English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
aperture اندازه دهانه ایکه از ان نور عبورکند
apertures اندازه دهانه ایکه از ان نور عبورکند
Other Matches
muzzle energy انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
musub duchi موسوب داچی ایستادن بگونه ایکه پاشنه پاها به هم چسبیده و پنجه ها به اندازه 54 درجه زاویه داشته باشند
bay دهانه خلیج دهانه گشاد
bays دهانه خلیج دهانه گشاد
baying دهانه خلیج دهانه گشاد
bayed دهانه خلیج دهانه گشاد
tompion دهانه بند لوله توپ دهانه بند
causeways جاده ایکه از کف زمین بلندتراست
causeway جاده ایکه از کف زمین بلندتراست
flash defilade پنهان کردن برق دهانه توپ استتار برق دهانه توپ
rock gardens باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
rock garden باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
By an inconceivable trick( trickery) . با حقه ایکه عقل جن هم به آن نمی رسد
wrongshipped محموله ایکه اشتباها" ارسال شده
angles اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angle اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
zahn cup محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
If the cap fit,wear it. <proverb> اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
typefaces اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
penstock لوله ایکه اب تحت فشار را به توربین میرساند
blanket policy بیمه نامه ایکه همه اقلام را در برمیگیرد
discount house موسسه ایکه برات و اسناد را تنزیل مینماید
topographic map نقشه ایکه دارای خطوط ارتفاعی باشد
halucinogenic مواد مخدره ایکه ایجاد اوهام وهذیان میکند
keloid برامدگی ایکه درمحل التیام زخم پدید می اید
orifice meter روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analogues نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
delays وسیله ایکه برای سیگنالی طول می کشد تا ارسال شود
compressors برنامه وسیله ایکه حاوی فشرده سازی داده است
jet diffusion basin حوضچه ایکه در اثر پخش فورانی انرژی را کاهش میدهد
jaywalkers پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
delaying وسیله ایکه برای سیگنالی طول می کشد تا ارسال شود
delay وسیله ایکه برای سیگنالی طول می کشد تا ارسال شود
jaywalker پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
compressor برنامه وسیله ایکه حاوی فشرده سازی داده است
enclave ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
dichogamous دارای عناصر نروماده ایکه درمواقع متفاوت اماده باروری می شوند
observation pipe لوله ایکه جهت تعیین سطح اب زیرزمینی درزمین حفر گردد
enclaves ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
dichogamic دارای عناصر نر وماده ایکه در مواقع متفاوت اماده باروری می شوند
acronyms کلمه ایکه از حرف اول کلمات دیگری ترکیب شده باشد
splint نوار یا تراشه ایکه برای بستن استخوان شکسته بکار میرود
anti knock ماده ایکه به سوخت اضافه شده و احتمال انفجار واحتراق نامنظم ان را کاهش میدهد
clinch نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinches نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinched نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinching نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
processor ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage اندازه گیر اندازه گرفتن
gage اندازه وسیله اندازه گیری
point set curve منحنی ایکه توسط یک سری ازپاره خطهای ترسیم شده میان نقاط تعریف میشود
size 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
sizes 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
measure 1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
polarity بررسی ایکه کدام ترمینال الکتریکی مثبت و کدام یک منفی است
polarities بررسی ایکه کدام ترمینال الکتریکی مثبت و کدام یک منفی است
optimum schedule مطلوبترین برنامه اجرائی برنامه ایکه مخارج پروژه رابه حداقل می رساند
sight bill حواله دیداری برات یا حواله ایکه در زمان ارائه قابل پرداخت میباشد
polymorph عضو یا موجود چند شکلی موجود زنده ایکه چندین مرحله تغییر ودگردیسی داشته باشد
anti blush tinner ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
gauged اندازه اندازه گیر
gauge اندازه اندازه گیر
gauges اندازه اندازه گیر
throats دهانه
inlets دهانه
muzzling دهانه
mouths دهانه
inlet دهانه
orifices دهانه
orifice دهانه
throat دهانه
opening دهانه
openings دهانه
mouthed دهانه
baying دهانه
mouth دهانه
bay دهانه
estuaries دهانه
bayed دهانه
triforium سه دهانه
bays دهانه
mouthing دهانه
nose دهانه
noses دهانه
waterway دهانه
waterways دهانه
yoke دهانه
nozzle دهانه
spanned دهانه
spanning دهانه
spans دهانه
firth دهانه
jetting دهانه
span دهانه
outfall دهانه
port دهانه
spouting دهانه
spouted دهانه
nozzles دهانه
embouchure دهانه
spouts دهانه
orifice of the stomack دهانه
mouthpiece دهانه
drift loading دهانه
jetted دهانه
muzzles دهانه
drowned river mouth دهانه
mouthpieces دهانه
branching bay دهانه
muzzled دهانه
mouthless بی دهانه
spout دهانه
muzzle دهانه
jets دهانه
jet دهانه
head دهانه
estuary دهانه
angular momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
stream gaging اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
measuring converter مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
moment of momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
crater دهانه اتشفشانی
bottleneck دهانه بطری
bottlenecks دهانه بطری
muzzles دهانه توپ
craters دهانه اتشفشانی
muzzle دهانه لوله
aperture دهانه یا سوراخ
muzzle دهانه توپ
muzzled دهانه لوله
apertures دهانه یا سوراخ
muzzled دهانه توپ
muzzling دهانه توپ
muzzles دهانه لوله
spanned دهانه نظری
outlet دهانه ابگیر
shutters دهانه بند
shutter دهانه بند
outlets دهانه ابگیر
spans دهانه نظری
turnouts دهانه ابگیر
turnout دهانه ابگیر
span دهانه نظری
spanning دهانه نظری
two necked flask بالن دو دهانه
tuyere دهانه دم اهنگری
tuyere دهانه لوله
muzzling دهانه لوله
joint opening دهانه یک درز
clear span دهانه موثر
clear span دهانه ازاد
included angle of arch دهانه کمان
central angle of arch دهانه کمان
river mouth دهانه رودخانه
carburetor jet دهانه کاربراتور
safety gap دهانه حفافت
cupped دهانه اتشفشان
arch span دهانه طاق
sluiceway دهانه تخلیه
spark gap دهانه جرقه
point bland از دهانه لوله
outward opening دهانه خارجی
cups دهانه اتشفشان
interrupter gap دهانه پلاتین
interior span دهانه داخلی
mouth of the furnace دهانه کوره
multi span bridge پل چند دهانه
goal mouth دهانه دروازه
muzzle brake دافع دهانه
muzzle velocity سرعت دهانه
effective span دهانه موثر
ostiary دهانه رودخانه
ostium مدخل دهانه
drop manhole دهانه ریزش
outfall دهانه خروجی
cup دهانه اتشفشان
intakes دهانه ابگیر
inset دهانه وصله
scuppered دهانه فاضلاب رو
scuppering دهانه فاضلاب رو
bays دهانه انتن
beaks دهانه لوله
baying دهانه انتن
scuppers دهانه فاضلاب رو
the span of a bridge چشمه یا دهانه پل
three necked flask بالن سه دهانه
bayed دهانه انتن
adjacent span دهانه متصل
intake دهانه ابگیر
bay دهانه انتن
theoretical span دهانه نظری
beak دهانه لوله
insets دهانه وصله
surface water gully دهانه پاکین
adjacent span دهانه متصل
scupper دهانه فاضلاب رو
orifice دهانه تنگ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com