Dictiornary-Farsi | الکل تصفیه نشده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
aquavitae	الکل تصفیه نشده


Other Matches

unresolved	تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unsettled	تصفیه نشده
outstandingly	تصفیه نشده
outstanding	تصفیه نشده
muscovado	قند تصفیه نشده
unpremediated	پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
undisciplined	تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unobligated	اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
uncommitted	غیر متعهد نشده تعهد نشده
unbaoked	سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unpicked	نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unbroke	رام نشده سوقان گیری نشده
unborn	هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unset	جایگزین نشده جاانداخته نشده
unsifted	الک نشده رسیدگی نشده
irredenta	انجام نشده جبران نشده
inconsummate	تکمیل نشده انجام نشده
unredeemed	جبران نشده سبک نشده
unsought	جستجو نشده کشف نشده
unasked	خواسته نشده پرسیده نشده
undirected	رهبری نشده راهنمایی نشده
untried	امتحان نشده محاکمه نشده
uncharged	محسوب نشده رسمامتهم نشده
unintended saving	پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
incomplete	انجام نشده پر نشده
unintended investment	سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush	اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
spirit of wine	الکل
spiriting	الکل
spirit	الکل
spirits of wine	الکل
alcohol	الکل
water/alcohol	الکل
varnish	لاک الکل
dihydric alcohol	الکل دوعاملی
dihydric alcohol	دی هیدرولیک الکل
grain alcohol	الکل خالص
absolute alcohol	الکل مطلق
anhydrous alcohol	الکل مطلق
acetylene alcohol	الکل استیلنی
neutral spirits	الکل سفید
secondary alcohol	الکل 2 درجه
acetylenic alcohol	الکل استیلنی
varnished	لاک الکل
ethanol	الکل معمولی
rectified spirit	الکل دو تقطیری
spiritous	الکل دار
spirit varnish	لاک الکل
shellac solution	لاک الکل
varnishing	لاک الکل
varnishes	لاک الکل
methyl alcohol	متیل الکل
proof spirit	الکل خالص
primary alcohol	الکل 1 درجه
polyalcohol	پلی الکل
alcoholimeter	الکل سنج
monohydric alcohol	مونوهیدریک الکل
alcoholysis	الکل کافت
lacquer	لاک الکل
lacquers	لاک الکل
ethanol	الکل اتیلیک
amyl alcohol	الکل امیلیک
glycol	الکل دهنی
denatured alcohol	الکل تقلیبی
laced	الکل زده
methanol	الکل متیلیک
methyle alcohol	الکل متیلیک
alcoholmeter	الکل سنج
alcoholometer	الکل سنج
ethyl alcohol	الکل اتیلیک
methyl alcohol	الکل متیلیک
alcoholic	دارای الکل
alcoholic	معتادبنوشیدن الکل
alcoholics	دارای الکل
alcoholics	معتادبنوشیدن الکل
ethyl alcohol	الکل معمولی
spirituous	دارای الکل
wood spirit	الکل چوب
wood alcohol	الکل چوب
wood alcohol	الکل متانول
trihydric alcohol	الکل چندعاملی
alcohol-free <adj.>	بدون الکل
tertiary alcohol	الکل 3 درجه
hit the sauce <idiom>	الکل نوشیدن
wet one's whistle <idiom>	نوشیدن الکل
on the wagon <idiom>	الکل ننوشیدن
hit the bottle <idiom>	الکل نوشیدن
lacquers	لاک الکل زدن
hard drink	مشروب قوی و پر الکل
p.v.a	پلی وینیل الکل
absolute ethyl alcohol	اتیل الکل مطلق
alcoholism	تاثیر الکل در مزاج
alcoholism	اعتیاد به نوشیدن الکل
lacquer	لاک الکل زدن
wood alcohol	الکل چوب متانول
kvass	ابجو کم الکل روسی
mercaptan	الکل گوگرد دار
alcoholize	بصورت الکل دراوردن
vinic	مربوط به شراب یا الکل
polyhydric alcohol	پلی هیدریک الکل
polyhydroxcy alcohol	الکل چند عاملی
polyvinyl alcohol	پلی وینیل الکل
secondary alcohol	الکل نوع دوم
proof	مقیاس خلوص الکل
proofs	مقیاس خلوص الکل
tertiary alcohol	الکل نوع سوم
primary alcohol	الکل نوع اول
spirit stain	رنگ لاک الکل
strong drink	مشروب قوی و پر الکل
trihydric alcohol	تری هیدریک الکل
ethyl alcohol	الکل اتیل دار
varnishing	لاک الکل زدن به جلازدن به
The sharp smell of alcohol	بوی تند وتیز الکل
methanol	الکل متیلیک بفرمول OH 3CH
alcoholize	تحت تاثیر الکل دراوردن
varnishes	لاک الکل زدن به جلازدن به
vinometer	الت سنجش الکل شراب
small beer	ابجو پست وکم الکل
varnish	لاک الکل زدن به جلازدن به
methylate	بصورت الکل چوب در اوردن
varnished	لاک الکل زدن به جلازدن به
brut	دارای مقدار خیلی کمی الکل
geraniol	الکل اشباع شده مایع و معطر
off the wagon <idiom>	دوباره شروع به خوردن الکل کردن
pyroxilin	یکجور باروت پنبه که در الکل اب میشود
alcohol-free beer	آبجوی بدون الکل [غذا و آشپزخانه]
non-alcoholic beer	آبجوی بدون الکل [غذا و آشپزخانه]
near beer [American]	آبجوی بدون الکل [غذا و آشپزخانه]
acetum	حل مواد معطر درمحلولی مرکب از اسید استیک و الکل و اب
to quit something cold turkey	چیزی را یکدفعه ترک کردن [مانند سیگار یا الکل]
arrangements	تصفیه
arrangement	تصفیه
clearance	تصفیه
clarification	تصفیه
depuration	تصفیه
water softener	اب تصفیه کن
water softeners	اب تصفیه کن
conciliation	تصفیه
purgation	تصفیه
liquidation	تصفیه
settlements	تصفیه
water purification	تصفیه اب
administration	تصفیه
administrations	تصفیه
adjustment	تصفیه
adjustments	تصفیه
percolation	تصفیه
settlement	تصفیه
infiltration	تصفیه
fining	تصفیه
expurgation	تصفیه
rectification	تصفیه
chaser	آب میوه یا آبجو [ یا نوشیدنی کم الکلی] که پشت مشروب قوی و پر الکل می نوشند
official receiver	مدیر تصفیه
liquidators	مدیر تصفیه
purificator	تصفیه کننده
rectified	تصفیه کردن
to set at rest	تصفیه کردن
administer	تصفیه کردن
administered	تصفیه کردن
administering	تصفیه کردن
administers	تصفیه کردن
catharsis	تصفیه تطهیر
rectifies	تصفیه کردن
purification	شستشو تصفیه
puriform	تصفیه کردن
rarefy	تصفیه کردن
rarify	تصفیه کردن
liquidator	مدیر تصفیه
sewage purification	تصفیه فاضلاب
to pay out	تصفیه کردن
refinef copper	مس تصفیه شده
to pay off	تصفیه کردن
to a upon	تصفیه کردن
smeet	تصفیه کردن
rectify	تصفیه کردن
refineries	تصفیه خانه
gold refining	تصفیه طلا
average adjustment	تصفیه خسارت
break up price	بهای تصفیه
gold parting	تصفیه طلا
calcining klin	بوته تصفیه
calcining method	روش تصفیه
calcine	تصفیه کردن
have it out with someone <idiom>	تصفیه حساب
depurate	تصفیه کردن
depurative	تصفیه کننده
depuratory	تصفیه کننده
depurator	تصفیه کننده
gas cleaning	تصفیه گاز
filtration	تصفیه پالایش
expurgatory	تصفیه کننده
expurgator	تصفیه کننده
zone purification	تصفیه منطقهای
secondary treatment	تصفیه دومین
refinery	تصفیه خانه
refined	تصفیه شده
purified	تصفیه شده
primary treatment	تصفیه نخستین
overrefinement	تصفیه بسیار