English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English Persian
float gauging اندازه گیری سرعت اب درانهار بوسیله جسم شناور
Other Matches
word روش اندازه گیری سرعت چاپگر
worded روش اندازه گیری سرعت چاپگر
gauging station ایستگاه اندازه گیری سرعت وعمق اب در کانال یا رودخانه
lips واحد اندازه گیری سرعت برای کامپیوترهای نسل پنجم
gauging section مقطعی از کانال یا رودخانه که عمق اب یا سرعت اب اندازه گیری میشود
pitot pressure فشار برخورد هوا که به منظور اندازه گیری سرعت هوا بکار میرود
knot نات [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
indicated airspeed سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
measuring converter مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
stream gaging اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
knot گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
tachometer اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
zahn cup محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typefaces اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
m مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
orifice meter روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analog نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
declinating station ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
gage اندازه وسیله اندازه گیری
rod float تعیین سرعت اب در کانال به طریقه جسم شناور
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
gamogenetic پیداشده بوسیله جفت گیری مواقعهای
speeds اندازه سرعت
speeding اندازه سرعت
speed اندازه سرعت
orifice meter روزنهای که مقدار جریان اب بوسیله ان اندازه گرفته میشود
mips اندازه سرعت پردازنده
resource leveling زمان بندی فعالیت ها بازمان شناور به منطور بهینه سازی بهره گیری از منابع
acceleration lane خط سرعت گیری
gaging اندازه گیری
commensurateness اندازه گیری
measure اندازه گیری
measurment اندازه گیری
measuring bridge پل اندازه گیری
measurer اندازه گیری
dimension اندازه گیری
measurement اندازه گیری
dimensions اندازه گیری
metering اندازه گیری
mensuration اندازه گیری
gauging اندازه گیری
measurements اندازه گیری
module اندازه گیری
modules اندازه گیری
commensurable قابل اندازه گیری
impedance bridge پل اندازه گیری مقاومت
units of measurment واحدهای اندازه گیری
correlation measurement اندازه گیری همبستگی
compensating error خطای اندازه گیری
chain crew متصدیان اندازه گیری
resizing اندازه گیری مجدد
instrument الات اندازه گیری
radar measurement اندازه گیری رادار
batching plant مرکز اندازه گیری
bathymetry اندازه گیری خصوصیات اب
measuring device تجهیزات اندازه گیری
instrument transformer ترانسفورماتور اندازه گیری
measuring transformer ترانسفورماتور اندازه گیری
instrument autotransformer ترانسفورماتور اندازه گیری
final measurement اندازه گیری نهایی
meter وسیله اندازه گیری
frequency measuring bridge پل اندازه گیری فرکانس
frequency measurement اندازه گیری فرکانس
forescale اندازه گیری رنگ اب
meters وسیله اندازه گیری
dial bench gage میز اندازه گیری
font metric اندازه گیری فونت
measure اندازه گیری کردن
depth measurement اندازه گیری عمق
gage میزان اندازه گیری
gad اندازه گیری طول
tape measures مترمخصوص اندازه گیری
gauging sheet ورق اندازه گیری
gauging section برش اندازه گیری
tape measure مترمخصوص اندازه گیری
measuring درخور اندازه گیری
measurable قابل اندازه گیری
precision اندازه گیری دقیق
engineering measurement اندازه گیری فنی
direct measurement اندازه گیری مستقیم
telemetry اندازه گیری ازدور
soundest اندازه گیری عمق اب
sounded اندازه گیری عمق اب
sound اندازه گیری عمق اب
maxwell bridge پل اندازه گیری ماکسول
metrology علم اندازه گیری
measuring instrument دستگاه اندازه گیری
to take measures اندازه گیری کردن
size stick قالب اندازه گیری
measuring set دستگاه اندازه گیری
measurability قابلیت اندازه گیری
sounds اندازه گیری عمق اب
measuring accuracy دقت اندازه گیری
measuring apparatus دستگاه اندازه گیری
tapeline مترمخصوص اندازه گیری
telemetering اندازه گیری از دور
method of measurment متد اندازه گیری
method of measurment طریقه اندازه گیری
measurement ofland اندازه گیری زمین
measurement of demand اندازه گیری تقاضا
size stick الت اندازه گیری پا
absolute measurement اندازه گیری مطلق
measuring well چاه اندازه گیری
metre وسیله اندازه گیری
mental measurement اندازه گیری روانی
metres وسیله اندازه گیری
sounding اندازه گیری عمق اب
measuring voltage ولتاژ اندازه گیری
mensurability قابلیت اندازه گیری
measuring sensitivity حساسیت اندازه گیری
unit of measurement واحد اندازه گیری
accuracy to gage دقت اندازه گیری
measuring method طریقه اندازه گیری
measuring relay رله اندازه گیری
wind gauge دستگاهی که سرعت باد را اندازه می گیرد
standard error of measurement خطای معیار اندازه گیری
time اندازه گیری زمان یک عملیات
measuring arrangement نطم و ترتیب اندازه گیری
fluorometer دستگاه اندازه گیری فلورسانس
gas meter دستگاه اندازه گیری گاز
stereometric بسهولت قابل اندازه گیری
instrumental error خطای دستگاه اندازه گیری
frequency meter دستگاه اندازه گیری فرکانس
SE خطای معیار اندازه گیری
measuring transformer meter کنتور با ترانسفورماتور اندازه گیری
petrol gage دستگاه اندازه گیری بنزین
timed اندازه گیری زمان یک عملیات
times اندازه گیری زمان یک عملیات
metric system دستگاه اندازه گیری متری
meter rectifier یکسوساز دستگاه اندازه گیری
induction instrument دستگاه اندازه گیری القائی
telemetry اندازه گیری یک کمیت یا کیفیت
instrument direction سمت اندازه گیری شده
sensitometry اندازه گیری حساسیت چشم
scantling میله اندازه گیری ذرع
bathymetry اندازه گیری عمق دریاواقیانوس
yards واحد اندازه گیری = 3 فوت
watts واحد اندازه گیری الکتریسیته
zoometry اندازه گیری اندامهای جانوران
indefinite غیرقابل اندازه گیری نامعین
yard واحد اندازه گیری = 3 فوت
automatic measuring system سیستم اندازه گیری خودکار
length measuring instrument دستگاه اندازه گیری طول
water staff gauge اشل اندازه گیری عمق اب
acoumetry اندازه گیری قدرت حس شنوایی
characteristic اندازه گیری مشخصات یک عنصر
characteristically اندازه گیری مشخصات یک عنصر
instrument board تابلوی وسائل اندازه گیری
entropy واحد اندازه گیری ترمودینامیک
gravimetry اندازه گیری وزن یا غلظت
cynometer دستگاه اندازه گیری امواج
high tension measurement bridge پل اندازه گیری فشار قوی
coupling measuring set دستگاه اندازه گیری اتصالی
metric system of measurement سیستم اندازه گیری متریک
highfrequency measuring bridge پل اندازه گیری فرکانس بالا
measurement of benefits and costs اندازه گیری منافع و هزینه ها
impedance measuring set دستگاه اندازه گیری امپدانس
impedance meter دستگاه اندازه گیری امپدانس
maxwell wien bridge پل اندازه گیری ماکسول-وین
utile واحد اندازه گیری مطلوبیت
induction movement دستگاه اندازه گیری القائی
industrial instrument دستگاه اندازه گیری صنعتی
watt واحد اندازه گیری الکتریسیته
calorimeter دستگاه اندازه گیری مقدارگرما
micrometry اندازه گیری با ذره سنج
allometry اندازه گیری رشد موجودات
disruptive voltage measuring apparatus دستگاه اندازه گیری ولتاژشکست
measurement uncertainty خطای اندازه گیری [ریاضی]
extensometer دستگاه اندازه گیری انبساط
electrostatic instrument دستگاه اندازه گیری الکترواستاتیکی
messages اندازه و سرعت ارسال پیام را بیان می کنند
message اندازه و سرعت ارسال پیام را بیان می کنند
meter بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن
discharge curve منحنی بدههای اندازه گیری شده
impedance unbalance measuring set دستگاه اندازه گیری امپدانس نامتعادل
rating curve منحنی بدههای اندازه گیری شده
field intensity measurement دستگاه اندازه گیری شدت میدان
folding ruler متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
yard stick متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
dielectric loss factor meter دستگاه اندازه گیری ضریب تلفات
metage اندازه گیری بارزغال سنگ ومانند ان
drop point tester دستگاه اندازه گیری نقطه قطران
moving coil instrument دستگاه اندازه گیری قاب گردان
dynamometer وسیله اندازه گیری توان شفت
chain survey پیمایش بدون اندازه گیری زاویه
diaphanometer دستگاه اندازه گیری قابلیت گذرنور
viscosimeter وسیلهای برای اندازه گیری ویسکوزیته
vertical control operator متصدی اندازه گیری تراز وارتفاع
meters بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن
dipstick میله اندازه گیری روغن موتور
radiac کشف اشعه رادیواکتیو و اندازه گیری ان
angstrom واحد اندازه گیری طول امواج
psychergograph دستگاه اندازه گیری کار روانی
yardstick متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
folding rule متر [وسیله اندازه گیری] [ابزار]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com