Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
handicap
امتیاز به طرف ضعیف دربازی
handicaps
امتیاز به طرف ضعیف دربازی
Other Matches
stroke hole
بخشی از بازی گلف که درانجا امتیاز اضافی به حریف ضعیف داده میشود
softy
پسر ضعیف وزن نما ادم ضعیف وسست عنصر
softies
پسر ضعیف وزن نما ادم ضعیف وسست عنصر
softie
پسر ضعیف وزن نما ادم ضعیف وسست عنصر
point after touchdown
[یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
overtime
وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
handicaps
امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicap
امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
palling
ضعیف شدن ضعیف کردن
palled
ضعیف شدن ضعیف کردن
pall
ضعیف شدن ضعیف کردن
palls
ضعیف شدن ضعیف کردن
To dodge . To duck.
جاخالی دادن (دربازی )
play club
دربازی گلف چوگان
dabster
کسیکه دربازی یاکارهای دیگرزبردست است
chip
مهرهای که دربازی نشان بردوباخت است
chips
مهرهای که دربازی نشان بردوباخت است
fieldsman
کسیکه دربازی توپ رانگاه داشته برمیگرداند
crosse
چوگان پهنی که دربازی گلف بکار میرود
low head plant
نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
quiot
حلقه یاصفحه اهنی که دربازی پرت میکنند تاروی میخی بیفتد
handicap
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
rugby point
امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
alleyways
حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
alley
حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
third base
موضع بازیکن برای دفاع منطقه دورپایگاه سوم دربازی بیس بال
alleys
حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
jack pot
دربازی پوکر) پول میان که بازی کردن دست رامنوط بداشتن ....میسازد
weak constitution
بنیه ضعیف ضعف بنیه مزاج ضعیف
rubinstein variation
واریاسیون روبنشتاین دربازی چهار اسب در دفاع فرانسوی دردفاع نیمزو هندی و دردفاع تاراش
Lets play that again .
قبول ندارم.
[قبول نیست دربازی وغیره ]
low voltage distribution system
شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
badminton
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
langorous
ضعیف
lean
ضعیف
soft
ضعیف
softest
ضعیف
languid
ضعیف
leaned
ضعیف
faintish
ضعیف
softer
ضعیف
poor
ضعیف
feeblish
ضعیف
poorer
ضعیف
poorest
ضعیف
languorous
ضعیف
puny
ضعیف
fragile
ضعیف
adynamic
ضعیف
leans
ضعیف
anemic
ضعیف
anile
ضعیف
asthenic
ضعیف
infirm
ضعیف
wonky
ضعیف
slacks
ضعیف
weaklings
ضعیف
weakling
ضعیف
faints
ضعیف
faintest
ضعیف
fainter
ضعیف
defective
ضعیف
fainted
ضعیف
faint
ضعیف
pusillanimous
ضعیف
weakly
ضعیف
amateur
ضعیف
amateurs
ضعیف
slackest
ضعیف
slack
ضعیف
weaknesses
ضعیف
defenceless
ضعیف
weakest
ضعیف
weaker
ضعیف
swipes
ضعیف
weak
ضعیف
poverty stricken
ضعیف
sappy
ضعیف
slender
ضعیف
poverty-stricken
ضعیف
pockets
کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
pocket
کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
dubbed
بازیگر ضعیف
shaky
سست ضعیف
soft money
پول ضعیف
shakiest
سست ضعیف
shakier
سست ضعیف
weak currency
پول ضعیف
dubs
بازیگر ضعیف
weak industry
صنعت ضعیف
dub
بازیگر ضعیف
weak economy
اقتصاد ضعیف
rickety
سست ضعیف
minor control
کنترل ضعیف
miskick
ضربه ضعیف
victims
حریف ضعیف
victim
حریف ضعیف
poor lime
اهک ضعیف
poorish
نسبتا ضعیف
puisne
ضعیف نارسا
low
پایین ضعیف
lowers
ضعیف کردن
lowering
ضعیف کردن
lowered
ضعیف کردن
lower
ضعیف کردن
weak minded
ضعیف الاراده
weak mixture
مخلوط ضعیف
sap
ضعیف کردن
sapped
ضعیف کردن
saps
ضعیف کردن
unnerve
ضعیف کردن
unnerved
ضعیف کردن
unnerves
ضعیف کردن
unnerving
ضعیف کردن
weakening
ضعیف شدن
attenuate
ضعیف کردن
weakened
ضعیف شدن
attenuated
ضعیف کردن
weaken
ضعیف شدن
attenuates
ضعیف کردن
attenuating
ضعیف کردن
fray
ضعیف کردن
frayed
ضعیف کردن
frays
ضعیف کردن
weak point
نقطه ضعیف
weak tradition
حدیث ضعیف
weakhearted
ضعیف النفس
die down
<idiom>
ضعیف تر شدن
glimmers
روشنایی ضعیف
gleam
نور ضعیف
gleamed
نور ضعیف
gleaming
نور ضعیف
gleams
نور ضعیف
imbecile
ضعیف العقل
imbeciles
ضعیف العقل
glimmered
روشنایی ضعیف
glimmer
روشنایی ضعیف
flagging
کاهنده ضعیف
glimmerings
روشنایی ضعیف
hackers
تنیسور ضعیف
low level signal
سیگنال ضعیف
enfeeble
ضعیف کردن
dead colour
رنگ ضعیف
debilitate
ضعیف کردن
weak current
جریان ضعیف
water down
<idiom>
ضعیف شدن
low voltage
فشار ضعیف
low tension
فشار ضعیف
daff
ضعیف النفس
weakens
ضعیف شدن
low potential
فشار ضعیف
cachectic
ضعیف البنیه
banjo hitter
توپزن ضعیف
low voltage line
خط فشار ضعیف
loose coupling
جفتگری ضعیف
lean lime
اهک ضعیف
light current
جریان ضعیف
lean concrete
بتن ضعیف
low current
جریان ضعیف
impuissant
بی قوت ضعیف
hen hearted
ضعیف القلب
hacker
تنیسور ضعیف
decrepit
ضعیف وناتوان
glimmering
روشنایی ضعیف
low field
میدان ضعیف
feeblish
ضعیف نما
glimmers
باروشنایی ضعیف تابیدن
faint
ضعف کردن ضعیف
let up
<idiom>
ضعیف یاکمتر شدن
atonic
ضعیف مربوطبسستی و بی قوتی
low order
کم اثر کم انرژی ضعیف
pass out
<idiom>
ضعیف وغش کردن
communication cable
کابل جریان ضعیف
debilitant
غذای ضعیف کننده
enervate
جسما ضعیف کردن
debilitant
ضعیف کننده مصعف
he is mentally weak
عقلا ضعیف است
diminuendo
تدریجا ضعیف شونده
glimmer
باروشنایی ضعیف تابیدن
feebleminded
دارای فکر ضعیف
glimmered
باروشنایی ضعیف تابیدن
low level switch
کلید جریانهای ضعیف
low pressure boiler
دیگ فشار ضعیف
low pressure casing
محفظه ی فشار ضعیف
low voltage installation
تاسیسات فشار ضعیف
low voltage plant
تاسیسات فشار ضعیف
low voltage voltmeter
ولتمتر فشار ضعیف
low voltage network
شبکه ی فشار ضعیف
signal engineering
تکنیک جریان ضعیف
low voltage operation
کاردر فشار ضعیف
low voltage power station
نیروگاه فشار ضعیف
light current engineering
مهندسی جریان ضعیف
poor spirited
دارای روحیه ضعیف
low voltage side
سمت فشار ضعیف
low voltage supply
منبع فشار ضعیف
low voltage switch
کلید فشار ضعیف
low voltage insulator
ایزولاتور فشار ضعیف
patzer
شطرنج باز ضعیف
low voltage system
سیستم فشار ضعیف
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com