English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
defense articles اماد و تجهیزات دفاعی
Other Matches
strong point پایگاه دفاعی سنگر مستحکم دفاعی
civilian supply امور اماد غیرنظامی رسانیدن اماد به غیرنظامیان در منطقه
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
coordinated procurement عملیات اماد هماهنگ شده تحویل هم اهنگ شده اماد
balanced mobilization بسیج متعادل اماد ذخیره تهیه اماد ذخیره به طورمتعادل
credit system of supply سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
craft reimbursable supply اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
adopted types انواع تجهیزات مورد قبول انواع تجهیزات قبول شده
central purchase خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
procurement rate نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
foreign military sales فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
defensive line خط دفاعی
apologetic دفاعی
defensive دفاعی
vindicative دفاعی
backfield خط دفاعی
rejoinders پاسخ دفاعی
rejoinder پاسخ دفاعی
odd front خط دفاعی 4 نفره
mixers نوعی خط دفاعی
defensive league اتحاد دفاعی
defensive league اتحادیه دفاعی
mixer نوعی خط دفاعی
defensive fire اتش دفاعی
defense base پایگاه دفاعی
agger پشته ی دفاعی
defense position موضع دفاعی
defense mechanism مکانیسم دفاعی
defense information اطلاعات دفاعی
blue line خط دفاعی هاکی
defensive war جنگ دفاعی
defence mechanisms مکانیزم دفاعی
defence mechanism مکانیزم دفاعی
defensively حالت دفاعی
zone منطقه دفاعی
zones منطقه دفاعی
cover بازی دفاعی
preventive war نبرد دفاعی
stack the defence ارایش دفاعی
five man line خط دفاعی 5 نفره
backcourt نیمه دفاعی
covers بازی دفاعی
coverings بازی دفاعی
sandbagging ایجاداستحکامات دفاعی کردن
rejoinder پاسخ دفاعی دادن
sandbagged ایجاداستحکامات دفاعی کردن
sandbag ایجاداستحکامات دفاعی کردن
cover-up در لاک دفاعی فرورفتن
cover up در لاک دفاعی فرورفتن
cover-ups در لاک دفاعی فرورفتن
back judge داور در محوطه دفاعی
switch position موضع دفاعی بینابین
bump and go نوعی مانور دفاعی
bump and run نوعی مانور دفاعی
bangoe gei تکنیک دفاعی تکواندو
rejoins پاسخ دفاعی دادن
apologist نویسندهء رسالهء دفاعی
rejoining پاسخ دفاعی دادن
rejoined پاسخ دفاعی دادن
apologists نویسندهء رسالهء دفاعی
rejoin پاسخ دفاعی دادن
switch position موضع رابط دفاعی
protective cover جان پناه دفاعی
sandbags ایجاداستحکامات دفاعی کردن
first defense gun جلوترین تیربار دفاعی
guard حالت دفاعی شمشیرباز
palest حصار دفاعی دفاع
guarding حالت دفاعی شمشیرباز
defensive wrestler کشتی گیر دفاعی
decompensation فروپاشی مکانیسمهای دفاعی
defensive player شطرنج باز دفاعی
ante-mural [e] جان پناه دفاعی
Cashel [استحکامات دفاعی ایرلندی]
paler حصار دفاعی دفاع
pale حصار دفاعی دفاع
guards حالت دفاعی شمشیرباز
defensiveness حالت دفاعی داشتن
cross block سد کردن خط دفاعی از کنار
presses تاکتیک دفاعی فشرده
rejoinders پاسخ دفاعی دادن
press تاکتیک دفاعی فشرده
defensive منطقه دفاعی شامل دروازه
parried حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
parries حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
broken field محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
special pleader متخصص تهیه لوایح دفاعی
parry حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
corral دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
corralled دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
corralling دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
corrals دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
prevent defence جبهه دفاعی با استفاده از نفراضافی
parrying حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
integrated defense پدافند ازمناطق توام دفاعی
parrot تجهیزات ای اف اف
fixture تجهیزات
parroted تجهیزات ای اف اف
equipment تجهیزات
acoutrement تجهیزات
accouterment تجهیزات
devices تجهیزات
parrots تجهیزات ای اف اف
accouterments تجهیزات
parroting تجهیزات ای اف اف
device تجهیزات
transfer equipment تجهیزات
rig تجهیزات
rigs تجهیزات
materiel تجهیزات
rigged تجهیزات
instrumentation تجهیزات
appliances تجهیزات
equipments تجهیزات
appliance تجهیزات
seams نقطه باز بین دو منطقه دفاعی
seam نقطه باز بین دو منطقه دفاعی
chevaux de fries [ترتیب دفاعی مانع های تیز]
radar equipment تجهیزات رادار
peripheral equipment تجهیزات جنبی
cryptoequipment تجهیزات رمز
auxiliary equipment تجهیزات کمکی
assembly fixture تجهیزات مونتاژ
critical materials تجهیزات مهم
ancillary equipment تجهیزات پیرامونی
extra equipment تجهیزات اضافی
ancillary equipment تجهیزات جانبی
auxiliary equipment تجهیزات جانبی
machine equipment تجهیزات ماشین
protective equipment تجهیزات حفافتی
output equipment تجهیزات خروجی
capital equipments تجهیزات سرمایهای
illuminating device تجهیزات روشنایی
handling equipment تجهیزات بار
mechanical equipment تجهیزات مکانیکی
garage equipment تجهیزات گاراژ
electric equipment تجهیزات الکتریکی
equipment logbook دفتر تجهیزات
ancillary equipment تجهیزات اضافی
switching device تجهیزات سوئیچینگ
mobilization تجهیزات قوا
turning attachment تجهیزات تراشکاری
accessory equipment تجهیزات یدکی
ventilating equipment تجهیزات تهویه
technical equipment تجهیزات فنی
war material تجهیزات جنگی
telephone equipment تجهیزات تلفن
plants تجهیزات کارگاه
outfit تجهیزات حفاری
plant تجهیزات کارگاه
outfits تجهیزات حفاری
standby equipment تجهیزات جانشینی
individual aquipment تجهیزات انفرادی
redoubt موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
audible تعویض مانور حمله یا دفاعی در مقابل حریف
formation برنامه سازمان دفاعی یاتهاجمی در اغاز هر مسابقه
defenceman مدافع منطقه دفاعی غیر ازدروازه بان
take guard وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
table of organization and equipment (toe جدول سازمان و تجهیزات
oil reclamation equipment تجهیزات احیا روغن
arsenal ساختمان تجهیزات نظامی
core blowing equipment تجهیزات دمیدن هسته
shuttle بردن افرادو تجهیزات
cam turning attachment تجهیزات تراش بادامک
shuttled بردن افرادو تجهیزات
shuttles بردن افرادو تجهیزات
original equipment manufacturer سازنده تجهیزات اصلی
nitriting equipment تجهیزات ازت دهی
mold making equipment تجهیزات قالب سازی
measuring device تجهیزات اندازه گیری
ingot conveying device تجهیزات انتقال شمش
induction melting equipment تجهیزات ذوب القائی
data communications equipment تجهیزات ارتباطات داده ها
panoply تجهیزات و ارایش کامل
accoutre با تجهیزات اماده نمودن
data terminal equipment تجهیزات ترمینال داده
x ray equipment تجهیزات اشعه رونتگن
mobile lubricating equipment تجهیزات روغنکاری متحرک
magazine feeding attachment تجهیزات تغذیه مخزن
paint spraying equipment تجهیزات رنگ پاشی
equipment logbook دفترچه خدمتی تجهیزات
plant records امار تجهیزات کارگاه
precision measuring equipment تجهیزات سنجش دقیق
basic end item تجهیزات ووسایل اولیه
die sinking attachment تجهیزات فرز حدیده
producer durable equipment تجهیزات با دوام تولیدی
grinding attachment تجهیزات سنگ سمباده
peripheral equipment operator متصدی تجهیزات جانبی
forming attachment تجهیزات تراش پروفیل
emergency brake equipment تجهیزات ترمز اضطراری
pattern milling attachment تجهیزات فرز مدل
honing equipment تجهیزات سنگ زنی
water supply اماد اب
bulk material اماد یک جا
water supplies اماد اب
peace dividend ازبین رفتن بودجه دفاعی دراواخر سال ۱۹۸۰
component end item قطعات و اقلام تجهیزات عمده
stacks ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stack ردیف کردن وسایل و تجهیزات
deadlined equipment لوازم و تجهیزات از کار افتاده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com