Dictiornary-Farsi | انتخاب ایمپولز | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)

English	Persian
impluse selection	انتخاب ایمپولز


Other Matches

radio button	شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
target selector	دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
pulse	ایمپولز
momentum	ایمپولز
pulsed	ایمپولز
impluse	ایمپولز
tree	روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
impluse duration	مدت ایمپولز
impluse margine	حاشیه ایمپولز
impluse detector	مدولاتور ایمپولز
count	تعداد ایمپولز
impluse separator	جداکننده ایمپولز
voltage impluse	ایمپولز ولتاژ
ignition pulse	ایمپولز احتراق
impluse train	توالی ایمپولز
impluse ratio	نسبت ایمپولز
impluse response	پاسخ ایمپولز
input pulse	ایمپولز ورودی
impluse converter	مبدل ایمپولز
impluse meter	شمارشگر ایمپولز
impluse contact	کنتاکت ایمپولز
impluse amplitude	دامنه ایمپولز
counted	تعداد ایمپولز
impluse corrector	مصحح ایمپولز
counting	تعداد ایمپولز
impluse transformer	مبدل ایمپولز
counts	تعداد ایمپولز
impluse width	عرض ایمپولز
buzzer signal	ایمپولز شماره گیری
impluse modulator	اشکارساز ضربه جریان مدولاتور ایمپولز
impluse counter	شمارشگر ضربه جریان کنتور ایمپولز
sophistication	نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
ineligibility	عدم قابلیت برای انتخاب شدن محرومیت از انتخاب شدن غیرقابل قبول
checked	جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
check	جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
checks	جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
menu item	یک انتخاب در فهرست انتخاب
impluse response	پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
rollover	صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
controlled reprisal	انتخاب بررسی شده راه کار انتخاب کنترل شده راه کار
option	حق انتخاب
franc	حق انتخاب
suffrage	حق انتخاب
option	انتخاب
options	حق انتخاب
selection	انتخاب
election	انتخاب
options	انتخاب
franchises	حق انتخاب
franchise	حق انتخاب
francs	حق انتخاب
delegacy	انتخاب
selections	انتخاب
selecting	انتخاب
choicest	انتخاب
choices	انتخاب
choicer	انتخاب
choice	انتخاب
excerption	انتخاب
draft	انتخاب
drafts	انتخاب
drafted	انتخاب
selector	انتخاب کننده
screening, screenings	انتخاب کردن
self-service	با انتخاب ازاد
picked	انتخاب شده
switched line	خط انتخاب شده
natural selection	انتخاب طبیعی
social selection	انتخاب اجتماعی
self service	با انتخاب ازاد
selective	مبنی بر انتخاب
the polls	انتخاب گاه
selectors	انتخاب کننده
screens	انتخاب کردن
choosy	انتخاب کننده
screen	انتخاب کردن
screened	انتخاب کردن
mischoice	انتخاب غلط
selectively	انتخاب کننده
eligible	قابل انتخاب
reelection	تجدید انتخاب
route selection	انتخاب مسیر
sifts	انتخاب کردن
sifted	انتخاب کردن
sift	انتخاب کردن
to make a choice of	انتخاب کردن
opts	انتخاب کردن
opting	انتخاب کردن
eligible	شایسته انتخاب
choose	انتخاب کردن
chooses	انتخاب کردن
selectively	مبنی بر انتخاب
selective	قابل انتخاب
selectively	قابل انتخاب
selective	انتخاب کننده
project selection	انتخاب پروژه
single	انتخاب کردن
choosing	انتخاب کردن
opted	انتخاب کردن
opt	انتخاب کردن
preselection	انتخاب مقدماتی
pickup	انتخاب رشد
elective	دارای حق انتخاب
seller's option	انتخاب فروشنده
electives	دارای حق انتخاب
outvoter	انتخاب کننده
mischoose	بد انتخاب کردن
dials	انتخاب کردن
dialled	انتخاب کردن
dialed	انتخاب کردن
option	شق انتخاب شده
options	شق انتخاب شده
break	انتخاب شود
ikons	راهنمای انتخاب
icons	راهنمای انتخاب
icon	راهنمای انتخاب
scracity and choice	کمیابی و انتخاب
pitch upon	انتخاب کردن
selection of position	انتخاب موضع
selection switch	گزینه انتخاب
selectivity	حسن انتخاب
breaks	انتخاب شود
dial	انتخاب کردن
freedom to choose	ازادی در انتخاب
get in	انتخاب شدن
select	انتخاب کردن
circuit switching	انتخاب مدار
selected	انتخاب کردن
freedom of choice	ازادی انتخاب
direct selection	انتخاب مستقیم
economic choice	انتخاب اقتصادی
menus	فهرست انتخاب
chip select	انتخاب تراشه
faulty selection	انتخاب غلط
menu	فهرست انتخاب
hit	انتخاب یک کلید
hits	انتخاب یک کلید
hitting	انتخاب یک کلید
election	انتخاب نماینده
cs	انتخاب تراشه
cooptation	انتخاب درونی
pick out <idiom>	انتخاب کردن
electors	انتخاب کننده
selects	انتخاب کردن
impluse action	انتخاب شماره
re-election	تجدید انتخاب
re-election	انتخاب مجدد
re election	تجدید انتخاب
cream of the crop <idiom>	انتخاب عانی
re election	انتخاب مجدد
chose	انتخاب کرده
impluse stepping	انتخاب شماره
electing	انتخاب کردن
to have one's pick	انتخاب کردن
choosey	انتخاب کننده
chooser	انتخاب کننده
choiceless	محروم از حق انتخاب
choice of technology	انتخاب تکنولوژی
check boxes	چهارگوشهای انتخاب
elector	انتخاب کننده
elects	انتخاب کردن
elect	انتخاب کردن
elected	انتخاب شده
destine	قبلا انتخاب کردن
compilation	جمع اوری و انتخاب
preelection	وابسته به پیش از انتخاب
preelection promises	وعدههای پیش از انتخاب
presidential election	انتخاب رئیس جمهور
display menu	فهرست انتخاب نمایشی
electress	خانم انتخاب کننده
preselect	قبلا انتخاب کردن
reelect	تجدید انتخاب کردن
preselect	انتخاب کردن مقدماتی
target designation	روش انتخاب هدف
target designation	سیستن انتخاب هدف
keystroke	عمل انتخاب کلید
main menu	فهرست انتخاب اصلی
presidential	انتخاب رئیس جمهور
pick out	انتخاب کردن دریافتن
eligibility	شایستگی برای انتخاب
configure	انتخاب سخت افزار
probabilism	انتخاب وجه احتمالی
automatic message switching	انتخاب خودکار پیام
selection	عمل یا فرآیند انتخاب
user defined	تعریف یا انتخاب کاربر
Whichever she chooses .	هر کدام را که انتخاب کند
ineligbility	ناشایستگی برای انتخاب
selections	عمل یا فرآیند انتخاب
hit the nail on the head <idiom>	یافتن انتخاب صحیح
constituents	انتخاب کننده موکل
constituent	انتخاب کننده موکل
consumer choice	انتخاب مصرف کننده
consumer's choice	انتخاب مصرف کننده
selector switch	گزینه انتخاب کننده
selector channel	کانال انتخاب کننده
default option	انتخاب قرار دادی
electorate	هیئت انتخاب کنندگان
franchises	ازادی حق انتخاب امتیاز
franchise	ازادی حق انتخاب امتیاز
compilations	جمع اوری و انتخاب