Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 61 (5 milliseconds)
English
Persian
screening electrons
الکترونهای پوششی الکترونهای پوشاننده
Other Matches
unshared electron
الکترونهای غیر مشترک الکترونهای ازاد
shared electrons
الکترونهای پیوندی الکترونهای مشترک
bonding electrons
الکترونهای پیوندی
isoelectronic
دارای الکترونهای یکسان
paired electrons
الکترونهای زوج شده
inundatory
پوشاننده
coverer
پوشاننده
screening force
نیروی پوشاننده
screening fire
اتش پوشاننده
covering barrier
مانع پوشاننده
fiducial marks
علایم پوشاننده
masking agent
عامل پوشاننده
covering fire
اتش پوشاننده
obstructor
پوشاننده پنهان کننده
covering tile
اجر یا تایل پوشاننده
occulter
صفحه پوشاننده بیم نورافکن
gap filler
یکان پوشاننده شکافها یارخنههای بین یکانها
integumentary
پوششی
tegumentary
پوششی
screening fire
اتش پوششی
full back
مدافع پوششی
lap joint
اتصال پوششی
screening effect
اثر پوششی
covering troops
یکانهای پوششی
covering force
نیروی پوششی
tunica
غشاء پوششی
tegumnentum
غشاء پوششی
coverage
دفاع پوششی
fullback
دفاع پوششی
sheeting
پوششی لفاف
covering letter
نامه پوششی
covering letters
نامه پوششی
hedging
تبدیل پوششی
tegmentum
غشاء پوششی
covering barrier
مانع پوششی
screening force
نیروی پوششی
caul
غشاء پوششی
coating
پوششی از یک لایه رنگ یا گچ
epithelialize
بافت پوششی شدن
epithelize
بافت پوششی شدن
fascia
لایه پوششی فیبری
fascias
لایه پوششی فیبری
landaulet n
گردونه کوچکی که پوششی دارد
lohmannizing
غوطه ور ساختن فلز درنمکهای ملقمه کننده و سپس روکش کردن انها توسط دو یاچند الیاژ پوشاننده محافظ
acanthoma
اماس سلولهای خارداربافت پوششی مالپیقی
slipcover
پوششی که بسرعت پوشیده یاخارج شود
wing covert
پر پوششی روی پرهای مخصوص پرواز پرنده
intima
درونی ترین غشاء پوششی رگها و سایررباطهای بدن
pattern bombing
بمباران پوشش کننده هدف بمباران پوشاننده
hydathode
ساختمان پوششی گیاهان عالی که دارای عمل تراوش مایع میباشند
antistatic mat
پوششی در قسمت جلوی یک دستگاه مانند یک واحد دیسک که به حالت سکون حساس است لایی ناایستا
rear party
نیروی پوششی عقب نشینی یا عقب دار
sound
پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
sounds
پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
soundest
پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
sounded
پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
screens
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screened
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screen
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screening, screenings
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com