English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
end of record انتهای مدرک
Other Matches
butted ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
vertical سیگنال بیان کننده انتهای آخرین شیاردر انتهای صفحه نمایش
eot maker Tape Of End نشانگر انتهای نوار Transmission Of End انتهای مخابره
lappets [حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.]
worded تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
word تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
documenting مدرک
perceptive مدرک
document مدرک
documented مدرک
adminicle مدرک
percipient مدرک
voucher مدرک
naked بی مدرک
written evidence مدرک
deeds مدرک
deed مدرک
evidence مدرک
vouchers مدرک
proofs مدرک
proof مدرک
report مدرک
reference [testimonial] مدرک
mark مدرک
grade مدرک
evidence مدرک
certificate [official document] مدرک
attestation مدرک
muniment مدرک
leads مدرک
clues مدرک
lead مدرک
clue مدرک
conclusive evidence مدرک قاطع
authentic document مدرک اصلی
witnesses شاهد مدرک
writing مدرک [سند ]
document processing پردازش مدرک
bachelor's degree مدرک لیسانس
proof نشانه مدرک
record سابقه مدرک
document format فرمت مدرک
document format قالب مدرک
endnote پایان مدرک
certificate of capacity مدرک شایستگی
proofs نشانه مدرک
logical record مدرک منطقی
witness شاهد مدرک
physical record مدرک مادی
record format قالب مدرک
testimony تصدیق مدرک
testimonies تصدیق مدرک
master document مدرک اصلی
record length درازای مدرک
label record مدرک برچسب
witnessing شاهد مدرک
evidence of the corpus مدرک جرم
lost document مدرک گم شده
witnessed شاهد مدرک
announcing اشکارکردن مدرک دادن
announces اشکارکردن مدرک دادن
vouchers مدرک تضمین کننده
not a leg to stand on <idiom> مدرک کافی نداشتن
reliance on a document استناد به مدرک خاصی
record مدرک کتبی سابقه
to produce testimony مدرک ارائه دادن
record مدرک ثبت کردن
probational ارائه مدرک ودلیل
secondhand evidence مدرک دست دوم
announce اشکارکردن مدرک دادن
referring to a document استناد به مدرک خاصی
documentary مبنی بر مدرک یا سند
documentaries مبنی بر مدرک یا سند
certificate for decoration مدرک اعطای نشان
certificate of achievement مدرک ابراز لیاقت
certificate of achievement مدرک تصدیق شایستگی
certificate of capacity مدرک ابراز لیاقت
prima facie evidence مدرک به فاهر قاطع
announced اشکارکردن مدرک دادن
deed of assignment مدرک صلاحیت قانونی
record layout طرح بندی مدرک
voucher مدرک تضمین کننده
probation ارائه مدرک ودلیل
document متکی به مدرک کردن
documentation مدرک یا مدارک اسناد
variable length record مدرک با طول متغیر
fixed length record مدرک با درازای ثابت
documented متکی به مدرک کردن
documenting متکی به مدرک کردن
document base font فونت پایه مدرک
trailer record مدرک پشت بند
proof is the result of evidenc دلیل نتیجه مدرک است
certificate of honorable service مدرک تصدیق خدمت صادقانه
piece of writing مدرک [سند ] [اصطلاح رسمی]
evidentiary مبنی برمدرک مدرک دار
to give evdience گواهی دادن مدرک بودن از
Give the benefit of the doubt <idiom> [باور کردن اظهارات شخصی بدون مدرک]
authority مدرک یا ماخذی از کتاب معتبریا سندی نویسندهء معتبر
end of line انتهای خط
logic seeking انتهای خط وط
end of line انتهای سطر
end of volume انتهای جلد
loose ends انتهای شل هرچیزی
loose ends انتهای تاریانخ
end of transmission انتهای مخابره
end of reel انتهای حلقه
loose end انتهای تاریانخ
end of message انتهای پیام
end of medium انتهای رسانه
end of massage انتهای پیام
loose end انتهای شل هرچیزی
batang son انتهای کف دست
pipehead انتهای خط لوله
end of form انتهای ورقه
returning نشانههای انتهای خط
dead burned انتهای اشتعال
fluke انتهای دم نهنگ
returned نشانههای انتهای خط
cable tail انتهای سیم
cow's tail انتهای طناب
baseline خط انتهای زمین
baselines خط انتهای زمین
bitter end انتهای درد
return نشانههای انتهای خط
returns نشانههای انتهای خط
rear court انتهای زمین
end of file انتهای فایل
drill tang انتهای مته
depth انتهای پرز
end of file انتهای پرونده
flukes انتهای دم نهنگ
etb انتهای بلاک مخابره
eom انتهای پیام essage
end of tape marker علامت انتهای نوار
end of transmission block انتهای بلاک مخابره
end of job card کارت انتهای کار
furnace discharged end انتهای تخلیه کوره
backstop حصار انتهای زمین
end of data marker نشانگر انتهای داده ها
baseliner بازیگر انتهای زمین
formee دارای انتهای مربع
flip turn برگشت انتهای استخر
end of file mark نشان انتهای پرونده
end of tape mark نشان انتهای نوار
end of tape marker نشانگر انتهای نوار
nock شکاف انتهای کمان
ended کد نشان دهنده انتهای خط
end کد نشان دهنده انتهای خط
baseline خط انتهای زمین تنیس
finishes انتهای فرآیند یا تابع
finish انتهای فرآیند یا تابع
riblet انتهای دنده گوسفند
saphead انتهای نقب نظامی
baselines خط انتهای زمین تنیس
baselines خط انتهای زمین والیبال
head انتهای میز بیلیارد
swan neck انتهای خمیده لوله
baseline خط انتهای زمین والیبال
ST connector اتصالی در انتهای فیبرنوری
loops درو در انتهای خرک
looped درو در انتهای خرک
loop درو در انتهای خرک
cabled اتصال در انتهای کامل
cable اتصال در انتهای کامل
ends کد نشان دهنده انتهای خط
palmate دارای انتهای پهن
sink دریافت انتهای خط ارتباتی
sinks دریافت انتهای خط ارتباتی
thereis no end to it انتهای برای ان نیست
subulate دارای نوک یا انتهای تیز
bitter end انتهای طناب یا زنجیر قایق
croup انتهای خرک نزدیک ژیمناست
departure end انتهای محوطه دویدن هواپیما
tin-plated tails سیم ها با انتهای روکشدار حلبی
trailing edge انتهای تیغه پروانه موتوروغیره
double ender تخته موج با دو انتهای یک شکل
baseline game بازی در انتهای زمین تنیس
beam-ends انتهای قسمت عقبی کشتی
ends کد نشان دهنده انتهای رکورد
end کد نشان دهنده انتهای رکورد
finals رسیدن به انتهای یک دوره زمانی
final رسیدن به انتهای یک دوره زمانی
tip-top حلقه انتهای چوب ماهیگیری
beam ends انتهای قسمت عقبی کشتی
split end گیرنده توپ در انتهای خط جبهه
ended کد نشان دهنده انتهای رکورد
queues افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
double out درو جفتی ازوسط خرک تا انتهای ان
draw play ضربه عمدی با انتهای گوی گلف
double in درو جفتی از انتهای خرک تا وسط ان
tailfly طعمه گره خورده به انتهای نخ ماهیگیری
period آمریکا # علامت چاپ در انتهای متن .
periods آمریکا # علامت چاپ در انتهای متن .
queue افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
queued افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
queueing افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
dead end انتهای بسته لوله اب یا مجرا بن بست
dead ends انتهای بسته لوله اب یا مجرا بن بست
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com