English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English Persian
morse alphabet or code الفبای خط و نقطه که شخصی بنام morse برای تلگراف اختراع کرد
Other Matches
telegraphic alphabet الفبای تلگراف
telegraph alphabet الفبای تلگراف
iota حرف نهم الفبای یونانی نقطه
p code روشی برای ترجمه کد منبع به یک کد واسط بنام کد Pتوسط یک کامپایلر
pull up point نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
log wood درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
switching مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
free drop برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
gestalt psychology مطالعه قوه ادراک و رفتار از نقطه نظرواکنش شخصی در برابرامورکلی
ingenuity امادگی برای اختراع
specification اوصاف و مشخصات دقیق یک اختراع که بر مبنای ان اختراع ثبت میشود
drive حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drives حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
wire تلگراف کردن تلگراف زدن
wires تلگراف کردن تلگراف زدن
patent حق ثبت اختراع حق انحصاری اختراع
patented حق ثبت اختراع حق انحصاری اختراع
patents حق ثبت اختراع حق انحصاری اختراع
patenting حق ثبت اختراع حق انحصاری اختراع
copy for private use نسخه برای استفاده شخصی
It's for my personal use. برای استفاده شخصی است.
take for <idiom> اشتباه شخصی برای چیزی
edward's personal preference schedule مقیاس ادوارد برای رجحانهای شخصی
pc dos سیستم عامل دیسک برای کامپیوتر شخصی
turbo porolog POROLO برای استفاده روی کامپیوتر شخصی
talk into <idiom> موافقت شخصی برای انجام کاری راجلب کردن
head-hunting <idiom> جستجو کردن برای یافتن شخصی شایسته ولایق
upward compatible طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
upwards compatible طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
junctions محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
ara محراب کلیسا [در خانه های شخصی برای توسل به خدا]
lararium [اتاق کوچک در خانه های رومی برای عبادت شخصی]
reference point نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
adlib نوعی کارت صدا برای کامپیوترهای شخصی با نوارگردان ابتدایی و توابع MIDI
COMPAQ شرکت کامپیوتر شخصی آمریکایی که اولین تولید کننده برای IBMPC بود
pouch خورجین [گاه قالیچه ها برای مصارف شخصی عشایر بدین گونه بافته می شوند.]
named departure point نقطه مشخص برای حرکت
basing point نقطه مبدا برای قیمت
f.drss جامه شخصی که باتفتن شخصی دوخته درمجلس رقص بپوشند
subscribers 1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
subscriber 1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
all the way اخرین یورش برای لمس نقطه نهایی
force rendezvous نقطه الحاق هواپیماها یاکشتیها برای اجرای عملیات
nurse حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
nursed حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
intercept point نقطه پیش بینی شده برای اجرای رهگیری هوایی
nurses حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
blue key نقطه کمکی ابی برای تنظیم عکس در موقع فاهر کردن فیلم
naive user شخصی که می خواهد کاری را با کامپیوتر انجام دهد امافاقد تجربه لازم برای برنامه نویسی با کامپیوتر میباشد
check point نقطه از پیش تعیین شدهای در سطح زمین برای کنترل حرکت رسانگرها یا پرتابه ها
namely بنام
in f.of بنام
for the love of بنام ,
report program generator زبان برنامه نویسی درکامپیوترهای شخصی برای آماده کردن گزارشات تجاری که به دادههای درون فایل , پایگاه داده ها و...امکان شامل شدن میدهد
in the name of justice بنام عدالت
name بنام صداکردن
preconize بنام فراخواندن
names بنام صداکردن
peripheral باس سریع طراحی شده توسط Intel که تا چند مگاهرتز گنجایش دارد و در کامپیوترهای شخصی بر پایه Pentum برای آداپتورهای شبکه یا گرافیکی استفاده میشود
means ends analysis نوعی روش استدلال که در یک کوشش برای کاهش تفاوتهااز نقطه شروع تا هدف به عقب و جلو نظر می اندازد
the lot fell upon me قرعه بنام من اصابت کرد
ghostwrite بنام شخص دیگری نوشتن
jutte نوعی سلاح بنام ده دست
telpak سرویسی که توسط شرکتهای همگانی مخابراتی برای اجاره کانالهای با پهنای باندزیاد بین دو یا چندین نقطه ارائه می گردد
alt key کلید خاص روی صفحه کلید کامپیوتر شخصی برای انجام عملیات خاص در برنامههای کاربردی
aaron's beard گیاهی از خانواده هوفاریقون بنام hypericumcalycinum
xmodem یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
puncuation نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
triple point نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
bearing موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
picture point نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
ti;me to go زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
emmer نوعی گندم سرخ بنام شعیر ابلیس
lima bean نوعی لوبیا بنام لاتین limensis Phaseolus
namesakes کسی که بنام دیگری نام گذاری شود
asp نوعی مار بنام لاتین haje Naja
misname بنام اشتباهی صدا کردن دشنام دادن
yaws بیماری مسری و عفونی حاصله در اثراسپیروکتی بنام
namesake کسی که بنام دیگری نام گذاری شود
line of vision خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pointillism شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
high resolution bit mapped display تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش
parian وابسته به جزیرهای دردریای اژه که مرمری ان بنام است
zero پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
hare and hounds بازی ای که دوتن بنام خرگوش ازپیش دویده خردههای کاغذبرزمین م
approaches فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
azimuth موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
load point نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
mark هدف نقطه اغاز نقطه فرود
marks هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approach فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
Jesuits عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
parbasis سرودی که دسته تهلیل خوانان بنام سازنده ان وبعنوان تماشاکنندگان میخواند
Jesuit عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
islets of langerhans دستههای سلولی اثنی عشر بنام >جزایرلانگرهانس < که تولید انسولین میکنند
saddle cover رو زینی [اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
finger alphabet الفبای انگشتی
phonetic alphabet الفبای مکالماتی
futhorc الفبای فوتارک
phonetic alphabet الفبای صوتی
deaf and dumb alphabet الفبای کروگنگ
embossed alphabet الفبای برجسته
manual alphabet الفبای انگشتی
Roman alphabet الفبای لاتین
limitation of actions در CLقوانین مربوط به مرور زمان در مجموعهای بنام limitation of Statues جمع اوری شده است
five unit code الفبای پنج گانه
phonetic alphabet الفبای صوتی یا اوایی
IPA الفبای آوانگار بینالمللی
pyramid spot نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
huygen's principle قانون عمومی مربوط به همه حرکتهای موجی : هر نقطه دلخواه در جبهه فاز یا جبهه موج میتواند خود منبع ثانویهای برای انتشار موجهای کروی باشد
flash point نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing point نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing points نقطه تقاطع نقطه تلاقی
K, k (K's, k's) حرف یازدهم الفبای انگلیسی
H, h (H's, h's) حرف هشتم الفبای انگلیسی
epsilon پنجمین حرف الفبای یونانی
L, l (L's, l's) حرف دوازدهم الفبای انگلیسی
Q, q (Q's, q's) حرف هفدهم الفبای انگلیسی
R, r (R's, r's) حرف هجدهم الفبای انگلیسی
e پنجمین حرف الفبای انگلیسی
J, j (J's, j's) حرف دهم الفبای انگلیسی
f ششمین حرف الفبای انگلیسی
P, p (P's, p's) حرف شانزدهم الفبای انگلیسی
M, m (M's, m's) حرف سیزدهم الفبای انگلیسی
N, n (N's, n's) حرف چهاردهم الفبای انگلیسی
O, o (O's, o's) حرف پانردهم الفبای انگلیسی
T, t (T's, t's) حرف بیستم الفبای انگلیسی
S, s (S's, s's) حرف نوزدهم الفبای انگلیسی
I, i (I's, i's) حرف نهم الفبای انگلیسی
I نهمین حرف الفبای انگلیسی
m سیزدهمین حرف الفبای انگلیسی
beta دومین حرف الفبای یونانی
A, a (A's, a's) حرف اول الفبای انگلیسی
j دهمین حرف الفبای انگلیسی
E, e (E's, e's) حرف پنجم الفبای انگلیسی
gamma حرف سوم الفبای یونانی
d حرف چهارم الفبای انگلیسی
k یازدهمین حرف الفبای انگلیسی
s نوزدهمین حرف الفبای انگلیسی
n چهاردهمین حرف الفبای انگلیسی
mu حرف دوازدهم الفبای یونانی
omega اخرین حرف الفبای یونانی
l دوازدهمین حرف الفبای انگلیسی
o پانزدهمین حرف الفبای انگلیسی
nu سیزدهمین حرف الفبای یونانی
lambda یازدهمین حرف الفبای یونانی
B, b (B's, b's) حرف دوم الفبای انگلیسی
h هشتمین حرف الفبای انگلیسی
g حرف هفتم الفبای انگلیسی
alpha حرف اول الفبای یونانی
F, f (F's, f's) حرف ششم الفبای انگلیسی
betas دومین حرف الفبای یونانی
G, g (G's, g's) حرف هفتم الفبای انگلیسی
q هفدهمین حرف الفبای انگلیسی
alphas حرف اول الفبای یونانی
D, d (D's, d's) حرف چهارم الفبای انگلیسی
gammas حرف سوم الفبای یونانی
C, c (C's, c's) حرف سوم الفبای انگلیسی
qoph نوزدهمین حرف الفبای عبری
holding point نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
IBM اصط لاح کلی برای کامپیوتر شخصی که با سخت افزار و نرم افزار کامپیوتر IBM سازگار است بدون توجه به اینکه پردازنده Intel از کدام استفاده میکند. حاوی با EISA,ISA یا MCA است
telegrams تلگراف
cable تلگراف
cabled تلگراف
telegraphically با تلگراف
telegraphed تلگراف
telegraph تلگراف
telegraphy تلگراف
telegraphing تلگراف
telegraphs تلگراف
cablegram تلگراف
telegraphy فن تلگراف
telegram تلگراف
roll in point نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
W, w (W's, w's) حرف بیستو سوم الفبای انگلیسی
X, x (X's, x's) حرف بیستو چهارم الفبای انگلیسی
Y, y (Y's, y's) حرف بیستو پنجم الفبای انگلیسی
Z, z (Z's, z's) حرف بیستو ششم الفبای انگلیسی
p شانزدهمین حرف الفبای زبان انگلیسی
og الفبای پیشین و ایرلندی که 02 حرف داشت
i , i حرف نهم الفبای انگلیسی برابر با
w بیست و سومین حرف الفبای انگلیسی
U, u (U's, u's) حرف بیست و یکم الفبای انگلیسی
x حرف بیست و چهارم الفبای انگلیسی
y بیست و پنجمین حرف الفبای انگلیسی
u بیست و یکمین حرف الفبای انگلیسی
v حرف بیست و دوم الفبای انگلیسی
V, v (V's, v's) حرف بیستو دوم الفبای انگلیسی
devices اختراع
contrivance اختراع
patent حق اختراع
patented حق اختراع
device اختراع
patents حق اختراع
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com