Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (18 milliseconds)
English
Persian
rugby point
امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
Other Matches
point after touchdown
[یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
badminton
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
goal light
چراغ قرمز پشت دروازه لاکراس برای نشان دادن امتیاز در هر بار
handicaps
امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicap
امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
rugby point
3 امتیاز برای ضربه ازاد یاضربه پنالتی
lawn bowling point
یک امتیاز برای رساندن گوی خود به گوی جک نزدیکتر ازگوی حریف
magic number
امتیاز لازم برای قهرمانی
try for point
تلاش برای کسب امتیاز
One point for you.
یک درجه امتیاز
[ بازی]
برای تو.
match points
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
match point
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
free handicap
مسابقه با امتیاز تعادلی برای اسبها
hand
تغییروضع و فرصت برای کسب امتیاز
boundary
6 یا 4 امتیاز برای عبور توپ از خط مرزی
handing
تغییروضع و فرصت برای کسب امتیاز
boundaries
6 یا 4 امتیاز برای عبور توپ از خط مرزی
carrying
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
carries
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
rugby point
3 امتیاز برای رد کردن توپ از فراز دروازبا پا
carry
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
carried
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
steals
از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
par
حساب امتیاز استاندارد برای هر بخش از بازی گلف
blocked
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
shut out
<idiom>
مانع از گرفتن امتیاز برای تیم مقابل شدن
steal
از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
block
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
blocks
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
nursed
حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
nurses
حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
best ball
بازی یک نفر درمقابل 2 یا 3نفر برای کسب بهترین امتیاز
winter book
تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
nurse
حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
paced
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
setup
توپ اسان برای برگرداندن وضع گویهایی که به اسانی می توان امتیاز بدست اورد
pace
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paces
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
overtime
وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
try
کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
tries
کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
collar
کسب اسان امتیاز ضربه
collars
کسب اسان امتیاز ضربه
par in
پایان دادن بازی گلف با کسب امتیاز استاندارد در بخشهای باقیمانده
bogies
گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
bogeys
گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
bogey
گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
split the uprights
امتیاز ضربه با پا را پس ازامتیاز تماس بدست اوردن
off break
کسب امتیاز معینی در ضربه به سمت راست
bye
صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
byes
صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
handicaps
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicap
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
gather shot
ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
hit
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
slot
منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
inverter
دروازه منط قی برای امکانات بر عکس کردن
smother
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothers
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothered
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothering
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
slotting
منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
slots
منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
communicativeness
امادگی برای رساندن خبر پرگویی
flopped
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flop
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flopping
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flops
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
kiosks
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
attacks
فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
gun
اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
guns
اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
attack
فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attacked
فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
ttl
استفاده از طراحی TTL و قط عات برای پیاده سازی مدارهای منط قی و دروازه ها
francs
امتیاز
game bird
یک امتیاز
priviege
امتیاز
upper hand
امتیاز
franc
امتیاز
advantage
امتیاز
franchises
امتیاز
pre-eminence
امتیاز
concessions
امتیاز
chartering
امتیاز
charters
امتیاز
leases
امتیاز
concession
امتیاز
ads
امتیاز
scorelines
خط امتیاز
act of grace
امتیاز
ad
امتیاز
privilege
امتیاز
pre eminence
امتیاز
scoreline
خط امتیاز
distinction
امتیاز
charter
امتیاز
distinctions
امتیاز
chartered
امتیاز
scoreless
بی امتیاز
score
امتیاز
scored
امتیاز
scores
امتیاز
franchise
امتیاز
prominence
امتیاز
rectums
امتیاز
prerogative
امتیاز
point
امتیاز
prerogatives
امتیاز
pas
امتیاز
runs
یک امتیاز
run
یک امتیاز
rectum
امتیاز
royalties
حق امتیاز
royalty
حق امتیاز
exclusiveness
امتیاز
plus
امتیاز
licence
امتیاز
credited
امتیاز
crediting
امتیاز
prominency
امتیاز
credits
امتیاز
licences
امتیاز
licenses
امتیاز
lease
امتیاز
credit
امتیاز
putted
ضربه برای انداختن به سوراخ
putts
ضربه برای انداختن به سوراخ
kickable
اسان برای ضربه زدن با پا
putt
ضربه برای انداختن به سوراخ
winner's circle
محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
concessionary
صاحب امتیاز
differentia
وجه امتیاز
grantee
صاحب امتیاز
game point
امتیاز پایانی
decision
برنده با امتیاز
go-ahead
امتیاز برتر
decisions
برنده با امتیاز
concessionaire
صاحب امتیاز
privileged
امتیاز دار
headstart
امتیاز در شروع
concessioner
صاحب امتیاز
double figures
امتیاز دو رقمی
match points
اخرین امتیاز
preferential
امتیاز دهنده
loss on points
باخت با امتیاز
maritime lien
امتیاز دریایی
oddest
امتیاز دادن
odder
امتیاز دادن
match point
اخرین امتیاز
magna cum laude
با امتیاز زیاد
chalk up
کسب امتیاز
licence owner
صاحب امتیاز
privileged
دارای امتیاز
converts
امتیاز گرفتن
converting
امتیاز گرفتن
converted
امتیاز گرفتن
convert
امتیاز گرفتن
outpoint
برنده با امتیاز
precedence
امتیاز سابقه
perfect score
امتیاز کامل
prerogative
حق یا امتیاز ویژه
awarding of points
امتیاز دادن
precedency
امتیاز سابقه
odd
امتیاز دادن
win on points
پیروزی با امتیاز
concession deed
امتیاز نامه
concessionary agreement
امتیاز نامه
aces
امتیاز سرویس
set point
اخرین امتیاز
insurance
امتیاز مطمئن
prerogatives
حق یا امتیاز ویژه
patent
امتیاز نامه
patented
امتیاز نامه
field privilege
امتیاز فیلد
patenting
امتیاز نامه
score sheet
برگ امتیاز
scoreless
بدون امتیاز
patents
امتیاز نامه
foot score line
خط امتیاز انتهایی
ace
امتیاز سرویس
law of advantage
قانون امتیاز
worst-
امتیاز اوردن
worst
امتیاز اوردن
loved
امتیاز صفر
loves
امتیاز صفر
love
امتیاز صفر
address
آماده شدن برای ضربه یا هدفگیری
addresses
اماده شدن برای ضربه یاهدفگیری
addressed
اماده شدن برای ضربه یاهدفگیری
glossarist
کسی که در پایان کتابی فهرست یا فرهنگی برای لغات دشوار ان تهیه میکند مفسر
assists
بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
assist
بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
assisted
بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
assisting
بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
royal prerogative
حق امتیاز ویژه پادشاه
software license
امتیاز نرم افزار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com