Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (11 milliseconds)
English
Persian
pipehead
انتهای خط لوله
Search result with all words
dead end
انتهای بسته لوله اب یا مجرا بن بست
dead ends
انتهای بسته لوله اب یا مجرا بن بست
bayonet exhaust pipe
قسمت پهن انتهای لوله اگزوز
breech end
انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
crosshead
لوله انتهای میل لنگ یاپیستون موتور بخار
head space
فاصله بین پیشانی جنگی گلنگدن و انتهای لوله
swan neck
انتهای خمیده لوله
Other Matches
butts
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
intubate
لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
vertical
سیگنال بیان کننده انتهای آخرین شیاردر انتهای صفحه نمایش
eot
maker Tape Of End نشانگر انتهای نوار Transmission Of End انتهای مخابره
lappets
[حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.]
hose
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate
بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
go devil
لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
muzzle burst
ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
thermionic tube
لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannons
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannon
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
jack ring
حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
worded
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
word
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
rigatoni
رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
vas deferens
لوله خروجی بیضه لوله منی
water pipe
لوله مخصوص لوله کشی اب
spigot
لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
to pipeline
با خط لوله لوله کشی کردن
oviduct
لوله رحمی لوله فالوپ
sockets
بست لوله دوراهی لوله
angle of depression
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
pipeline assets
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
flash tube
لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
back to battery
برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
collimating sight
دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
logic seeking
انتهای خط وط
end of line
انتهای خط
returns
نشانههای انتهای خط
baseline
خط انتهای زمین
baselines
خط انتهای زمین
end of transmission
انتهای مخابره
cable tail
انتهای سیم
fluke
انتهای دم نهنگ
depth
انتهای پرز
drill tang
انتهای مته
end of volume
انتهای جلد
flukes
انتهای دم نهنگ
returning
نشانههای انتهای خط
cow's tail
انتهای طناب
end of form
انتهای ورقه
end of file
انتهای فایل
end of file
انتهای پرونده
end of line
انتهای سطر
end of massage
انتهای پیام
dead burned
انتهای اشتعال
end of medium
انتهای رسانه
return
نشانههای انتهای خط
returned
نشانههای انتهای خط
end of message
انتهای پیام
end of record
انتهای مدرک
end of reel
انتهای حلقه
loose end
انتهای تاریانخ
loose ends
انتهای تاریانخ
batang son
انتهای کف دست
loose end
انتهای شل هرچیزی
rear court
انتهای زمین
bitter end
انتهای درد
loose ends
انتهای شل هرچیزی
ST connector
اتصالی در انتهای فیبرنوری
end of job card
کارت انتهای کار
end of tape mark
نشان انتهای نوار
baseliner
بازیگر انتهای زمین
head
انتهای میز بیلیارد
cabled
اتصال در انتهای کامل
cable
اتصال در انتهای کامل
ends
کد نشان دهنده انتهای خط
sink
دریافت انتهای خط ارتباتی
sinks
دریافت انتهای خط ارتباتی
ended
کد نشان دهنده انتهای خط
flip turn
برگشت انتهای استخر
end of data marker
نشانگر انتهای داده ها
end
کد نشان دهنده انتهای خط
riblet
انتهای دنده گوسفند
end of file mark
نشان انتهای پرونده
saphead
انتهای نقب نظامی
backstop
حصار انتهای زمین
end of tape marker
نشانگر انتهای نوار
looped
درو در انتهای خرک
end of transmission block
انتهای بلاک مخابره
baselines
خط انتهای زمین تنیس
baselines
خط انتهای زمین والیبال
palmate
دارای انتهای پهن
etb
انتهای بلاک مخابره
thereis no end to it
انتهای برای ان نیست
formee
دارای انتهای مربع
furnace discharged end
انتهای تخلیه کوره
nock
شکاف انتهای کمان
eom
انتهای پیام essage
finish
انتهای فرآیند یا تابع
end of tape marker
علامت انتهای نوار
loops
درو در انتهای خرک
baseline
خط انتهای زمین تنیس
baseline
خط انتهای زمین والیبال
finishes
انتهای فرآیند یا تابع
loop
درو در انتهای خرک
beam ends
انتهای قسمت عقبی کشتی
tin-plated tails
سیم ها با انتهای روکشدار حلبی
final
رسیدن به انتهای یک دوره زمانی
finals
رسیدن به انتهای یک دوره زمانی
beam-ends
انتهای قسمت عقبی کشتی
departure end
انتهای محوطه دویدن هواپیما
double ender
تخته موج با دو انتهای یک شکل
ends
کد نشان دهنده انتهای رکورد
ended
کد نشان دهنده انتهای رکورد
croup
انتهای خرک نزدیک ژیمناست
subulate
دارای نوک یا انتهای تیز
trailing edge
انتهای تیغه پروانه موتوروغیره
baseline game
بازی در انتهای زمین تنیس
split end
گیرنده توپ در انتهای خط جبهه
bitter end
انتهای طناب یا زنجیر قایق
tip-top
حلقه انتهای چوب ماهیگیری
end
کد نشان دهنده انتهای رکورد
butt ending
ضربه غیر مجاز با انتهای چوب
terminal tackle
راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
capel
سرپوش فلزی انتهای کابلهای فولادی
tailfly
طعمه گره خورده به انتهای نخ ماهیگیری
draw play
ضربه عمدی با انتهای گوی گلف
closure of horizon
انتهای دورافق بستن دور افق
perfection loop knot
نوعی گره قرنیهای در انتهای نخ ماهیگیری
twice laid
ساخته شده از انتهای رشتههای طناب
double out
درو جفتی ازوسط خرک تا انتهای ان
double in
درو جفتی از انتهای خرک تا وسط ان
net shot clear
ضربه بلند از لب تور به انتهای زمین
head board
تختهای که در انتهای فوقانی چیزی گ ذارند
fundus
قاعده عمق ویا انتهای هر عضومجوفی
queues
افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
periods
آمریکا # علامت چاپ در انتهای متن .
queueing
افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
queued
افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
period
آمریکا # علامت چاپ در انتهای متن .
queue
افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
hemline
لبه انتهای تحتانی لباس وپیراهن وکت
timberhead
انتهای تیر کشتی که طناب بدان اویزند
appendixes
قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
appendix
قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
tails
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام
toggles
میله عرضی انتهای زنجیریابندبرای پیچاندن وکنترل ان
tailed
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام
tail
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام
toggle
میله عرضی انتهای زنجیریابندبرای پیچاندن وکنترل ان
hemlines
لبه انتهای تحتانی لباس وپیراهن وکت
markers
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
boundary
علامتی که ابتدا و انتهای فایل را مشخص میکند
boundaries
علامتی که ابتدا و انتهای فایل را مشخص میکند
enter
کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن
anti propeller end
انتهای موتور که دور از ملخ قرار گرفته
entered
کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن
enters
کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن
acroter
انتهای پایهء مجسمه کنگرههای زینتی عمارات
marker
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
blade butt
انتهای تیغه ملخ که به توپی متصل است
terminal rig
طعمه راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
end bulb
انتهای اعصاب در پوست یا مخاط که به ان endcopuscle نیز می گویند
lamb's tongue
[کاهش تدریجی نرده پله ها شبیه انتهای زبان]
end
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
products
محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
deque
یک صف دو سر که امکان درج و حذف را در هر دو انتهای لیست به وجود می اوردردیف
balance
روش اطمینان یافتن از هم سطح بودن در انتهای دو ستون
balances
روش اطمینان یافتن از هم سطح بودن در انتهای دو ستون
product
محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
end
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
ends
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
tuck
چین دادن یاجمع کردن انتهای طناب توگذاشتن
ends
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
ended
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
tucking
چین دادن یاجمع کردن انتهای طناب توگذاشتن
terminator
موضوعی در لیست داده که انتهای فایل را نشان میدهد
tucks
چین دادن یاجمع کردن انتهای طناب توگذاشتن
semicolon
که انتهای خط برنامه یا عبارت را در برخی زبان ها نشان میدهد.
ended
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
tag
جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
line flyback
اشعه الکترون که از انتهای سکن به ابتدای بعدی می رود
tags
جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
hardest
کدی در متن کلمه پرداز که انتهای پاراگراف را نشان میدهد
pave
[صاف کردن و یکنواخت سازی لبه یا انتهای فرش با قیچی]
curved weft
[انتهای نخ پودی که به زیر تارهای انتهایی خم شده و محکم می گردد.]
hyphenation
تنظیم خط وط با پهنای مشخص به تقسیم کلمات طولانی در انتهای هر خط به درستی
flyback
اشعه تصویر الکترون که از انتهای یک اسکن به ابتدای دیگری می رود
horizontal
حرکت نشانه گر در صفحه نمایش کامپیوتر از انتهای یک خط به ابتدای بعدی
indian pendants
ریسمانهای انتهای چوب که کیسه لاکراس با ان سست یاتنگ میشود
wraparound
حرکت نشانه گر در صفحه تصویری کامپیوتر از انتهای یک خط یا شروع خط بعد
harder
کدی در متن کلمه پرداز که انتهای پاراگراف را نشان میدهد
PCMCIA
- سوزنی که در انتهای کارت PCMCIA درون حفره آن قرار دارد
hard
کدی در متن کلمه پرداز که انتهای پاراگراف را نشان میدهد
nil pointer
نشانه گر برای نشان دادن انتهای لیست زنجیره موضوعات
ends
روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد
ended
روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد
colon
علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
thrum
[نخ های تار اضافی در انتهای فرش هنگامیکه از دار جدا می شود.]
colons
علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
nil pointer
اشاره گری که برای بیان انتهای یک لیست پیوندی بکارمی رود
stops
بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
rogue indicator
کدمخصوص برای برنامههای کاربردی کنترل مثل نشانه انتهای فایل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com