Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
cubic measure
اندازه فضایی
Other Matches
space ship
کشتی فضایی سفینه فضایی
angles
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angle
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
zahn cup
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
If the cap fit,wear it.
<proverb>
اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
typeface
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typefaces
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
analogue
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analogues
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
processor
ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage
اندازه وسیله اندازه گیری
gage
اندازه گیر اندازه گرفتن
sizes
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
size
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
measure
1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
spacial
فضایی
cubic
فضایی
isometric
فضایی
isometrics
فضایی
spatial
فضایی
three-dimensional
فضایی
spatila
فضایی
configuration
ارایش فضایی
spacesuits
لباس فضایی
spacesuit
لباس فضایی
spatial threshold
استانه فضایی
spatial visualization
تجسم فضایی
space time
اتوبوس فضایی
solid geometry
هندسه فضایی
spatiomotor
فضایی- حرکتی
spacemen
مسافر فضایی
space ship
سفینه فضایی
spacecraft
سفینه فضایی
Star Wars
جنگ فضایی
space shuttle
شاتل فضایی
spatial symbolism
نمادگری فضایی
configurations
ارایش فضایی
space station
پایگاه فضایی
space shuttles
سفینه فضایی
space shuttles
شاتل فضایی
space shuttle
سفینه فضایی
spaceport
پایگاه فضایی
spaceframe
قاب فضایی
spatial ability
توانایی فضایی
space isomerism
ایزومری فضایی
spatial digitaizer
دیجیتایذر فضایی
spaceman
مسافر فضایی
spatiotemporal
فضایی و زمانی
sky lab
ازمایشگاه فضایی
stereoisomerism
همپاری فضایی
stereoisomerism
ایزومری فضایی
space lattice
شبکه فضایی
steremer
ایزومر فضایی
stereochemistry
شمیی فضایی
space medicine
پزشکی فضایی
stereoisomer
همپار فضایی
steric effect
اثر فضایی
steric hindrance
ممانعت فضایی
space platform
پایگاه فضایی
space platform
ایستگاه فضایی
spatiality
حالت فضایی
space time
شاتل فضایی
sky wave
موج فضایی
space perception
ادراک فضایی
soild angle
زاویه فضایی
solid angle
زاویه فضایی
solid geometry
هندسه ی فضایی
space defense
پدافند فضایی
space error
خطای فضایی
space flight
پرواز فضایی
space geametry
هندسه فضایی
space isomerism
همپاری فضایی
spatiotemporal
فضایی وحال
space relations
روابط فضایی
space stations
پایگاه فضایی
clearing out
[of a place]
تخلیه
[فضایی]
space stations
ایستگاه فضایی
space station
ایستگاه فضایی
avionics
ارتباطات فضایی
ionospheric wave
موج فضایی
illusion of space
القاء خاصیت فضایی
spatial orientation
موقعیت یابی فضایی
stereo chemistry
مبحث شیمی فضایی
module
قسمتی از سفینه فضایی
closo packed hexagonal space lattice
شبکه فضایی شش وجهی
space orientation
موقعیت یابی فضایی
modules
قسمتی از سفینه فضایی
three dimensional direction finding
جهت یابی فضایی
space vehicle
وسیله نقلیه فضایی
unit solid angle
زاویه واحد فضایی
spatial data management
مدیریت داده فضایی
spatial information
اطلاعات فضایی
[فاصله ای]
spacial information
اطلاعات فضایی
[فاصله ای]
gauge
اندازه اندازه گیر
gauged
اندازه اندازه گیر
gauges
اندازه اندازه گیر
light-well
[فضایی زیر زمین در ساختمان ها]
footprint
فضایی که یک کامپیوتر در میز می گیرد
images
کپی دقیق از فضایی از حافظه
image
کپی دقیق از فضایی از حافظه
out of
<prep.>
بیرون از
[فضایی یا فاصله ای]
[امکانات]
cm
فضایی از حافظه که محل آن به سرعت
International Space Station
[ISS]
ایستگاه فضایی بین المللی
footprints
فضایی که یک کامپیوتر در میز می گیرد
cartesian coordinates
سیستم مختصات سه بعدی فضایی
body centered
بطور فضایی متمورکز شده
stereoirregular polymer
بسپار بدون نظم فضایی
spadat
سیستم ردیابی و اکتشاف سفینههای فضایی
arithmetic
فضایی در حافظه که عملوند ها را ذخیره میکند
diffuse
درچز چیزی روی فضایی ازماده
diffused
درچز چیزی روی فضایی ازماده
diffuses
درچز چیزی روی فضایی ازماده
diffusing
درچز چیزی روی فضایی ازماده
square radian
استرادیان
[یکای زاویه فضایی ]
[ریاضی]
steradian
[sr]
استرادیان
[یکای زاویه فضایی ]
[ریاضی]
hypergeometric
مربوط به هندسه فوق مقیاسات فضایی
minnesota spacial relations test
ازمون روابط فضایی مینه سوتا
configuration
ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
blank
فضایی در فرم که باید کامل شود
spacecraft
سفینه فضایی ship space : syn
blankest
فضایی در فرم که باید کامل شود
configurations
ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
stream gaging
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
moment of momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
angular momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
measuring converter
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
indents
شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
indenting
شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
indent
شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
flat
فضایی در حافظه که هر محل آن آدرس یکتا دارند.
charactristic velocity
مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
astrophotography
عکس برداری از ستارگان برای تحقیقات فضایی
flattest
فضایی در حافظه که هر محل آن آدرس یکتا دارند.
buckets
فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
bucket
فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
bioastronautics
مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات
bounds
محدودیت یا فضایی که کسی میتواند عمل انجام دهد
window
فضایی در صفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
baying
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
bays
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
mark
کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
window
فضایی درصفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
bay
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
bayed
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
courier
نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
float
فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
shuttled
رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
marks
کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
floated
فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
pugging
خاک اره یا چیز دیگری که فضایی رابا ان پرکنندتاصدادران نه پیچد
register
فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
floats
فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
shuttle
رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
registering
فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
shuttles
رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
registers
فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
couriers
نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
reserved character
فضایی ازدیسک که برای کنترل ذخیره داده به کارمی رود
adobe type manager
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
density
حجم دادهای که در فضایی از دیسک یا نوار قابل جمع آوری است
orbital injection
دادن سرعت لازم برای چرخش دور یک مدار به سفینه فضایی
densities
حجم دادهای که در فضایی از دیسک یا نوار قابل جمع آوری است
working
فضایی از حافظه سریع برای ذخیره موقت داده در استفاده جاری
fullest
انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
full
انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
perigee
نقطه حداقل مسافت در مدارسفینه فضایی نققه حضیض مدار سفینه
response
فضایی در فرم که برای خواندن داده با علامت نوری به کار می رود
responses
فضایی در فرم که برای خواندن داده با علامت نوری به کار می رود
workings
فضایی از حافظه سریع برای ذخیره موقت داده در استفاده جاری
buffer
فضایی موقت ذخیره سازی برای دادهای که منتظر پردازش است
window
فضایی در صفحه نمایش که اپراتور در حال حاضر آنجا کار میکند
ambitus
[اختصاص دادن فضایی در اطراف قبر یا آرامگاه برای دسترسی به کلیسا]
drive bay
فضایی درون پوشش کامپیوتر که درایو دیسک نصب شده است
fix
فضایی در رکورد ذخیره شده که یک حجم خاص داده میتواند داشته باشد
spasur
سیستم اکتشاف فضایی که مخصوص کشف اشیاء سرگردان در فضای جو زمین است
attitude motor
موتورهای راکت کوچک برای کنترل وضعیت رسانگر فضایی در حال حرکت
fixes
فضایی در رکورد ذخیره شده که یک حجم خاص داده میتواند داشته باشد
crunching
متراکم کردن برنامه برای جای دادن تعداد زیاددستورالعملها در فضایی کوچک
reentry vehicle
مدول یا قسمتی از سفینه فضایی که مجددا بایستی ازجو عبور کند تا به زمین برسد
foreground
فضایی در سیستم عامل چند منظوره که کارهای با حق تقدم بالا و برنامه ها اجرا می شوند
images
فضایی در حافظه که برای ایجاد تصویر پیش از ارسال به صفحه نمایش به کار می رود
central
فضایی در حافظه که محل آن مستقیماگ و به سرعت توسط CPU قابل آدرس دهی است
workspace
فضایی در حافظه که برای استفاده آماده است یا در حال حاضر اپراتور در آن کار میکند
image
[فضایی در حافظه که برای ایجاد تصویر پیش از ارسال به صفحه نمایش به کار می رود.]
re entry vehicle
نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند
virtual
فضایی که از حدود فیزیکی صفحه نمایش بزرگتر است و میتواند حاوی متن ,تصویر,پنجره و... باشد
frame
1-فضایی روی نوار مغناطیسی برای یک کد حرف . 2-بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات کنترلی و مسیر
declinating station
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter
وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
window
فضایی از صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
texts
فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
text
فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
edit
فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
edited
فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
capacities
استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
capacity
استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
separate
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
separates
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com