Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 125 (7 milliseconds)
English
Persian
forceps
انبر جراحی انبرک
Other Matches
forceps
انبر جراحی
clamping
انبرک
forceps
انبرک
tong
انبرک
apair of tweezers
انبرک
pincetle
انبرک
tweezers
انبرک
clamped
انبرک
clamp
انبرک
tweese
انبرک
tweeze
انبرک
clamps
انبرک
G-clamp
انبرک جی شکل
springs
فنر انبرک
spring
فنر انبرک
tweezer
انبرک باموچین کندن
diagonal
انبر
fire tongs
انبر
gadget
انبر
forceps
انبر
stirrups
انبر
stirrup
انبر
tong
انبر
tong
با انبر
tongs
انبر
gadgets
انبر
electrode holder
انبر جوش
alligator clip
انبر سوسماری
tweeger
گاز انبر
insulated tongs
انبر عایق
insulated plier
انبر عایق
ingot dog
انبر شمش
long nose
انبر دم باریک
electrode holder
انبر جوشکاری
carpenters pincers
انبر درودگری
burner plier
انبر مشعل
beaker forceps
انبر بشر
jacks
انبر اتصال
jack
انبر اتصال
cutter
انبر دست
cutters
انبر دست
tongs
انبر دست
forceps
انبر قابلگی
pincer
گاز انبر
stone tongs
گاز انبر سنگبری
punch plier
انبر منگنه کاری
plate puller
انبر صفحه باتری
grampus
نوعی انبر یاقندگیر
coke fork
چنگال یا انبر مخصوص ذغال کک
grill
روی سیخ یا انبر کباب کردن
grills
روی سیخ یا انبر کباب کردن
grilling
روی سیخ یا انبر کباب کردن
tong
طنین اندازشدن انبر قند گیر
surgery
جراحی
surgeries
جراحی
aciurgy
عمل جراحی
hysterotomy
جراحی رحم
surgical
وابسته به جراحی
surgical operation
عمل جراحی
canula
لوله جراحی
operation
عمل جراحی
neurosurgery
جراحی اعصاب
surgical instruments
الات جراحی
surgery
اتاق جراحی
raspatory
سوهان جراحی
the knife
چاقوی جراحی
psychosurgery
جراحی روانی
the knife
الت جراحی
orthopedics
جراحی استخوان
postoperative
پس از عمل جراحی
bougie
میل جراحی
plastic surgery
جراحی پلاستیک
surgery
عمل جراحی
surgeries
عمل جراحی
surgical
عمل جراحی
surgeries
اتاق جراحی
A surgical operation .
عمل جراحی
surgical
مربوط به جراحی
surgically
از لحاظ جراحی
scalpels
باچاقوی جراحی بریدن
plastic surgery
جراحی ترمیمی و زیبایی
inoperable
غیر قابل جراحی
operating theatre
نمایشگاه عمل جراحی
scalpels
چاقوی کوچک جراحی
operating theatres
نمایشگاه عمل جراحی
rhinoplasty
جراحی پیوندی بینی
surgeon's knot
گره بخیه جراحی
operated
عمل جراحی کردن
scalpel
باچاقوی جراحی بریدن
ablator
الت بریدن در جراحی
gouging
اسکنه جراحی بزورستانی
gouges
اسکنه جراحی بزورستانی
gouged
اسکنه جراحی بزورستانی
catheter
میل جراحی بول
gouge
اسکنه جراحی بزورستانی
abaptistum
اره جراحی مغز
bistoury
چاقوی کوچک جراحی
abaptiston
اره جراحی مغز
operates
عمل جراحی کردن
scalpel
چاقوی کوچک جراحی
operate
عمل جراحی کردن
scrub
ضد عفونی برای عمل جراحی
scrubbed
ضد عفونی برای عمل جراحی
scrubbing
ضد عفونی برای عمل جراحی
scrubs
ضد عفونی برای عمل جراحی
surgical
مربوط به امور پزشکی جراحی
thoracotomy
عمل جراحی شکافتن جدارسینه
swab
سنبه جراحی گردوخاک گرفتن
probang
میله گلو پاک کن جراحی
swabs
سنبه جراحی گردوخاک گرفتن
interne
یا جراحی که در بیمارستان اقامت دارد
emboly
یکنوع عمل جراحی مخصوص فتق
tonsillectomy
در اوردن لوزتین بوسیله عمل جراحی
osteoplastic
وابسته به روش جراحی ترمیمی استخوان
pneumectomy
عمل جراحی وبرداشتن نسج ریه
psychosurgery
جراحی مغز جهت درمان بیماری روانی
face lifting
جراحی و از بین بردن چین وچرک صورت
hysterectomize
بوسیله عمل جراحی زهدان رادر اوردن
embolectomy
عمل جراحی برای دراوردن مانع جریان خون
vasectomy
عمل جراحی و برداشتن مجرای ناقل منی برای عقیم کردن
vasectomies
عمل جراحی و برداشتن مجرای ناقل منی برای عقیم کردن
stitched
بخیه جراحی بخیه زدن
stitch
بخیه جراحی بخیه زدن
operation
عمل جراحی عمل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com