Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
pother
امد ورفت ه حالت اضطراب
Other Matches
neurotic anxiety
اضطراب روان رنجوری اضطراب نوروتیک
She just left ( went ) . off she went .
گذاشت ورفت
it is all up
گذشت ورفت
Off she went .
راهش را کشید ورفت
She left me in the lurch . She stood me up.
مرا کاشت ورفت
It vanished into thin air.
دود شد ورفت هوا
He shut the door and left.
دررا بست ورفت
the i
[حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
modes
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
shuttles
ترنی که فقط در مسیرمعینی امد ورفت کند
shuttled
ترنی که فقط در مسیرمعینی امد ورفت کند
shuttle
ترنی که فقط در مسیرمعینی امد ورفت کند
foreground
سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
square
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogue
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
vitrifying
تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
analogues
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squaring
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analog
سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
convertor
وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
oblique case
حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
anxiousness
اضطراب
uneasiness
اضطراب
unreest
اضطراب
anguish
اضطراب
fury
اضطراب
discomposure
اضطراب
disquietness
اضطراب
disquietude
اضطراب
worriment
اضطراب
commotion
اضطراب
anxieties
اضطراب
anxiety
اضطراب
feeze
اضطراب
worry
اضطراب
worries
اضطراب
print
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
ferment
خروش اضطراب
objective anxiety
اضطراب عینی
castration anxiety
اضطراب اختگی
kiaugh
اضطراب ناراحتی
fermenting
خروش اضطراب
pertubative
اضطراب اور
examination anxiety
اضطراب امتحان
primary anxiety
اضطراب نخستین
have butterflies in one's stomach
اضطراب داشتن
unrest
اشفتگی اضطراب
inquietude
اضطراب تشویش
test anxiety
اضطراب امتحان
hurly
غوغا اضطراب
separation anxiety
اضطراب جدایی
anxiety attack
حمله اضطراب
existential anxiety
اضطراب وجودی
antianxiety drugs
داروهای ضد اضطراب
over anxiety
اشفتگی اضطراب
free floating anxiety
اضطراب فراگیر
anxiety
دل واپسی اضطراب
real anxiety
اضطراب واقعی
an anxious time
مرحله پر اضطراب
basic anxiety
اضطراب بنیادی
future shock
اضطراب دگرگونی
anxieties
دل واپسی اضطراب
ferments
خروش اضطراب
agonist
دچار اضطراب
state of rest
حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
devitrify
از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
alternate
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternated
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternates
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
plebeianism
حالت عوام یا مردم پست حالت توده
perturation
براشفتگی تشویش اضطراب
pangs
اضطراب سخت وناگهانی
pang
اضطراب سخت وناگهانی
manifest anxiety scale
مقیاس اضطراب اشکار
panic
اضطراب و ترس ناگهانی
perturbable
براشفتنی اضطراب پذیر
generalized anxiety disorder
اختلال اضطراب فراگیر
panicked
اضطراب و ترس ناگهانی
panicking
اضطراب و ترس ناگهانی
genitive
حالت مالکیت حالت مضاف الیه
plasticity
حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
taylor manifest anxiety scale
مقیاس اضطراب اشکار تیلور
upset _
واژگونی واژگون سازی اشفتگی اضطراب
furore
هیجان واضطراب مسری اضطراب عمومی
hypochondriasis
اضطراب واندیشه بیهودی راجع بسلامتی خود
backwash
اضطراب یااشفتگی بعداز انجام عملی عواقب
hypochondria
اضطراب واندیشه بیهوده راجع بسلامتی خود
uart
قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
spectrality
حالت طیفی حالت شبحی
cold forming
حالت دهی در حالت سرد
marginal case
حالت نهائی حالت حدی
transitoriness
حالت ناپایداری حالت بی بقایی
spectralness
حالت طیفی حالت شبحی
crude
حالت طبیعی رنگ
[حالت ملایم و اصیل رنگ]
real mode
حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength
استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
universal
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
unstressed
بدون اضطراب بدون کشش
forward seat
حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
phases
حالت
tempered
حالت
unexpressive
بی حالت
posturing
حالت
makes
حالت
stating
حالت
condition
حالت
tempers
حالت
state
حالت
temper
حالت
posture
حالت
postured
حالت
postures
حالت
states
حالت
phased
حالت
febricity
حالت تب
temperaments
حالت
temperament
حالت
grain
حالت
predicament
حالت
predicaments
حالت
mood
حالت
moods
حالت
estates
حالت
phase
حالت
state-
حالت
make
حالت
if
حالت
stated
حالت
case
حالت
feverishness
حالت تب
cases
حالت
self
حالت
estate
حالت
manner
حالت
fettle
حالت
expression
حالت
attitudes
حالت
attitude
حالت
situations
حالت
ill conditioned
بد حالت
situation
حالت
disposition
حالت
idiocrasy
حالت
expressions
حالت
pyreticosis
حالت تب
queasiness
حالت قی
status
حالت
glass eyed
بی حالت
stance
حالت
stances
حالت
line condition
حالت خط
polyvalency
حالت چندفرفیتی
resiliency
حالت ارتجاعی
crudely
در حالت خامی
repellency
حالت دفع
refractivity
حالت انکسار
protected mode
حالت محفوظ
faintly
در حالت ضعف
reclining position
حالت غنوده
aglow
در حالت هیجان
defensive
حالت تدافع
seismicity
حالت ارتعاش
nervousness
حالت عصبانی
sea state
حالت دریا
saccharinity
حالت قندی
privileged mode
حالت ممتاز
pastiness
حالت خمیری
genitive
حالت اضافه
prone position
حالت درازکش
defensively
حالت دفاعی
defensively
با حالت تدافع
problem state
حالت مسئلهای
polyvalence
حالت چندفرفیتی
periodicity
حالت تناوبی
thirstily
با حالت تشنگی
resilience
حالت ارتجاعی
real mode
حالت واقعی
fluidity
حالت مایعی
domesticity
حالت اهلی
normality
حالت عادی
possessive
حالت اضافه
possessives
حالت اضافه
springs
حالت فنری
rapturously
با حالت بیخودی
ragingly
با حالت خشم
perpendicularity
حالت عمودی
physical state
حالت فیزیکی
queasiness
حالت تهوع
queasily
با حالت تهوع
oxidation number
حالت اکسایش
pulverulence
حالت خاکی
oxidation state
حالت اکسایش
paramnesia
حالت فراموشی
dative
حالت برایی
individualism
حالت انفرادی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com