English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
glass fibers الیاف شیشه
Search result with all words
spun glass شیشه مذاب الیاف مانند
Other Matches
monofilament الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
over dyeing [رنگرزی الیاف رنگ شده با دو رنگ متفاوت جهت به دست آمدن رنگ سوم. بطور مثال رنگرزی الیاف آبی با رنگینه زرد جهت سبز شدن الیاف.]
burl [nep] گلوله ای یا نپ شدن الیاف در سطح بافته شده بدلیل پیچش الیاف بدور یکدیگر
filament الیاف [بلند و ممتد مثل ابریشم و یا الیاف مصنوعی]
wool sorting دسته بندی الیاف [بر اساس طول الیاف، ناحیه چیده شدن از بدن حیوان و رنگ پشم]
synthetic fibers الیاف شیمیایی [الیاف مصنوعی]
nep پرز [تل] [گلوله ای کوچک از الیاف که در سطح پارچه یا فرش بوجود می آید. این عارضه هنگامی که الیاف طول بلندتری داشته باشند به علت پیچ خوردن آنها به یکدیگر بوجود می آید.]
vat dyeing رنگرزی خمی [روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
glassman تاجر شیشه شیشه ساز
plate glass شیشه سنگ شیشه تختهای
ink bottle شیشه مرکب شیشه جوهر
flatbed وسیلهای با شیشه مسط ح که کار هنری روی آن قرار می گیرد نوک اسکن زیر شیشه حرکت میکند و تصویر را به فایل گرافیکی تبدیل میکند
linter ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
vitrify بصورت شیشه در اوردن بصورت شیشه درامدن
glass wool پشم یا براده شیشه پشم شیشه
fibers الیاف
undyed <adj.> الیاف خام
man-made fiber الیاف مصنوعی
vegetable fiber الیاف گیاهی
fibrillation تشکیل الیاف
fiber optics الیاف نوری
acetate fibers الیاف استاتی
ravel از هم جداکردن الیاف
man-made fiber الیاف شیمیایی
vulcanized fiber الیاف وولکانیده
ramie الیاف گیاه
to unravel woven [knitted] fabric از هم جداکردن [الیاف]
raffia الیاف رافیا
Manila از الیاف گیاهی نساجی
dyeability قابلیت رنگرزی الیاف
shrinkage جمع شدن الیاف
orientation of fibers نظم و یکنواختی الیاف در نخ
bath dye حمام رنگرزی الیاف
bleaching رنگ زدایی الیاف
cotton-carder جدا کننده الیاف
decorticate بصورت الیاف در اوردن از
coir الیاف سخت وزبر
crepe paper کاغذ الیاف درشت
hydrophobic [الیاف مصنوعی ضد جذب آب]
viscose rayon الیاف سلولزی مصنوعی
piassava الیاف نخل پیاساوا
manila rope الیاف یا طناب مانیلا
stripping of dye رنگبری کردن از الیاف
yarn الیاف داستان افسانه امیز
acetate rayon process فرایند تهیه الیاف استاتی
flaxy filaments رشته هایا الیاف کتان
yarns الیاف داستان افسانه امیز
fascicule دسته یا مجموعه کوچک الیاف
tows پس مانده الیاف کتان یا شاهدانه
polyester الیاف یاپارچه پولی استر
plucker ماشین الیاف بازکن پشم
fasciculus دسته یا مجموعه کوچک الیاف
adhesion of fibers خاصیت چسبندگی الیاف به یکدیگر
tow پس مانده الیاف کتان یا شاهدانه
density تراکم الیاف [در یک مساحت معین]
fascicle دسته یامجموعه کوچک الیاف
cellulose الیاف سلولز [در پنبه کنف و غیره]
oakum الیاف قیراندود کنف مخصوص درزگیری
carding موازی کردن الیاف قبل از ریسندگی
curing time مدت زمان پخت الیاف در رنگرزی
oakum پس مانده الیاف شاهدانه کنف لایی
mildew کپک و قارچ بر روی الیاف پنبه
protein fiber الیاف پروتئینی [مانند ابریشم و پشم]
vegetable fiber الیاف سلولزی [مثل پنبه و کنف]
kapok الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم
blade کاردک تیز جهت بریدن الیاف اضافی
natural fiber الیاف طبیعی [مثل پشم، پنبه و ابریشم]
flocculus دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
tip fading [رنگ پریدگی الیاف در مجاورت نور آفتاب]
ingrain نخی که قبلا الیاف ان رنگ شده است
close grained دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته
henequen الیاف محکم وزرد رنگ گیاه صباره
dacron نام تجارتی الیاف مصنوعی پارچه داکرون
close grain دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته
yacht rope طناب ساخته شده از الیاف نرم و سفید مانیل
flock [الیاف ریز و خرد شده که قابلیت ریسندگی دارند.]
patina [جرم، کبره و کثیف شدن الیاف پشم در اثر مرور زمان]
carding brush شانه حلاجی یا کیله جهت موازی کردن الیاف به روش دستی
sliver فتیله نخ [الیاف کشیده شده و موازی که هنوز تاب داده نشده اند.]
unidirectional composite ساختاری که همه الیاف یارشتههای ان موازی بوده ومعمولا در جهت نیروی وارده میباشند
acrylic fibers الیاف مصنوعی اکریلیک [گاه در فرش بصورت تقلبی به جای پشم استفاده می شود]
braids الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
braided الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
braid الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
glass شیشه
plate شیشه
glazier شیشه بر
glazier شیشه گر
pane شیشه
water glass اب شیشه
panes شیشه
glass blower شیشه گر
plates شیشه
glassblower شیشه گر
bottles شیشه
bottle شیشه
glass cutter شیشه بر
single yarn نخ یک لا [این نخ از تابیده شدن الیاف در یک جهت بوجود می آید و قبل از مرحله چندلا تابی است.]
S-twist [S-spun] نخ چپ تاب [جهت پیچیدن الیاف بدور یکدیگر در این نوع نخ مانند حرف اس لاتین است.]
ferrous sulfate دندانه آهن [جهت تولید رنگ های تیره تر و کاهش تردی و شکنندگی الیاف پشم]
spun glass شیشه ریسیده
glasswool پشم شیشه
granulated glass شیشه اج دار
silicate of soda شیشه مایع
sight glass شیشه مرئی
sheetglass شیشه ورق
glassmaker شیشه ساز
sodium metasilicate شیشه مایع
glaziery شیشه بری
glass wool پشم شیشه
glassman شیشه فروشی
soluble glass شیشه مایع
glass rebate دوراهه شیشه
sodium silicate شیشه مایع
glassworker شیشه ساز
glasswork شیشه سازی
glass ware فروف شیشه
hard glass شیشه سخت
sheetglass ورق شیشه
safety glass شیشه نشکن
muscovy glass شیشه معدنی
safety glass شیشه بی خطراتومبیل
safety glass شیشه ایمنی
rough cast glass شیشه خام
obscured glass شیشه تار
obscured glass شیشه مات
obsidian شیشه معدنی
opaline شیشه مات
opalline شیشه مات
opaque glass شیشه کدر
ornamental glass شیشه تزئینی
quartzite brick سنگ شیشه
mirror glass شیشه اینه
safety glass شیشه اطمینان
hyaline شیشه مانند
sheet glass شیشه ورقی
security glass شیشه ایمنی
sheet glass شیشه جام
security glass شیشه نشکن
lead glass شیشه سربی
lead work شیشه اندازی
lime glass شیشه اهکی
pane قاب شیشه
liquid glass شیشه مایع
scent bottle شیشه عطری
sandiver ریم شیشه
sandiver خلط شیشه
optic شیشه عینک
anti dazzle screen شیشه نورگیر
anti dazzle screen شیشه ضد نور
glaze شیشه انداختن
windowpane شیشه پنجره
glaze لعاب شیشه
case bottle شیشه چارپهلو
watch glss شیشه ساعت
cast glass شیشه ریخته گی
watch glass شیشه ساعت
bottle brush شیشه پاک کن
glass شیشه گرفتن
colored glass شیشه رنگی
glass شیشه الات
glazes لعاب شیشه
glassware شیشه الات
fibreglass پشم شیشه
fibreglass شیشه لیفی
glasshouse شیشه گرخانه
glasshouses شیشه گرخانه
plate glass شیشه لوحی
glazing شیشه بری
glazing شیشه کاری
glassy شیشه مانند
brushes شیشه شور
brush شیشه شور
glazes شیشه انداختن
glassware فروف شیشه
crown glass شیشه گردیاچرخی
vitriform شیشه مانند
pane جام شیشه
frosted glass شیشه مات
foamglass شیشه اسفنجی
foamglass شیشه کفی
focusing screen شیشه مات
frosted glass شیشه کدر
tempered glass شیشه ابداده
glass blowing شیشه گری
stock bottle شیشه ذخیره
glass cloth شیشه پاک کن
stined glass شیشه رنگی
glass dust خرده شیشه
case-bottle شیشه چارپر
glass frit شیشه متخلخل
water glass شیشه محلول
panes قاب شیشه
vitrification شیشه سازی
water glass شیشه مایع
Pyrex شیشه پیرکس
panes جام شیشه
fiberglass پشم شیشه
vial شیشه نمونه
vitrification تبدیل به شیشه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com