Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
heating element
المان یا عنصر حرارتی
Other Matches
thermocouple
عنصر حرارتی
circular
لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
circulars
لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
locarno treaty
بلژیک و فرانسه به سال 5291 که ضمن ان بلژیک فرانسه و المان حفظ مرزهای موجود را تضمین کردند و المان حالت غیرنظامی "راینلند" را تعهد نمود
spark printer
چاپگر حرارتی که حروف را روی کاغذ حرارتی با جرقه الکتریکی تولید میکند
thermal
نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
chain
لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
chains
لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
list
لیستی که هر عنصر حاوی داده و آدرس عنصر بعدی در لیست باشد
atom
کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
atoms
کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
elements
المان
cell
المان
element
المان
Germany
المان
cells
المان
germanism
المان گرایی
germanism
طرفداری از المان
germanophil
المان دوست
airlift control element
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
finite element method
روش المان محدود
locarno treaty
پیمان منعقدبین المان
teutonize
ساکن المان کردن
reich
کشور و امپراطوری المان
germanomania
جنون المان مابی
siegfried
پهلوان افسانهای المان
Germanic
توتونیک وابسته به المان
reichstay
نام مجلس قانونی المان
teutonism
عقیده برتری نژادی المان
swastika
صلیب شکسته المان نازی
low dutch
زبان شمال المان و هلندی
jute
طایفهای از مردم سفلای المان
storm trooper
گارد حمله المان نازی
quality
تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
nazi
عضو حزب نازی المان هیتلری
qualities
تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
singspiel
نمایش کمدی موزیکال قرن 81 المان
e c s c (european coal & steel commissio
فرانسه جمهوری فدرال المان ایتالیا
sturm und drang
نهضت ادبی رمانتیک المان پس از انقلاب فرانسه
herr
اقا) لقبی که پیش ازنام مردان المان ی بکارمیرودوبرابربااست
rontgen
نام فیزیکدان نامی المان که پرتو مجهول را پیدا کرد
landwehr
بخشی از ارتش المان وکشورهای دیگر که خدمت زیرپرچم را انجام دادند
Common Market
بازار مشترک جامعه اقتصادی اروپا سازمان متشکل ازکشورهای المان غربی ایتالیا
western european union
ایتالیا المان غربی که در سال 5591 به وجود امدو بیشتر جنبه نظامی دارد
thermal
حرارتی
heating installation
تاسیسات حرارتی
heating resistor
مقاومت حرارتی
heating mantle
ژاکت حرارتی
heating jacket
ژاکت حرارتی
dilatation
انبساط حرارتی
heating furnace
کوره حرارتی
heating tape
نور حرارتی
heating power
توان حرارتی
heating wire
سیم حرارتی
hot-wiring
رشته حرارتی
hot-wires
رشته حرارتی
hot-wired
رشته حرارتی
hot wire
رشته حرارتی
calorific power
مقدار حرارتی
hot-wire
رشته حرارتی
temperature coefficient
ضریب حرارتی
thermocouple
زوج حرارتی
hot shortness
شکنندگی حرارتی
thermal ammeter
امپرسنج حرارتی
thermal battery
باطری حرارتی
high temperature strength
استحکام حرارتی
ablating material
سپر حرارتی
heat supply
منبع حرارتی
heat conductivity
هدایت حرارتی
heat conduction
هدایت حرارتی
heat capacity
فرفیت حرارتی
thermal switch
سویچ حرارتی
thermal stress
تنش حرارتی
heat balance
تعادل حرارتی
thermal shadow
سایههای حرارتی
thermal radiation
تابش حرارتی
heat sink
انباره حرارتی
heat shield
حفاظ حرارتی
heating
سیستم حرارتی
heat proof quality
ثبات حرارتی
heat loss
گمگشتگی حرارتی
heat exchanger
مبدل حرارتی
heat engine
موتور حرارتی
thermoswitch
کلید حرارتی
thermoswitch
سویچ حرارتی
thermopile
پیل حرارتی
heat energy
انرژی حرارتی
thermal radiation
تشعشع حرارتی
heat pulse
پالس حرارتی
thermal expansion
انبساط حرارتی
thermal devices
ابزارهای حرارتی
thermal emission
تابش حرارتی
thermal efficiency
راندمان حرارتی
thermal effects
اثرات حرارتی
heat treatment
عملیات حرارتی
thermal fatigue
خستگی حرارتی
evolution of heat
انبساط حرارتی
heating blower
دمنده ی حرارتی
thermal protection
محافظت حرارتی
thermal printer
چاپگر حرارتی
thermal power
توان حرارتی
thermal power
مقدار حرارتی
thermal instability
ناپایداری حرارتی
austemper
سخت گردانی حرارتی
heat treating furnace
کوره عملیات حرارتی
heat treatable
قابل عملیات حرارتی
heat insulation
عایق کاری حرارتی
thermal critical point
نقطه ی بحرانی حرارتی
heating coil
سیم پیچ حرارتی
heat treating property
خاصیت عملیات حرارتی
heat resisting steels
فولادهای مقاوم حرارتی
heat treating equipment
تاسیسات عملیات حرارتی
hot wire meter
امپر سنج حرارتی
heat treating
تشویه حرارتی فولاد
heat treating department
دپارتمان عملیات حرارتی
heating zone
منطقه یا ناحیه حرارتی
hot working die
ابزار عملیات حرارتی
hot working steel
فولاد عملیات حرارتی
heat treatment crack
ترک عملیات حرارتی
induction heat treatment
عملیات حرارتی القائی
continous heating furnace
کوره حرارتی دائمی
internal thermal resistance
مقاومت حرارتی داخلی
bogie hearth furnce
کوره حرارتی گردان
coefficient of thermal expansion
ضریب انبساط حرارتی
precipitation heat treatment
عملیات حرارتی رسوبی
thermal coefficient of expansion
ضریب انبساط حرارتی
radiant
تشعشع کننده حرارتی
convection
ارزش حرارتی همبرداری
thermonuclear
بمب هستهای حرارتی
high temperature steel
فولاد با ثبات حرارتی
thermo plasticity
شکل پذیری حرارتی
temperature stress
تنش حرارتی یا دمایی
thermal shadow
سایه روشن حرارتی
thermic
وابسته بگرما حرارتی
solution heat treatment
عملیات حرارتی محلول
thermal critical point
نقطه تبدیل حرارتی
low heat value
مقدار حرارتی پایین
thermit fusion welding
جوشکاری ذوبی حرارتی
thermal conductivity
رسانائی گرمایی یا حرارتی
dewar
محفظه عایق حرارتی با دوجداره
thermit pressure welding
روش جوشکاری فشاری حرارتی
critical heat flux ratio
نسبت شار حرارتی بحرانی
high frequency heating equipment
تاسیسات حرارتی فرکانس بالا
heat treatable steel
فولاد قابل عملیات حرارتی
heat treat
انجام دادن عملیات حرارتی
radiant exposure
پخش حرارت یا انرژی حرارتی
thermal crossover
تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
diathermanous
هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
dilatometer
دستگاه اندازه گیری انبساط حرارتی
diathermic
هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
Is there heating?
آیا سیستم حرارتی وجود دارد؟
thermojet
نیروی جت حاصله از حرارت موتور جت حرارتی
thermal imagery
عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
The heating doesn't work.
این سیستم حرارتی کار نمیکند.
reactors
دستگاه تبدیل انرژی اتمی به حرارتی
reactor
دستگاه تبدیل انرژی اتمی به حرارتی
hot wire instrument
دستگاه اندازه گیری با رشته حرارتی
agent
عنصر
elements
عنصر
components
عنصر
component
عنصر
member
عنصر
members
عنصر
element
عنصر
masurium
عنصر 34
agents
عنصر
isomeric
هم عنصر
rapallo treaty
قرارداد یا معاهده راپالو قرارداد دوستی منعقده بین دولتین المان و شوروی به سال 2291 در محل راپالوواقع در ایتالیا
heat resisting quality
حالت و چگونگی مقاومت حرارتی ثبات گرمایشی
radiant exposure
وسیله عکسبرداری مادون قرمز یا انرژی حرارتی
bi fuel
موتور حرارتی که میتواند بادو نوع سوخت
inverse element
عنصر وارون
tracer element
عنصر ردیاب
transition element
عنصر واسطه
wallydraigle
سست عنصر
weak minded
سست عنصر
print element
عنصر چاپ
tactical element
عنصر تاکتیکی
passive element
عنصر غیرعامل
Elementarism
عنصر نگری
picture element
عنصر تصویر
primordial element
عنصر ازلی
primitive element
عنصر اولیه
nand element
عنصر نقیض و
minor constituent
عنصر جزئی
shunt element
عنصر موازی
signal element
عنصر علامتی
identity element
عنصر یکسانی
logic element
عنصر منطقی
logic element
عنصر لاجیک
start element
عنصر شروع
stop element
عنصر ایست
processing element
عنصر پردازشی
service element
عنصر اداری
symmetry element
عنصر تقارن
minor constituent
عنصر فرعی
threshold element
عنصر استانهای
abiotic element
عنصر بیجان
aqueous element
عنصر ابی
weaklings
سست عنصر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com