Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 85 (6 milliseconds)
English	Persian
scantier	اندک قلیل
scantiest	اندک قلیل
scanty	اندک قلیل
Other Matches
nibble	گاز زدن اندک اندک خوردن
nibbling	گاز زدن اندک اندک خوردن
nibbles	گاز زدن اندک اندک خوردن
nibbled	گاز زدن اندک اندک خوردن
slender	قلیل
scant	قلیل
curn	قلیل
curran	قلیل
scrimp	قلیل
skimpy	قلیل
slighting	کودن قلیل
slighted	کودن قلیل
slightest	کودن قلیل
slight	کودن قلیل
slights	کودن قلیل
slighter	کودن قلیل
scarce	تنگ قلیل
scarcer	تنگ قلیل
scarcest	تنگ قلیل
scant	نحیف مقدار قلیل
slightest	اندک
drib	اندک
thrum	اندک
slights	اندک
scruple	اندک
low	کم اندک
scantling	اندک
paul	اندک
low test	اندک
scant	اندک
slighter	اندک
slighted	اندک
little	اندک
modicum	اندک
fewest	اندک
fewer	اندک
few	اندک
scarce	اندک
paucity	اندک
niggling	اندک
scarcest	اندک
scrimp	اندک
scarcer	اندک
slight	اندک
slighting	اندک
darksome	اندک ی تیره
d. likeness	شباهت اندک
flea bite	اندک ناراحتی
sprinkling	شمار اندک
sprinkling	میزان اندک
priggism	اندک بینی
in a short time	در اندک زمانی
cast of melancholy	اندک مالیخولیا
skimmed	تماس اندک
skim	تماس اندک
glimmers	درک اندک
glimmered	درک اندک
glimmer	درک اندک
ounces	چیز اندک
ounce	چیز اندک
skimpy	اندک نحیف
whit	ابدا اندک
skims	تماس اندک
leans	نحیف اندک
lean	نحیف اندک
frugal	با صرفه اندک
pinches	اندک جانشین
leaned	نحیف اندک
pinch	اندک جانشین
cambers	قوزیا خمیدگی اندک
camber	قوزیا خمیدگی اندک
fud	شخص اندک بین
adumbrative	اندک نمایش دهنده
by the skin of one's teeth <idiom>	باسود بسیار اندک
margin	اندک حاشیه دار کردن
margins	اندک حاشیه دار کردن
half cap	سلام با اندک تکانی درکلاه
(not) move a muscle <idiom>	حرکت ندادن حتی به مقدار اندک
pin prick	چیزی که مایه اندک انگیختگی گرد د
stenotopic	دارای حساسیت اندک نسبت به تغییر محیط
low frequency	امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
etna	فرف کوچکی که اندک ابی رادران بوسیله چراغ الکلی گرم میکنند

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com