Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (22 milliseconds)
English
Persian
hypnotizable
اماده برای خواب رفتن بوسائل مصنوعی
Other Matches
prompt to go
اماده برای رفتن
ready reserve
ذخیره اماده ذخایر اماده احتیاط اماده برای بسیج یااستفاده
hypnosis
خواب مصنوعی
somnolism
خواب مصنوعی
hypnotic
مولد خواب مصنوعی
winterize
اماده برای زمستان شدن خود را برای مقابله باسرمای زمستان اماده کردن
pathetism
خواب اوری مصنوعی هیپنوتیزیم
hypnotism
علم هیپنوتیزم یاطریقه خواب اوری مصنوعی
mesmeric
مربوط بخواب مصنوعی درحالت خواب مغناطیسی گیرنده
on guard
اماده توپگیری اماده برای توگیری
prompt to go
اماده رفتن
bound
: اماده رفتن
to fall asleep
به خواب رفتن
get off to sleep
خواب رفتن
to doze off
به خواب رفتن
to be prepared to go
اماده رفتن بودن
he is indisposed to go
اماده رفتن نیست
sleeping
خواب رفتن خفتن
somnambulation
راه رفتن در خواب
somnambulate
در خواب راه رفتن
noctambulism
راه رفتن در خواب
noctambulation
راه رفتن در خواب
dead to the world
<idiom>
زود به خواب رفتن
somnambulism
راه رفتن در خواب
sleeps
خواب رفتن خفتن
zonk out
<idiom>
سریع به خواب رفتن
sleep
خواب رفتن خفتن
bound for home
اماده رفتن به کشور میهن
hom ward bound
اماده رفتن به کشور میهن
conk out
<idiom>
بعلت خستگی به خواب رفتن
to sleep sound
خواب راحت یاسنگین رفتن
somnambulant
معتاد به راه رفتن در خواب
somnambular
معتاد به راه رفتن در خواب
station time
زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
he is out and a bout
از بستر برخاسته و اماده بیرون رفتن است
out like a light
<idiom>
(زود خوابیدن)خیلی سریع به خواب رفتن
somnambul
کلمه پیشوندی است بمعنی راه رفتن در خواب
pettiforggery
تشبث بوسائل پست
psychotherapy ortherapeutics
معالجه بوسائل روحی یاهیپنوتیزیم
ground readiness
اماده باش در روی زمین اماده بودن هواپیماها درروی باند اماده باش زمینی
alpha beta technique
روشی در هوش مصنوعی برای حل بازی ها و مشکلات استراتژیک
ready to die
اماده برای مرگ
fit to work
اماده برای کارکردن
on offer
اماده برای فروش
to fit with
اماده کردن برای
weight belt
کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
backwards
روشی در هوش مصنوعی برای محاسبه هدف از بین چندین قانون
backward
روشی در هوش مصنوعی برای محاسبه هدف از بین چندین قانون
fly casting
مسابقه پرتاب طعمه مصنوعی بدون قلاب برای سنجش دقت
covers
اماده برای برگرداندن توپ
coverings
اماده برای برگرداندن توپ
to keep ome's powder dry
برای هر رویدادی اماده بودن
to prepare for war
برای جنگ اماده شدن
mission ready
هواپیمای اماده برای پرواز
to stand in the gap
برای دفاع اماده بودن
he was prone to mischief
برای دو بهمزنی و شیطنت اماده
batted
گل اماده برای کوزه گری
bats
گل اماده برای کوزه گری
attentions
شمشیرباز اماده برای مبارزه
on guard
اماده برای دفاع باشید
attack on preparation
شمشیرباز اماده برای حمله
forthcomming
اماده برای ارائه کردن
cover
اماده برای برگرداندن توپ
up and running
اماده برای عملیات کامل
bat
گل اماده برای کوزه گری
attention
شمشیرباز اماده برای مبارزه
crammed
خودرا برای امتحان اماده کردن
cramming
خودرا برای امتحان اماده کردن
cram
خودرا برای امتحان اماده کردن
cover
اماده شدن برای دریافت توپ
addressed
اماده شدن برای ضربه یاهدفگیری
covers
اماده شدن برای دریافت توپ
crams
خودرا برای امتحان اماده کردن
off the shelf
تدارکات اماده برای توزیع و تحویل
addresses
اماده شدن برای ضربه یاهدفگیری
platform load
بار اماده برای بارریزی هوایی
finished product
محصولات اماده برای توزیع ومصرف
coverings
اماده شدن برای دریافت توپ
herbescent
اماده برای پیداکردن طبیعت گیاه
winterization
اماده کردن برای کار در زمستان
groom
اماده کردن شیب برای اسکی مهتر
repertoire
فهرست نمایشهای اماده برای نمایش دادن
clutch start
روشن و اماده بودن موتورسیکلت برای مسابقه
tropicalization
اماده کردن برای کار درمنطقه استوایی
pooled
عده کارمند اماده برای انجام امری
pool
عده کارمند اماده برای انجام امری
to the manner born
فطره اماده برای موقعیت واشنا باداب
pools
عده کارمند اماده برای انجام امری
grooms
اماده کردن شیب برای اسکی مهتر
night clothes
لباس خواب جامه شبانه برای تو خانه
refire time
زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
sawhorse
نیمکت زیر الوار اماده برای اره کشی
aircraft turn around
اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات
set up
اماده کردن اتومبیل برای مسابقه درمسیر معین
civilian preparedness for war
اماده کردن مردم برای جنگ امادگی غیرنظامیان
back up
اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار
vitrescent
اماده برای تبدیل به شیشه دارای خاصیت شیشهای
despatched
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
lime paste
اهک شکفته شده و اماده برای تهیه بتن
despatches
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
despatching
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatch
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
it is insusceptible of change
اماده برای تغییر نسبت استعداد دگرگونی ندارد
dispatched
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatches
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
back-up
اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار
reaction time
زمان اماده شدن یکان برای عکس العمل به دستورات
hot site
یک مرکز کاملا" مجهزکامپیوتری که برای حالت اضطراری اماده است
pilot engine
ماشینی که راه را برای ماشین دیگر صاف و اماده میسازد
reception station
پست پذیرش و اماده کردن افراد جدید برای اعزام
turnkey
سیستم کامپیوتر اماده برای یک منظور خاص اصلی جامع
predigest
بزبان ساده وقابل فهم دراوردن برای استفاده اماده کردن
rig the ship
فرمان ناو را برای بازدیداماده کنید اماده کردن ناوبرای بازدید
sedan
اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
sedans
اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
crammer
کسیکه کارش اماده کردن شاگردان برای امتحان بطورسطحی است
prolog
زبان برنامه نویسی سطح بالا که ازعملیات منط قی برای هوش مصنوعی وبرنامههای بازیابی داده استفاده میکنند
turnkey system
سیستم کامپیوتری که قبلا"تدارک دیده شده و برای استفاده اماده است
pressure breathing
تنفس مصنوعی دادن با تولیداختلاف فشار هوا دستگاه تنفس یدکی اکسیژن برای خلبان
supercritical
حالت اماده به انفجار ماده اتمی ترکیب اماده به انفجاراتمی
the early bird catches the worm
<proverb>
کسی که بر سر خواب سحر شبیخون زد هزار دولت بیدار را به خواب گرفت
somnambulist
کسیکه در خواب راه میرود وابسته به راهروی درخواب خواب گرد
narcolepsy
حالت خواب الودگی ومیل شدیدبه خواب
night gown
جامه خواب زنان و کودکان پیراهن خواب
trip the light fantastic
<idiom>
رفتن برای رقصیدن
fluctuability
امادگی برای بالاوپایین رفتن
sick call
تجمع برای رفتن به بهداری
to stretch one's legs
برای ورزش راه رفتن
gressorial
مناسب برای راه رفتن
hypnoid
نومی شبیه خواب یا خواب هیپنوتیزم
hypnoidal
نومی شبیه خواب یا خواب هیپنوتیزم
master clear
کلیدی روی بعضی ازکنسولهای کامپیوتری که ثباتهای عملیاتی را پاک کردن و انها را برای حالت جدید عملیات اماده میکند
pouncing
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
mafrash
مفرش
[واژه عربی به معنی خوابگاه و یا کیسه خواب می باشد و حالت تزئینی داشته، اطراف تشک خواب و یا جای استراحت را می پوشاند.]
Linotype
ماشین حروف ریزی که سطرسطر حروف را میریزد وسطرسطر برای چاپ اماده میکند
voyage repairs
تعمیرات مخصوص اماده شدن ناو برای دریانوردی تعمیرات قبل از حرکت دریایی
to step out
برای مدت کوتاهی بیرون رفتن
turn out
<idiom>
رفتن برای دیدن یا انجام کاری
sand shoes
یکجور گیوه برای رفتن در شن زار
to be coming up to meet
به طرف کسی رفتن برای برخورد
shop around
<idiom>
به مغازههای مختلفی برای خریدچیزی رفتن
to come towards
به طرف کسی رفتن برای برخورد
to approach
به طرف کسی رفتن برای برخورد
to come to meet
به طرف کسی رفتن برای برخورد
staging area
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
to go away
ترک کردن برای رفتن و آوردن چیزی
to go to
ترک کردن برای رفتن و آوردن چیزی
to be after somebody
پی
[دنبال]
کسی رفتن
[برای کیفری مجازاتی]
to go clubbing
به باشگاه
[های]
شب رفتن
[برای رقص و غیره]
shore leave
مرخصی ملوانان وافسران برای رفتن بخشکی
Where do I change for ... ?
برای رفتن به ... کجا باید عوض کنم؟
to ride on the bus
سوار اتوبوس شدن
[برای رفتن به جایی]
clearance diving
شیرجه رفتن برای پاک کردن مین شیرجه برای مین روبی
statitizing
فرایند انتقال یک دستورالعمل از حافظه کامپیوتر به ثباتهای دستورالعمل و نگهداری ان ان در انجا بگونهای که برای اجرا شدن اماده باشد
Where do I change for ... ?
برای رفتن به ... کجا باید مترو را عوض کنم؟
coach dog
یکجورسگ که برای رفتن دنبال درشکه تربیت میکنند
to go catting
[to look for sexual partners]
<idiom>
رفتن برای دختر بلند کردن
[اصطلاح روزمره]
hypnogogic
خواب اور خواب کننده
dreamier
خواب مانند خواب الود
hypnagogic
خواب اور خواب کننده
dreamiest
خواب مانند خواب الود
morpheus
الهه خواب خواب پرور
dogsleep
خواب زودبر خواب دروغی
dreamy
خواب مانند خواب الود
somnific
خواب اور خواب الود
zone ride
کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
Which bus do I take for the opera?
برای رفتن به اپرا کدام اتوبوس را باید سوار شوم؟
list
1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی
panel
نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
panels
نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
pace lap
دور پیست را باهم رفتن برای گرم کردن ماشین در اغازمسابقه
Which bus do I take to Victoria Station?
کدام اتوبوس را برای رفتن به ایستگاه ویکتوریا باید سوار شوم؟
naval landing party
تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
night dress
جامه خواب پیراهن خواب خواب جامه
ramp alert
اماده باش در سکوی در جا زدن اماده باش 51 دقیقهای
He is fast asleep.
خواب خواب است
bail out
کنار رفتن توپ زن از محل ایستادن برای حفافت ازضربه توپ
warning order
دستور اماده باش اعلام اماده باش
laager
هلی کوپتر در حال اماده باش جلو هلی کوپتر اماده
pussyfoot
دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
goose step
رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
you have no option but to go
چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
alert force
نیروهای اماده باش نیروهای اماده
eagle flight
نیروی هوا روی در حال اماده باش نیروی هوا روی اماده
mouch
راه رفتن دولادولاراه رفتن
accrete
مصنوعی
flower work
گل مصنوعی
feigned
مصنوعی
artful
مصنوعی
synthesic
مصنوعی
dummies
مصنوعی
man made
مصنوعی
postiche
مصنوعی
man-made
مصنوعی
sophisticated
مصنوعی
synthetic
مصنوعی
artificial
مصنوعی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com