English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 87 (2 milliseconds)
English Persian
area target اماج منطقهای
Other Matches
sector scan کاوش منطقهای با رادار تجسس منطقهای
regional forces نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
targeting اماج
targets اماج
targetted اماج
targetting اماج
targe اماج
gruel اماج
targeted اماج
objective اماج
target اماج
objectives اماج
target behavior رفتار اماج
record as target ثبت اماج
target overlay کالک اماج
loblolly اش اماج غلیظ
point target اماج نقطهای
record as target اماج را ثبت کنید
scheduled target اماج طبق برنامه
jack o' lent تمثال یهودای اسخر یوطی اماج
divert تغییر دادن اماج یا ماموریت یا مقصد
diverted تغییر دادن اماج یا ماموریت یا مقصد
diverts تغییر دادن اماج یا ماموریت یا مقصد
on target بالای اماج زمان روی هدف
territorial منطقهای
regionally منطقهای
zonular منطقهای
zonary منطقهای
zonal منطقهای
regional منطقهای
regional trade تجارت منطقهای
regional economy اقتصاد منطقهای
zone purification تصفیه منطقهای
zone defence دفاع منطقهای
zone refining پالایش منطقهای
zone دفاع منطقهای
regional center مرکز منطقهای
regional development توسعه منطقهای
regional gap شکاف منطقهای
regional network شبکه منطقهای
regional projects طرحهای منطقهای
area defense پدافند منطقهای
area signal center مرکزمخابرات منطقهای
area study بررسی منطقهای
area target هدف منطقهای
area confinement facility بازداشتگاه منطقهای
carpet bombing بمباران منطقهای
area bombing بمباران منطقهای
circuit court دادگاه منطقهای
territorial محلی منطقهای
zones دفاع منطقهای
area monitoring مراقبت منطقهای
area interdiction ممانعت منطقهای
area fire اتش منطقهای
area evacuation تخلیه منطقهای
area evacuation اخراجات منطقهای
area sampling نمونه گیری منطقهای
area control center مرکز کنترل منطقهای
regional planning برنامه ریزی منطقهای
regionalistic منطقهای ناحیه گرای
regionalist منطقهای ناحیه گرای
zonal tournament تورنمنت منطقهای شطرنج
demolition belt کمربند تخریب منطقهای
convalescent center بیمارستان ثابت منطقهای
redeploys از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
redeploying از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
redeploy از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
redeployed از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
plastic zone منطقهای که در ان خاکها زیر و رو میشوند
deprossion منطقهای با فشار بارومتری نسبتا کم
extended defense پدافند در جبهه عریض به طور منطقهای
free zone منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
watershed منطقهای که اب دریا یا رودخانه را پخش وتقسیم میکند
watersheds منطقهای که اب دریا یا رودخانه را پخش وتقسیم میکند
equisignal zone منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
effective beaten zone منطقهای که 28 درصد گلوله ها دران فرود می اید
cyclone منطقهای با فشار بارومتری کم و گردبادهای منحصر به فرد
cyclones منطقهای با فشار بارومتری کم و گردبادهای منحصر به فرد
carpet bombing توزیع بمب جهت پوشش یک منطقه بمباران منطقهای
planned target اماج طرح ریزی شده هدف پیش بینی شده
intermediate area منطقه واسطه دیدبانی رادار منطقهای به عمق 2 تا 01هزار متر در جلوی لشگر
third area conflict جنگ در منطقهای غیر ازسرزمین دو طرف جنگ مبارزه در کشور سوم
zone time وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
area search کاوش منطقه با دیدبانی بصری کاوش منطقهای
synoptic situation شرایط جوی محلی موجود شرایط جوی اندازه گیری شده منطقهای
contiguous zone منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com