoing [تو رفتگی در و پنجره]
case ment پنجره پوشش
fender پنجره روکش
lattice window پنجره مشبک
lattice windows پنجره مشبک
grilled پنجره دار
fanlight پنجره بالای در
fanlights پنجره بالای در
lattic-window پنجره مشبک
lantern-light پنجره فانوسی
jalousie پشت پنجره ای
Ipswich window پنجره بالکن
shutter پنجره کرکرهای
window-boxes قاب پنجره
skylight پنجره سقف
skylights پنجره سقفی
skylights پنجره طاق
skylights پنجره سقف
sash window پنجره کشویی
sash windows پنجره کشویی
sashes پنجره گلخانه
bow window پنجره قوسی
skylight پنجره طاق
bow windows پنجره قوسی
grater پنجره اهنی
graters پنجره اهنی
skylight پنجره سقفی
rail وادارمیانی در و پنجره
ajimez شکاف پنجره
grille پنجره مشبک
aximez شکاف پنجره
balanced window پنجره چرخان
shutters پنجره کرکرهای
shutters پشت پنجره
grille پنجره بلندگو
grilles پنجره مشبک
grilles پنجره بلندگو
medieval قرون وسطی قرون وسطایی
mediaeval قرون وسطی قرون وسطایی
angle-leaf [یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
to lean out of the window به پنجره تکیه دادن
splitting a window تقسیم بندی پنجره
window regulator وسیله تنظیم پنجره
to go to the window به [سوی] پنجره رفتن
worksheet window پنجره صفحه کاری
to stand at [by] the window کنار پنجره ایستادن
window-sill تختهی زیر پنجره
window-sills تختهی زیر پنجره
bay-window [پنجره ی بیرون زده ]
Crittal windows [پنجره لولادار فلزی]
to hand out از پنجره اویزان کردن
eucharistic window [نیم پنجره محراب]
The window is jammed. پنجره باز نمیشود.
dog-kennel پنجره زیر شیروانی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com