Dictiornary-Farsi | الگوی تابش | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
radiation pattern	الگوی تابش


Other Matches

attack pattern	الگوی تک
purchasing patterns	الگوی خرید
bit pattern	الگوی بیتی
field template	الگوی فیلد
energy pattern	الگوی انرژی
stenograph	الگوی حروف
economic model	الگوی اقتصادی
econometric model	الگوی اقتصادسنجی
neoclassical model	الگوی نئوکلاسیک
dynamic model	الگوی پویا
pattern of development	الگوی توسعه
two sector model	الگوی دو بخشی
stochastic model	الگوی تصادفی
demand pattern	الگوی تقاضا
normative model	الگوی هنجاری
macro model	الگوی کلان
bit pattern	الگوی ذرهای
conjunctive model	الگوی عطفی
mathematicl model	الگوی ریاضی
probabilistic model	الگوی احتمالی
micro model	الگوی خرد
molecular model	الگوی مولکولی
random model	الگوی تصادفی
movement pattern	الگوی حرکتی
mathematical model	الگوی ریاضی
haavelmo model	الگوی هاولمو
probabilistic model	الگوی تصادفی
vintage model	الگوی زمانی
program schema	الگوی برنامه
street gauge	الگوی سطح راه
pattern construction drawing	الگوی نقشههای ساختمانی
planning model	الگوی برنامه ریزی
s r model	الگوی محرک- پاسخ
stimulus response model	الگوی محرک- پاسخ
archetype	طرح یا الگوی اصلی
archetypes	طرح یا الگوی اصلی
sport skill pattern	الگوی مهارت ورزشی
space filling molecular model	الگوی مولکولی فضا پر کن
balanced growth model	الگوی رشد متوازن
stencil plate	الگوی نقشه برداری
free electron model	الگوی الکترون ازاد
fundamental motor pattern	الگوی بنیادی حرکت
vintage model	الگوی مقطع زمانی
scheme	الگوی پیش فرض
micro dynamic model	الگوی خرد پویا
keyboard template	الگوی صفحه کلید
macro dynamic model	الگوی کلان پویا
decision model	الگوی تصمیم گیری
stick and ball model	الگوی گلوله و میله
feminiene stereotype	الگوی قالبی زنانگی
noncompetitive model	الگوی غیر رقابتی
developmental motor pattern	الگوی حرکت تکوینی
drill jig	الگوی مته کاری
drilling jig	الگوی مته کاری
s o r model	الگوی محرک- جاندار- پاسخ
stimulus organism response model	الگوی محرک- جاندار- پاسخ
matrix	الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
matrixes	الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
repeating group	الگوی داده مکرردریک رشته بیتی
brilliance	تابش
radiation of heat	تابش
glow	تابش
glowed	تابش
glows	تابش
shines	تابش
shine	تابش
radioactivity	تابش
effulge	تابش
effulgence	تابش
eradiation	تابش
coruscation	تابش
phosphorogenic	تابش زا
erythema	تابش
fulgency	تابش
isodose	هم تابش
irradiation	تابش
emissions	تابش
radiational	تابش
glittered	تابش
glitter	تابش
glitters	تابش
total radiation	تابش کل
emission	تابش
radiation	تابش
glinted	تابش
glints	تابش
glint	تابش
lustre	تابش
glinting	تابش
thermal radiation	تابش حرارتی
exciting radiation	تابش برانگیزاننده
lustreer	تابش فروزندگی
cosmic radiation	تابش کیهانی
thermal emission	تابش حرارتی
sunshine	تابش افتاب
candescent	تابش یاگرما
annihilation radiation	تابش نابودی
visible radiation	تابش مرئی
ultraviolet radiation	تابش فرابنفش
wave radiation	تابش موج
heat radiation	تابش گرما
radiation field	میدان تابش
incidence angle	زاویه تابش
incidence plane	صفحه تابش
plane of incidence	صفحه تابش
irradiance	درخشندگی تابش
energy radiation	تابش انرژی
emissivity	تابش نسبی
electromagnetic radiation	تابش الکترومغناطیسی
irradiancy	درخشندگی تابش
primary cosmic rays	تابش کیهانی
spectrum	گستره تابش
irradiated	تابش دادن
radiation efficiency	راندمان تابش
radiation density	تراکم تابش
radiation constants	ثابتهای تابش
radiant intensity	شدت تابش
irradiate	تابش دادن
radiometer	تابش سنج
soaking	تابش متعادل
irradiation	تابش دهی
irradiates	تابش دادن
cosmic rays	تابش کیهانی
radiation loss	گمگشتگی تابش
radiation laws	قوانین تابش
radiation intensity	شدت تابش
radiation hazard	گزند تابش
sheen	تابش برق
shine	فروغ تابش
shines	فروغ تابش
irradiating	تابش دادن
polarized radiation	تابش قطبیده
fluorescence	تابش ماهتابی
anneal	پخت تابش
solarization	تابش افتاب
background radiation	تابش زمینه
black light	تابش فرابنفش
flashes	تابش انی
flashed	تابش انی
flash	تابش انی
angle of reflection	زاویه تابش
bolometri	تابش سنجی
angle of incidence	زاویه تابش
soft radiation	تابش نرم
area	دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
encoding	نمایش یک حرف یاعنصر با ترکیب یا الگوی یکتا از بیت ها در یک کلمه
areas	دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
grades	الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
grade	الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
dither	رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
dithered	رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
dithers	رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
audio	الگوی صوتی دیجیتال که روی دیسک ذخیره شده است
polarized electromagnetic radiation	تابش الکترومغناطیسی قطبیده
opalescence	تابش قوس و قزحی
net radiation factor	ضریب تابش خالص
near ultraviolet radiation	تابش فرابنفش نزدیک
radiation of heat	انتقال گرمابوسیله تابش
kirchhoff radiation law	قانون تابش کیرشهف
glows	التهاب تابش گداختگی
blackbody radiation	تابش جسم سیاه
bolometric magnitude	قدر تابش سنجی
continuous background radiation	تابش زمینهای پیوسته
glowed	التهاب تابش گداختگی
glow	التهاب تابش گداختگی
planck's radiation law	قانون تابش پلانک
flames	مشتعل شدن تابش
hard radiation	تابش یا پرتو سخت
flame	مشتعل شدن تابش
ionizing radiation	تابش یونیزه کننده
ionizing radiation	تابش یون ساز
dense binary code	کدی که تمام حالتهای ممکن الگوی دودوئی در ان بکار برده میشود
dazzles	تابش یا روشنی خیره کننده
dazzled	تابش یا روشنی خیره کننده
dazzle	تابش یا روشنی خیره کننده
radioactive	پرتو افشان تابش دار
dazzling	تابش یا روشنی خیره کننده
accidentalism	اثرات تابش نورمصنوعی براشیاء
glared	تابش خیره کننده تشعشع
glares	تابش خیره کننده تشعشع
glare	تابش خیره کننده تشعشع
photon	تنها یک الکترون تابش شود
mask	محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
masks	محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
formats	فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
format	فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
sunlight	تابش افتاب انعکاس نور خورشید
isodose	دارای تابش یا اشعه برابر هم شعاع
roentgen	واحد تابش تشعشعات یونیزه کننده
thermionic	مربوط به تابش الکترونها ازاجسام داغ
spray	زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
sprays	زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
spraying	زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
sprayed	زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
radiation cooling	سرد شدن توسط تابش مستقیم از سطح
angle of incidence	زاویه بین شعاع تابش و عمود به صفحه
roentgenography	عکس برداری بوسیله تابش اشعه مجهول
matrix	الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
matrixes	الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
delayed neutrons	نوترونهای تابش شده از یک هسته برانگیخته در یک پروسه رادیواکتیو