Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
sexual intercourse
امیزش جنسی
Search result with all words
p sexual relations
امیزش جنسی بطورهرج مرج وبدون رعایت ائین عروسی
Other Matches
incrossbreed
تولید شده در اثر امیزش نژاد امیزش نژادی کردن
androgen
هورمونهای جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی درمرد
estrogen
هورمن جنسی زنانه که موجب بروز سفات جنسی ثانویه زنان میشود
erogenous
ارضاکننده تحریکات شهوانی و جنسی محرک احساسات جنسی
exhibitionism
نوعی انحرافات جنسی که دران شخص بوسیله نشان دادن الت جنسی خود احساسات شهوانی رافرومینشاند عریان گرائی
isogamete
سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
sex
احساسات جنسی روابط جنسی
sexes
احساسات جنسی روابط جنسی
association
امیزش
combination
امیزش
mixing
امیزش
haunts
امیزش
haunt
امیزش
amalgamation
امیزش
associations
امیزش
intercourse
امیزش
intercommunion
امیزش
farrago
امیزش
conviviality
قابلیت امیزش
incommunicatively
بطور کم امیزش
mixtures
ترکیب امیزش
oxygenation
امیزش با اکسیژن
immiscible
امیزش ناپذیر
immix
امیزش یافتن
admix
امیزش کردن
incommunicative
بی معاشرت و بی امیزش
insociable
غیرقابل امیزش
intercommunicate
امیزش کردن
intercommon
امیزش کردن
miscible
امیزش پذیر
mixing valve
دریچه امیزش
mixture
ترکیب امیزش
conversing
مذاکره کردن امیزش
immiscibly
بطور امیزش ناپذیر
chiasma
امیزش ازمیان یا از پهنا
converses
مذاکره کردن امیزش
to keep company
باهم امیزش کردن
conversed
مذاکره کردن امیزش
rub shoulders with others
با مردم امیزش کردن
converse
مذاکره کردن امیزش
outcross
امیزش کردن دو جنس مختلف با هم
admix
مخلوط شدن امیزش کردن
speech synthesis
ترکیب کلام امیزش سخن
oogamete
سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
nitrosulphuric
ساخته شده از امیزش تیزاب و جوهر گوگرد
hash
گوشت وسبزههای پخته که باهم بیامیزند امیزش
incross
اختلاط و امیزش صفات ارثی یک طایفه میان افراد ان
mixable
امیزش پذیر امتزاج پذیر
associating
امیزش کردن معاشرت کردن
associates
امیزش کردن معاشرت کردن
associate
امیزش کردن معاشرت کردن
associated
امیزش کردن معاشرت کردن
unisex
دو جنسی
road sense
جنسی
ambisexual
دو جنسی
unisexual
یک جنسی
sexes
جنسی
generic
جنسی
sex
جنسی
sexual
جنسی
bisexuals
دو جنسی
homogeneity
هم جنسی
hermaphrodite
دو جنسی
hermaphrodites
دو جنسی
kinds
جنسی
kindest
جنسی
kind
جنسی
diclinous
یک جنسی
bisexual
دو جنسی
gamic
جنسی
autoeroticism
خودانگیزی جنسی
haploid cell
یاخته جنسی
gender identity
هویت جنسی
gonad
غده جنسی
commodity money
پول جنسی
germ cell
یاخته جنسی
active algolagnia
ازارگری جنسی
heteroeroticism
دگرخواهی جنسی
anaphrodisia
بی میلی جنسی
autosomal
غیر جنسی
benefit in kind
نفع جنسی
bisexuality
دو گانگی جنسی
autoerotism
خودانگیزی جنسی
gynandrous
نر و ماده دو جنسی
erotomania
جنون جنسی
gynandromorphy
ریخت دو جنسی
gametangium
سلول جنسی
gonocyte
سلول جنسی
gamete
یاخته جنسی
heteroerotism
دگرخواهی جنسی
heterophilia
دیگرخواهی جنسی
Y chromosome
کروموزوم جنسی
sexual maturity
بلوغ جنسی
sexual disorder
اختلال جنسی
sexual development
رشد جنسی
sexual delusion
هذیان جنسی
sexual arousal
برانگیختگی جنسی
sexiness
جاذبه جنسی
Y chromosomes
کروموزوم جنسی
sexual perversion
انحراف جنسی
sexual deviation
انحراف جنسی
sexual aberration
انحراف جنسی
sexual receptivity
پذیرندگی جنسی
sexual relations
مقاربت جنسی
Peeping Toms
تماشاگر جنسی
Peeping Tom
تماشاگر جنسی
zygosis
امیختگی جنسی
venery
مقاربت جنسی
unisexuality
حالت یک جنسی
truckage
مبادله جنسی
taxes in kind
مالیات جنسی
tax in kind
مالیات جنسی
sexual symbolism
نمادگری جنسی
sexual relations
روابط جنسی
sex perversion
انحراف جنسی
sex offenses
جرایم جنسی
sexual anomaly
نابهنجاری جنسی
parasexuality
نابهنجاری جنسی
paraphilia
نابهنجاری جنسی
pansexualism
جنسی نگری
sexual offences
جرائم جنسی
multure
مزد جنسی
inkind
کمک جنسی
idols of the tribe
اوهام جنسی
payment in kind
پرداخت جنسی
peepling tom
تماشاگر جنسی
sex glands
غدههای جنسی
sex differentiation
تمایز جنسی
sex differences
تفاوتهای جنسی
sex chromosomes
کروموزومهای جنسی
scopophilia
تماشاگری جنسی
Sexual assault
تجاوز جنسی
renifleur
بو پرست جنسی
sexual orientation
گرایش جنسی
psychosexual
روانی- جنسی
psycholagny
خیالپردازی جنسی
heterosome
کروموزوم جنسی
sex discrimination
تبعیض جنسی
rapes
تجاوز جنسی
rape
تجاوز جنسی
sexual intercourse
مقاربت جنسی
sex appeal
جاذبه جنسی
impotence
ناتوانی جنسی
impotence
ضعف جنسی
lesbianism
رابطه جنسی زن با زن
puberty
بلوغ جنسی
sexuality
عطش جنسی
raped
تجاوز جنسی
sodomy
انحراف جنسی
raping
تجاوز جنسی
sexuality
تمایلات جنسی
sexism
تبعیض جنسی
petting
نوازش جنسی
sex education
اموزش جنسی
potency
توان جنسی
rapists
متجاوز جنسی
rapist
متجاوز جنسی
voyeurism
تماشاگری جنسی
asexual
غیر جنسی
heterosexuality
دگرخواهی جنسی
aphrodisiac
برانگیزنده جنسی
aphrodisiacs
برانگیزنده جنسی
deviation
انحراف جنسی
climaxes
اوج جنسی
eroticism
تحریکات جنسی
eroticism
تمایلات جنسی
libidos
شور جنسی
impotency
ضعف جنسی
libido
شور جنسی
modesty
شرم جنسی
deviations
انحراف جنسی
excitement
برانگیختگی جنسی
excitements
برانگیختگی جنسی
coitus
مقاربت جنسی
climax
اوج جنسی
libidinal
وابسته به شهوت جنسی
levy duties
گمرک بستن به جنسی
copulating
مقاربت جنسی کردن
orgasms
اوج لذت جنسی
libidinous
وابسته به شهوت جنسی
sexed
دارای خاصیت جنسی
zoogamy
زاد و ولد جنسی
orgasm
اوج لذت جنسی
zoogamy
توالد وتناسل جنسی
libido
شهوت جنسی هوس
inkind
کمک هزینه جنسی
love life
زندگی عشقی و جنسی
love lives
زندگی عشقی و جنسی
oral intercourse
رابطه جنسی دهانی
promiscuous
بیقید در امور جنسی
asexual
فاقد خاصیت جنسی
mixoscopia
ارضاء جنسی تماشاگرانه
copulates
مقاربت جنسی کردن
copulated
مقاربت جنسی کردن
secondary sex characteristics
ویژگیهای جنسی ثانوی
passivism
فعل پذیری جنسی
pedication
عمل جنسی با حیوانات
platyhelminth
جنسی از کرمهای پهن
polymophous perversity
چندگانگی میل جنسی
prestation
مالیات اجاره جنسی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com