Dictiornary-Farsi | امادگی شکست فاحش | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (10 milliseconds)

English	Persian
lurch	امادگی شکست فاحش
lurched	امادگی شکست فاحش
lurches	امادگی شکست فاحش
lurching	امادگی شکست فاحش


Other Matches

bombs	شکست فاحش
bombed out	شکست فاحش
bombed	شکست فاحش
bomb	شکست فاحش
outclasses	شکست فاحش حریف
outclass	شکست فاحش حریف
snow under	شکست فاحش خوردن
outclassed	شکست فاحش حریف
outclassing	شکست فاحش حریف
larrup	کتک جانانه زدن شکست فاحش دادن
readiness condition	وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
parallax	پارالاکس ضریب شکست نور جابجایی تصویر در اثر شکست نور
defense readiness condition	وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
grossing	فاحش
gross	فاحش
grosses	فاحش
heavier	فاحش
grossed	فاحش
grosser	فاحش
grossest	فاحش
heavies	فاحش
heaviest	فاحش
heavy	فاحش
egregious	فاحش
gross f.	عین فاحش
upheavals	تغییر فاحش
evident deception	غبن فاحش
tremendous	مهیب فاحش
deceit resulting in gross loss	غبن فاحش
enormous lesion	غبن فاحش
upheaval	تغییر فاحش
gross fraud	غبن فاحش
gross negligence	اهمال فاحش
blunder	اشتباه فاحش در شطرنج
blundered	اشتباه فاحش در شطرنج
gross error	خطای فاحش [ریاضی]
blunders	اشتباه فاحش در شطرنج
slasher	تخفیف فاحش دهنده
blundering	اشتباه فاحش در شطرنج
humdingers	دارای برتری فاحش
humdinger	دارای برتری فاحش
air defense readiness	وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
atmospheric refraction	شکست نور دراثر برخورد به طبقات جوی شکست جوی نور
readiness	امادگی
tautness	امادگی
preparedness	امادگی
forms	امادگی
conditioning	امادگی
form	امادگی
kelter or kilter	امادگی
kelter	امادگی
formed	امادگی
penchant	امادگی
covers	امادگی
preparation	امادگی
susceptibility	امادگی
qualification	امادگی
disposition	امادگی
predispostion	امادگی
proneness	امادگی
preparations	امادگی
coverings	امادگی
cover	امادگی
preparatory interval	دوره امادگی
state of alert	وضعیت امادگی
operational readiness	امادگی عملیاتی
reading readiness	امادگی خواندن
second degree of readiness	امادگی درجه دو
liability to disease	تعهد امادگی
physical fitness	امادگی جسمانی
peak up	در اوج امادگی
third degree of readiness	امادگی درجه سه
law of readiness	قانون امادگی
medical fitness	امادگی پزشکی
vigilance	امادگی چالاکی
insusceptibility	عدم امادگی
hot	امادگی کامل
hotter	امادگی کامل
hottest	امادگی کامل
half way houses	خانههای امادگی
availability	زمان امادگی
erg	2- امادگی ذاتی
combat readiness	امادگی رزمی
condition of readiness	شرایط امادگی
indisposedness	عدم امادگی
readiness	امادگی رزمی
reconditioning	تجدید امادگی
unreadiness	عدم امادگی
indisposition	عدم امادگی
indispositions	عدم امادگی
preparatory school	اموزشگاه امادگی
training camp	اردوی امادگی
preparatory schools	اموزشگاه امادگی
work out	تمرین امادگی
peripheral	دوره امادگی
distensibility	امادگی برای بادکردن
data terminal ready	امادگی ترمینال داده
combat ready	دارای امادگی رزمی
data set ready	امادگی مجموعه داده ها
condition code	کد وضعیت امادگی اقلام
condition of readiness	وضعیت امادگی رزمی
materiel readiness	امادگی رزمی وسایل
operational performance category	طبقه امادگی عملیاتی
readiness category	درجه امادگی رزمی
operational performance category	امادگی عملیاتی از طبقه
readiness	اماده باش امادگی
peripheral course	دوره امادگی نظامی
physical fitness	امادگی عمومی جسمانی
habilitation	لباس پوشاندن امادگی
ingenuity	امادگی برای اختراع
fourth degree of readiness	امادگی درجه چهار
flyable dud	بدون امادگی رزمی
readiness category	نوع امادگی رزمی
level of readiness	سطح امادگی رزمی
school readiness	امادگی ورود به مدرسه
accessibility	امادگی برای پذیرایی
preparations	امادگی اماده سازی
preparation	امادگی اماده سازی
sight-reading	بدون امادگی قبلی اجراکردن
sight-read	بدون امادگی قبلی اجراکردن
sight-reads	بدون امادگی قبلی اجراکردن
opposability	امادگی برای روبرو گذاشتن
readiness to report	امادگی برای پاسخ دادن
teachability	امادگی جهت یاد گرفتن
sight read	بدون امادگی قبلی اجراکردن
reagency	امادگی برای واکنش یا معرفی
fluctuability	امادگی برای بالاوپایین رفتن
haemophillia	امادگی بخون رفتن زیاد
flight readiness firing	ازمایش سریع امادگی پرتاب موشک
communicativeness	امادگی برای رساندن خبر پرگویی
insuperability	عدم امادگی برای از میان برداشتن
irresponsiveness	عدم امادگی برای پاسخ دادن
materiel readiness	میزان امادگی جنگ افزارها وتجهیزات
removability	ناپایداری امادگی برای برداشته شدن
mission ready	اعلام امادگی هواپیما برای پرواز
army ready material program	برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
inseparability	عدم امادگی برای جدا شدن
impressionability	امادگی برای تحت تاثیر قرارگرفتن
ready solubility in water	امادگی برای زودحل شدن دراب
inerrability	معصومیت عدم امادگی برای خطاکردن
snug down	امادگی قبل از ورود به دریای طوفانی
dtr	Ready Terminal Data امادگی ترمینال داده
vitrescence	امادگی برای تبدیل به شیشه خاصیت شیشهای
war footing	حالت اماده باش در ارتش امادگی رزمی
impulsiveness	امادگی برای کار کردن یا نیروی انی
road test	ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
inductility	عدم امادگی برای لوله شدن اقامه
condensability	قابلیت انقباض یاتکثیف-امادگی برای منقبض شدن
plea of tender	اعلام امادگی خوانده به ادای دین خواهان در دادگاه
civilian preparedness for war	اماده کردن مردم برای جنگ امادگی غیرنظامیان
put and take fishing	انداختن ذخیره ماهی به اب برای امادگی ماهیگیری درفصل
ground	تماس دادن چوب به زمین پشت گوی برای امادگی
unsuccess	شکست
breaks	شکست
gap	شکست
prosternation	شکست
breakage	شکست
breakages	شکست
unsuccessfully	شکست
unsuccessful	شکست
refraction	شکست
defeature	شکست
set back	شکست
flopper	شکست
loss	شکست
failures	شکست
break	شکست
plumper	شکست
deflection	شکست
flunks	شکست
defeating	شکست
defeasance	شکست
flunking	شکست
miscarriage	شکست
three successive defeats	سه شکست پی در پی
flunked	شکست
flunk	شکست
defeats	شکست
deflections	شکست
defeated	شکست
failure	شکست
defeat	شکست
gaps	شکست
miscarriages	شکست
fall	شکست
stickit	شکست خورده
fracturable	قابل شکست
breaking point	نقطهی شکست
double refraction	شکست مضاعف
dielectric strength	استحکام شکست
electric break down	شکست الکتریکی
refractometer	شکست سنج
double refraction	شکست دوبل
failure of negotiations	شکست مذاکرات
failure by rupture	شکست برشی
refractive power	قدرت شکست
refractive index	ضریب شکست
he broke his neck necessity	گردنش شکست
unstart	شکست ناپایدار
inexpugnable	شکست نا پذیر