Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (3 milliseconds)
English	Persian
consumer logistics	امور امادی مصرف کنندگان مصرف کالا و اماد
Other Matches
diminishing utility	اصل تقلیل تمایل به مصرف دراینده در اثر مصرف مقدارزیادی از یک کالا در زمان حال
secondary consumers	مصرف کنندگان دومین
tertiary consumers	مصرف کنندگان سومین
primary consumers	مصرف کنندگان نخستین
consumer organization	سازمان حمایت از مصرف کنندگان
consumer research	مطالعه وضعیت مصرف کنندگان
expendable property	اماد مصرف شدنی
consumable supplies	اماد مصرف شدنی
shelf life	مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
The Web site allows consumers to make direct comparisons between competing products.	این وب گاه اجازه می دهد مصرف کنندگان مستقیما محصولات رقیبها را با هم مقایسه بکنند..
final goods	کالا برای مصرف نهائی
average propensity to consume	میل متوسط به مصرف نسبتی از درامد که به مصرف اختصاص می یابد
craft reimbursable supply	اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
power consumer	مصرف انرژی مصرف توان
margin propensity to consume	تمایل نهایی به مصرف نسبت بین میزان مصرف وپس انداز هر فرد به ازای یک واحد افزایش در درامد وثروت فرد
civilian supply	امور اماد غیرنظامی رسانیدن اماد به غیرنظامیان در منطقه
supply economy	صرفه جویی در مصرف اماد صرفه جویی تدارکاتی
life cycle hypothesis	فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
pigou effect	اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
wasters	مصرف
waster	مصرف
consumption possibility line	حد مصرف
wasteful	مصرف
offtake	مصرف
waste	بی مصرف
consumerism	مصرف
sodden	بی مصرف
good for nothing	بی مصرف
extravagant	مصرف
consumption	مصرف
comsumption	مصرف
of no a	بی مصرف
income consumption curve	مصرف
unemployed	بی مصرف
overall consumption	مصرف کل
disposal	مصرف
expense	مصرف
wastes	بی مصرف
aggregate consumption	مصرف کل
usage	مصرف
usages	مصرف
expenditure	مصرف
otiose	بی مصرف
industrial consumption	مصرف صنعتی
utilizable <adj.>	قابل مصرف
mass consumption	مصرف کلان
maximum power demand	مصرف حداکثر
transitory consumption	مصرف انتقالی
usage rate	نرخ مصرف
consumption theory	نظریه مصرف
induced consumption	مصرف القائی
domestic consumption	مصرف خانگی
throw away	چیز بی مصرف
unproductive consumption	مصرف بیهوده
induced consumption	مصرف تشویقی
to use up	مصرف کردن
transitory consumption	مصرف گذرا
internal consumption	مصرف داخلی
internal power	مصرف داخلی
expendable	مصرف پذیر
spends	مصرف کردن
consumption rate	نواخت مصرف
spend	مصرف کردن
eats	مصرف کردن
eat	مصرف کردن
consumerism	مصرف گرایی
throwaway	یکبار مصرف
irrigation consumption	مصرف ابیاری
consume	مصرف کردن
rag	بی مصرف شدن
use up	مصرف کردن
utilization	مصرف بکاربری
rags	بی مصرف شدن
mass consumption	مصرف انبوه
consumes	مصرف کردن
consumed	مصرف کردن
expenditure	میزان مصرف
power consumer	مصرف برق
put away	مصرف کردن
rate of consumption	نرخ مصرف
national consumption	مصرف ملی
capital consumption	مصرف سرمایه
shelf life	تاریخ مصرف
using	استعمال مصرف
ready for use	اماده مصرف
propensity to consume	تمایل به مصرف
propensity to consume	گرایش به مصرف
productive consumption	مصرف مولد
power consumption	مصرف قدرت
power consumption	مصرف برق
present consumption	مصرف جاری
present consumption	مصرف حال
bootless	بی مصرف بی علاج
permanent consumption	مصرف دائمی
per capita water consumption	مصرف سرانه اب
private consumption	مصرف خصوصی
per capita consumption	مصرف سرانه
peak load	بحبوحه مصرف
autonomous consumption	مصرف مستقل
coefficient of utility	ضریب مصرف
optional consumption	مصرف اختیاری
consumers	مصرف کننده
consumer brand	کالای پر مصرف
partial substitution	جانشینی مصرف
users	مصرف کننده
user	مصرف کننده
consumption function	تابع مصرف
consumption possibility line	خط امکانات مصرف
consumption rate	میزان مصرف
consumption rate	اهنگ مصرف
rival consumption	مصرف رقابتی
consumable	مصرف شدنی
conspicuious consumption	مصرف تجملی
consumer	مصرف کننده
abusing	سوء مصرف
abuses	سوء مصرف
abused	سوء مصرف
abuse	سوء مصرف
ready use	اماده مصرف
conspicious consumption	مصرف تجملی
consumption schedule	جدول مصرف
inconsumable	مصرف نکردنی
dismantles	بی مصرف کردن
utilisable [British] <adj.>	قابل مصرف
useful <adj.>	قابل مصرف
home use entry	اعلامیه مصرف
usable <adj.>	قابل مصرف
suitable <adj.>	قابل مصرف
applicable <adj.>	قابل مصرف
fuel consumption	مصرف سوخت
dismantled	بی مصرف کردن
utilizations	موارد مصرف
applicable <adj.>	مصرف کردنی
utilizable <adj.>	مصرف کردنی
gasoline consumption	مصرف بنزین
disposable	مصرف شدنی
expenditure credit	اعتبار مصرف
exhausted	مصرف شده
utilisable [British] <adj.>	مصرف کردنی
useful <adj.>	مصرف کردنی
usable <adj.>	مصرف کردنی
home consumption	مصرف داخلی
suitable <adj.>	مصرف کردنی
home consumption	مصرف خانگی
high mass consumption	مصرف انبوه
use	استعمال مصرف
exploitation [utilization]	مورد مصرف
usage	مورد مصرف
using	مورد مصرف
utilisation [British]	مورد مصرف
utilization	مورد مصرف
excise tax	مالیات بر مصرف
recive	مصرف کنید
idle stock	موجودی بی مصرف
usages	موارد مصرف
utilisations	موارد مصرف
TAN [Transaction authentication number]	رمز یکبار مصرف
uses	استعمال مصرف
dismantling	بی مصرف کردن
energy consumption	مصرف انرژی
dismantle	بی مصرف کردن
to lay up in a napkin	بی مصرف نگاه داشتن
to be on the strain	زیاد مصرف شدن
indirect consumption	مصرف غیر مستقیم
gew gaw	اشیاء قشنگ بی مصرف
use	بکاربردن مصرف کردن
consumers cooperative company	شرکت تعاونی مصرف
use	مصرف استفاده کردن
consumer sovereignty	حاکمیت مصرف کننده
unproductive consumption	مصرف غیر مولد
utilizable	قابل استفاده مصرف
materials utilisation control	کنترل مصرف مواد
baubles	چیزقشنگ وبی مصرف
representative consumer	مصرف کننده نمونه
maximum demand pointer	عقربه مصرف حداکثر
unit kilometer	مصرف کیلومتری یکان
underconsumption theory	نظریه مصرف ناکافی
total consumption burner	مشعل تمام مصرف کن
bauble	چیزقشنگ وبی مصرف
micronutrient	عنصر غذایی کم مصرف
consumer's choice	انتخاب مصرف کننده
consumer surplus	نصیب مصرف کننده
meters	کنتور مصرف سنج
consumer equilibrium	تعادل مصرف کننده
service cable	کابل مصرف کننده
consumer credit	اعتبار مصرف کننده
consumer choice	انتخاب مصرف کننده
consumer behaviour	رفتار مصرف کننده
offer curve	منحنی قیمت مصرف
nonrival consumption	مصرف غیر رقابتی
age of mass consumption	عصر مصرف انبوه
rational consumer	مصرف کننده عقلائی
reactive volt ampere hour meter	کنتور مصرف کور
product usage rate	میزان مصرف محصول
consumer preference	رجحان مصرف کننده
p day	زمان تعادل مصرف
soverignty of the consumer	حاکمیت مصرف کننده
uses	بکاربردن مصرف کردن
price consumption curve	منحنی قیمت مصرف
disposable tableware	ظروف یک بار مصرف

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com