English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 180 (2 milliseconds)
English Persian
tutoring اموزش تک شاگردی
Other Matches
pupillage دوره شاگردی مرحله شاگردی
pupilage دوره شاگردی مرحله شاگردی
armory training اموزش جنگ افزارداری اموزش اسلحه سازی
reconditioning training اموزش تجدید مهارت اموزش توجیهی
basic unit training اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
advanced unit training اموزش تکمیلی واحد اموزش تکمیلی یکان
studentship شاگردی
apprenticeships شاگردی
school mate هم شاگردی
school fellow هم شاگردی
apprenticeship شاگردی
discipleship شاگردی
schoolmate هم شاگردی
pupilship شاگردی
schoolmates هم شاگردی
journey work شاگردی
journeywork شاگردی
to serve apprenticeship دوره شاگردی
prentice شاگردی کردن
apprentice شاگردی کردن کاراموز
in leading در مرحله شاگردی یا نوچگی
apprentices شاگردی کردن کاراموز
to serve one s a دوره شاگردی خودرابه پایان رساندم
non collegiate در باب شاگردی گفته میشود بی دانشکده
oppidan شاگردی که درشبانه روزیهای شهرزندگی میکند
computer assisted instruction اموزش به کمک کامپیوتر اموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر
salvtatorian شاگردی که نطق گشایش یاتهنیت امیزرا اداکند
to take up one'sindentures سند شاگردی خودرا در پایان خدمت پس گرفتن
prize fellow شاگردی که در امتحانات سرامد شده وامتیازی بعنوان جایزه باو داده اند
knife boy خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
training اموزش
education اموزش
tutorial اموزش
instruction اموزش
lore اموزش
instructions اموزش
tutorials اموزش
vocational education اموزش حرفهای
informal education اموزش غیررسمی
integrated training اموزش توام
job training اموزش شغلی
unit training اموزش یکان
unit training اموزش یکانی
personnel training اموزش کارکنان
hypnopedia اموزش با هیپنوتیسم
voluntary training اموزش داوطلبانه
general education اموزش عمومی
compulsory education اموزش اجباری
individualized instruction اموزش انفرادی
computerized instruction اموزش کامپیوتری
concurrent training اموزش همزمان
educability اموزش پذیری
educable اموزش پذیر
education center مرکز اموزش
elementary education اموزش ابتدایی
primary education اموزش ابتدایی
formal education اموزش رسمی
training program برنامه اموزش
training cycle مرحله اموزش
secondary education اموزش متوسطه
reeducation باز اموزش
technical teaching اموزش فنی
remedial instruction اموزش ترمیمی
reward training اموزش با پاداش
technical education اموزش فنی
school center مرکز اموزش
training center مرکز اموزش
programmed instruction اموزش برنامهای
program of instruction برنامه اموزش
professional education اموزش تخصصی
learning curve منحنی اموزش
life long education اموزش مداوم
mass education اموزش همگانی
mass education اموزش جمعی
military training اموزش نظامی
moral education اموزش اخلاقی
training circular نشریه اموزش
transfer of training انتقال اموزش
religious instruction اموزش دینی
teaching machine ماشین اموزش
trained اموزش دادن
training اموزش دادن
basic training اموزش مقدماتی
education اموزش و پرورش
higher education اموزش عالی
bowel training اموزش دفع
sex education اموزش جنسی
trains اموزش دادن
annual training اموزش سالیانه
curriculum اموزش برنامه
curriculums اموزش برنامه
train اموزش دادن
coeducation اموزش مختلط
on the job training اموزش ضمن کار
advanced individual training اموزش تکمیلی انفرادی
active duty for training اموزش زیر پرچم
pedagogic وابسته به اموزش وپرورش
pamphlets نشریه اموزش و فنی
refresher courses دوره اموزش یک ماهه
pamphlet نشریه اموزش و فنی
reserve center مرکز اموزش احتیاط
pedagogical teaching اموزش مطابق فن تعلیم
audio-visual اموزش سمعی وبصری
school مرکز اموزش نظامی
pedagogical وابسته بعلم اموزش
refresher course دوره اموزش یک ماهه
project method روش اموزش طرحی
educational مربوط به اموزش و پرورش
nonformal education اموزش غیر رسمی
audio visual اموزش سمعی وبصری
code training set دستگاه اموزش مرس
formal discipline اموزش صورت گرا
schools مرکز اموزش نظامی
combat development پیشرفت اموزش رزمی
pedagogically مطابق علم اموزش
cbt اموزش بر پایه کامپیوتر
coeducation اموزش وپرورش مختلط
discovery teaching method روش اموزش اکتشافی
comparative education اموزش و پرورش تطبیقی
educationalist کارشناس اموزش و پرورش
educationalists کارشناس اموزش و پرورش
graduate education اموزش بعد از لیسانس
educationists متخصص اموزش و پرورش
educationists کارشناس اموزش و پرورش
army training program برنامه اموزش نظامی
educationist متخصص اموزش و پرورش
special education اموزش و پرورش استثنایی
in serving training اموزش ضمن خدمت
basic combat training اموزش رزم مقدماتی
educationist کارشناس اموزش و پرورش
upbringing روش اموزش و پرورش بچه
pedagogy فن اموزش وپرورش کودک للگی
course مسیر مسابقه دوره اموزش
courses مسیر مسابقه دوره اموزش
toilet training اموزش اداب توالت رفتن
manual training دوره اموزش هنرهای دستی
assault courses میدان اموزش عملیات هجومی
beatification اموزش عمل تبرک کردن
branch material curriculum برنامه اموزش مراکزاموزش رستهای
army training program برنامه اموزش نیروی زمینی
assault course میدان اموزش عملیات هجومی
disciplinary training center مرکز اموزش زندانیان نظامی
computer augmented learning بسط اموزش به کمک کامپیوتر
coursed مسیر مسابقه دوره اموزش
international council شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
world conference of computer in educatio کنفرانس بین المللی اموزش کامپیوتر
educable mentally retarded عقب مانده ذهنی اموزش پذیر
cai Instruction ComputerAssisted اموزش به کمک کامپیوتر
instructions راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
planit زبان برنامه نویسی برای اموزش محاورهای
instruction راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
army training and evaluation program برنامه اموزش و ارزیابی یکانهای نیروی زمینی
rehabilitation training center مرکز اموزش بازاموزی زندانیان جنگی دشمن
in house training برنامهای برای اموزش افراددر سازمانی که در ان کارمی کنند
catechetics فن اموزش اصول دین بوسیله پرسش مسئله گویی
national educational computing conferenc جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
authors CI یا اموزش توسط کامپیوتر میباشدافرادی که تهیه کننده دستورالعمل ها برای سیستمهای
hands on تعیین یک فعالیت یا اموزش که باعملکرد واقعی قطعهای ازسخت افزار درگیر است
hands-on تعیین یک فعالیت یا اموزش که باعملکرد واقعی قطعهای ازسخت افزار درگیر است
probation کاراموزی به سر بردن محکومین جوان در مراکز اموزش مخصوص کانون اصلاح و تربیت
technical escort پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
farmgate type operations رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
liberal education اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
general grant کمک دولت مرکزی به مقامات محلی به عنوان مثال کمک به اموزش و پرورش استان
reeducate دوباره تربیت و هدایت کردن دوباره اموزش دادن
unbundled اموزش و..... که مستقل از سخت افزارکامپیوتر توسط سازنده سخت افزاری فروخته میشود دسته نشده
glm روش اموزش اسکی به بزرگسالان با اسکی کوتاه
attack teacher وسیله اموزش عملیات ضدزیردریایی وانمودساز تک ضدزیردریایی
trainers وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
trainer وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
grenade court میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
combat developer وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
computer managed instruction اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
instruct دستور دادن اموزش دادن
instructs دستور دادن اموزش دادن
instructed دستور دادن اموزش دادن
instructing دستور دادن اموزش دادن
commander's manual ائین نامه راهنمای فرماندهان راهنمای فرماندهان در امر اموزش
education پرورش اموزش و پرورش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com