English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
emulsification امولسیون سازی
Other Matches
emulsion امولسیون
emulsioning امولسیون
emulsions امولسیون
emulsioned امولسیون
emulsifiers مایه امولسیون
bitumen emulsion امولسیون قیر
emulsifier مایه امولسیون
stability of an emulsion پایداری امولسیون
stability of an emulsion ثبات امولسیون
emulsion lubricant روغن امولسیون
emulsifier عامل امولسیون کننده
emulsifiers ماده امولسیون کننده
emulsifiers عامل امولسیون کننده
emulsified asphalt اسفالت امولسیون شده
acrysol امولسیون اکریل مانند
disperser عامل امولسیون کننده
emulsifor عامل امولسیون کننده
emulsifying agent عامل امولسیون کننده
emulsifier ماده امولسیون کننده
panchromatic emulsion امولسیون تمام رنگ نمایی
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
frustrations خنثی سازی محروم سازی
ouster بی بهره سازی محروم سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
individualizes تک سازی
individualizing تک سازی
individualized تک سازی
individualize تک سازی
individualising تک سازی
individualises تک سازی
repk lection پر سازی
individualised تک سازی
truncation بی سر سازی
bridgework پل سازی
padding له سازی
bridge building پل سازی
flection خم سازی
pavements کف سازی
retortion کج سازی
pavement کف سازی
flooring کف سازی
individuation تک سازی
stylization مد سازی
individualization تک سازی
idolization بت سازی
deflexion خم سازی
compaction تو پر سازی
retortion خم سازی
local anasthesia سر سازی
industrialization صنعتی سازی
duplexing مضاعف سازی
curriery چرم سازی
enrichment غنی سازی
domestication اهلی سازی
divestment بی بهره سازی
packing فشرده سازی
oscillations نوسان سازی
deactivation بی اثر سازی
milling ارد سازی
de escalation محدود سازی
emulation نمونه سازی
dazzlement خیره سازی
nationalization ملی سازی
elution پاکیزه سازی
dwelling construction اپارتمان سازی
wording عبارت سازی
de energize بی برق سازی
dactyliography نگین سازی
humanization مردمی سازی
dwelling construction خانه سازی
oscillation نوسان سازی
displacement جانشین سازی
denudation برهنه سازی
deprival بی بهره سازی
derichment رقیق سازی
deep foundation پی سازی در عمق
detersion پاک سازی
die making حدیده سازی
die shop حدیده سازی
assimilation همگون سازی
assimilation درون سازی
dilution رقیق سازی
smoothing صاف سازی
denaturation مصنوعی سازی
arching طاق سازی
depletion تهی سازی
divestiture برهنه سازی
deallocation ازاد سازی
debilitation ناتوان سازی
deconditioning ناشرطی سازی
rejuvenation جوان سازی
decryption اشکار سازی
divestiture بی بهره سازی
defeasance باطل سازی
discolourment بدرنگ سازی
solution چاره سازی
abbreviations کوته سازی
abbreviation کوته سازی
replacement جانشین سازی
image formation تصویر سازی
extinction خاموش سازی
immortalization جاوید سازی
impregnation ابستن سازی
incavation پوک سازی
inceration موم سازی
separating جدا سازی
ichnography زمینه سازی
mutilation معیوب سازی
stripping برهنه سازی
grillwork سبد سازی
gunsmithery تفنگ سازی
haematogenesis خون سازی
harmonization هم اهنگ سازی
curtailment کوتاه سازی
heterodyne reception زنه سازی
histogenesis بافت سازی
horology ساعت سازی
hymnography سرود سازی
inculcation جایگیر سازی
individualization منفرد سازی
irreticence فاش سازی
lamponery هجونامه سازی
lancination مجروح سازی
lancination پاره سازی
landscape painting منظره سازی
lapidation سنگسار سازی
lapidification سنگ سازی
latticing شبکه سازی
levigation نرم سازی
weaponry اسلحه سازی
wearisomeness کسل سازی
irksomeness کسل سازی
invalidation باطل سازی
individualization فرد سازی
vaporization بخار سازی
individuation جدا سازی
inebriation مست سازی
inflexion خم سازی خمیدگی
infuriation خشمگین سازی
inspissation غلیظ سازی
intensification پر قوت سازی
inurement معتاد سازی
liquefaction ابگونه سازی
solutions چاره سازی
enthralment بنده سازی
simulations شبیه سازی
simulation همانند سازی
simulation فاهر سازی
simulation شبیه سازی
notification اگاه سازی
relocation جابجا سازی
simulations فاهر سازی
resolving برطرف سازی
equality gate برابر سازی
eversion واژگون سازی
evisceration تهی سازی
feminization مونث سازی
flatting تنکه سازی
simulations همانند سازی
foliation برگ سازی
forging signatures امضا سازی
gnomonics فن شاخص سازی
forgery صورت سازی
forgery سند سازی
gold beating زرورق سازی
forgeries صورت سازی
forgeries سند سازی
glycogenesis گلیکوژن سازی
glasswork شیشه سازی
gemination جفت سازی
form work کاذب سازی
formularization فرمول سازی
foundation materials مصالح پی سازی
fumigation ضد عفونی سازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com