English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 177 (8 milliseconds)
English Persian
audio visual اموزش سمعی وبصری
audio-visual اموزش سمعی وبصری
Other Matches
audio visual سمعی وبصری
audio-visual سمعی وبصری
armory training اموزش جنگ افزارداری اموزش اسلحه سازی
reconditioning training اموزش تجدید مهارت اموزش توجیهی
audio سمعی
audible سمعی
otic سمعی
voice answer back پاسخ سمعی
audio frequency بسامد سمعی
audio visual سمعی بصری
audiovisual سمعی-بصری
audiovisual سمعی و بصری
audible signal علامت سمعی
audio device دستگاه سمعی
vab پاسخ سمعی
audio-visual سمعی بصری
basic unit training اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
advanced unit training اموزش تکمیلی واحد اموزش تکمیلی یکان
video tape نوار سمعی و بصری
audible alarm اعلان خطر سمعی
audio response device دستگاه جواب دهنده سمعی
video amplifier دستگاه یا مدار تقویت کننده فرکانسهای سمعی و بصری
computer assisted instruction اموزش به کمک کامپیوتر اموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر
ethernet نوعی سیستم شبکه که امکان حمل اطلاعات سمعی و بصری را همانند داده کامپیوتری فراهم می اورد
air signal علایم سمعی و بصری ارسالی از هواپیما علایم هوایی
training اموزش
education اموزش
lore اموزش
instruction اموزش
instructions اموزش
tutorial اموزش
tutorials اموزش
education center مرکز اموزش
compulsory education اموزش اجباری
educable اموزش پذیر
formal education اموزش رسمی
general education اموزش عمومی
hypnopedia اموزش با هیپنوتیسم
individualized instruction اموزش انفرادی
coeducation اموزش مختلط
training center مرکز اموزش
computerized instruction اموزش کامپیوتری
primary education اموزش ابتدایی
elementary education اموزش ابتدایی
concurrent training اموزش همزمان
educability اموزش پذیری
bowel training اموزش دفع
informal education اموزش غیررسمی
integrated training اموزش توام
school center مرکز اموزش
secondary education اموزش متوسطه
teaching machine ماشین اموزش
technical education اموزش فنی
technical teaching اموزش فنی
training circular نشریه اموزش
training cycle مرحله اموزش
training program برنامه اموزش
transfer of training انتقال اموزش
unit training اموزش یکانی
unit training اموزش یکان
vocational education اموزش حرفهای
reward training اموزش با پاداش
remedial instruction اموزش ترمیمی
job training اموزش شغلی
learning curve منحنی اموزش
life long education اموزش مداوم
mass education اموزش همگانی
mass education اموزش جمعی
military training اموزش نظامی
moral education اموزش اخلاقی
personnel training اموزش کارکنان
professional education اموزش تخصصی
program of instruction برنامه اموزش
programmed instruction اموزش برنامهای
reeducation باز اموزش
religious instruction اموزش دینی
voluntary training اموزش داوطلبانه
basic training اموزش مقدماتی
training اموزش دادن
annual training اموزش سالیانه
curriculum اموزش برنامه
curriculums اموزش برنامه
higher education اموزش عالی
education اموزش و پرورش
tutoring اموزش تک شاگردی
sex education اموزش جنسی
trains اموزش دادن
train اموزش دادن
trained اموزش دادن
on the job training اموزش ضمن کار
nonformal education اموزش غیر رسمی
school مرکز اموزش نظامی
refresher course دوره اموزش یک ماهه
refresher courses دوره اموزش یک ماهه
educational مربوط به اموزش و پرورش
in serving training اموزش ضمن خدمت
schools مرکز اموزش نظامی
pedagogical وابسته بعلم اموزش
educationalist کارشناس اموزش و پرورش
educationalists کارشناس اموزش و پرورش
special education اموزش و پرورش استثنایی
advanced individual training اموزش تکمیلی انفرادی
educationist کارشناس اموزش و پرورش
educationist متخصص اموزش و پرورش
reserve center مرکز اموزش احتیاط
educationists کارشناس اموزش و پرورش
educationists متخصص اموزش و پرورش
pedagogic وابسته به اموزش وپرورش
project method روش اموزش طرحی
pedagogically مطابق علم اموزش
pedagogical teaching اموزش مطابق فن تعلیم
graduate education اموزش بعد از لیسانس
pamphlet نشریه اموزش و فنی
pamphlets نشریه اموزش و فنی
discovery teaching method روش اموزش اکتشافی
active duty for training اموزش زیر پرچم
coeducation اموزش وپرورش مختلط
army training program برنامه اموزش نظامی
combat development پیشرفت اموزش رزمی
comparative education اموزش و پرورش تطبیقی
formal discipline اموزش صورت گرا
code training set دستگاه اموزش مرس
basic combat training اموزش رزم مقدماتی
cbt اموزش بر پایه کامپیوتر
upbringing روش اموزش و پرورش بچه
disciplinary training center مرکز اموزش زندانیان نظامی
army training program برنامه اموزش نیروی زمینی
toilet training اموزش اداب توالت رفتن
coursed مسیر مسابقه دوره اموزش
pedagogy فن اموزش وپرورش کودک للگی
computer augmented learning بسط اموزش به کمک کامپیوتر
assault course میدان اموزش عملیات هجومی
course مسیر مسابقه دوره اموزش
assault courses میدان اموزش عملیات هجومی
branch material curriculum برنامه اموزش مراکزاموزش رستهای
manual training دوره اموزش هنرهای دستی
beatification اموزش عمل تبرک کردن
courses مسیر مسابقه دوره اموزش
educable mentally retarded عقب مانده ذهنی اموزش پذیر
world conference of computer in educatio کنفرانس بین المللی اموزش کامپیوتر
international council شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
cai Instruction ComputerAssisted اموزش به کمک کامپیوتر
video cassettes نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
video cassette نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
instruction راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
planit زبان برنامه نویسی برای اموزش محاورهای
rehabilitation training center مرکز اموزش بازاموزی زندانیان جنگی دشمن
instructions راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
army training and evaluation program برنامه اموزش و ارزیابی یکانهای نیروی زمینی
catechetics فن اموزش اصول دین بوسیله پرسش مسئله گویی
in house training برنامهای برای اموزش افراددر سازمانی که در ان کارمی کنند
national educational computing conferenc جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
authors CI یا اموزش توسط کامپیوتر میباشدافرادی که تهیه کننده دستورالعمل ها برای سیستمهای
hands-on تعیین یک فعالیت یا اموزش که باعملکرد واقعی قطعهای ازسخت افزار درگیر است
probation کاراموزی به سر بردن محکومین جوان در مراکز اموزش مخصوص کانون اصلاح و تربیت
hands on تعیین یک فعالیت یا اموزش که باعملکرد واقعی قطعهای ازسخت افزار درگیر است
technical escort پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
farmgate type operations رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
liberal education اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
general grant کمک دولت مرکزی به مقامات محلی به عنوان مثال کمک به اموزش و پرورش استان
reeducate دوباره تربیت و هدایت کردن دوباره اموزش دادن
unbundled اموزش و..... که مستقل از سخت افزارکامپیوتر توسط سازنده سخت افزاری فروخته میشود دسته نشده
grenade court میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
trainers وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
trainer وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
attack teacher وسیله اموزش عملیات ضدزیردریایی وانمودساز تک ضدزیردریایی
glm روش اموزش اسکی به بزرگسالان با اسکی کوتاه
combat developer وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
computer managed instruction اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
instruct دستور دادن اموزش دادن
instructed دستور دادن اموزش دادن
instructing دستور دادن اموزش دادن
instructs دستور دادن اموزش دادن
commander's manual ائین نامه راهنمای فرماندهان راهنمای فرماندهان در امر اموزش
education پرورش اموزش و پرورش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com