English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 177 (9 milliseconds)
English Persian
dichotomies انشعاب به دو شعبه
dichotomy انشعاب به دو شعبه
Search result with all words
unbranched بدون انشعاب بدون شعبه
Other Matches
claimant agency شعبه کارپردازی شعبه تعیین امادو تجهیزات عمومی ارتش
sections شعبه
section شعبه
succursal شعبه
members شعبه
member شعبه
filial شعبه
chapters شعبه
chapter شعبه
embranchment شعبه
branch office شعبه
end office شعبه جز
apparatus شعبه
offshoots شعبه
offshoot شعبه
substation شعبه
prongs شعبه
prong شعبه
branch شعبه
lines شعبه
line شعبه
branches شعبه
agency of communications شعبه ارتباطات
branch of a company شعبه شرکت
branch office دفتر شعبه
agencies اژانس شعبه
agency اژانس شعبه
branch شعبه رشته
dichotomization دو شعبه کردن
annex شعبه فرعی
executive agent شعبه اجرایی
major activity شعبه اصلی
departments قسمت شعبه
department قسمت شعبه
operating agency شعبه عامل
apparatus شعبه حزب
executing agency شعبه اجرایی
headquarters شعبه اصلی
wing شاخه شعبه
frith شعبه رود
winging شاخه شعبه
annexing شعبه فرعی
annexes شعبه فرعی
subclass شعبه فرعی
member شعبه بخش
branches شعبه رشته
members شعبه بخش
branch شعبه زدن
lodges شعبه فراماسون ها
lodge شعبه فراماسون ها
lodged شعبه فراماسون ها
branches شعبه زدن
subhome office شعبه اصلی یک اداره
arm شعبه جنگ افزار
subhome office شعبه دفتر اصلی
departmentalize چند شعبه کردن
distributary انشعابی شعبه رود
branches انشعاب
parallels انشعاب
divergences انشعاب
parallel انشعاب
parallelling انشعاب
paralleled انشعاب
parallelled انشعاب
furcation انشعاب
divarication انشعاب
junctions انشعاب
split انشعاب
embranchment انشعاب
divergence انشعاب
bifurcation انشعاب
service branch انشعاب
fork انشعاب
forking انشعاب
junction انشعاب
paralleling انشعاب
diverging انشعاب
branch انشعاب
offshoot انشعاب
offshoots انشعاب
connexions انشعاب
signing intersection انشعاب
ramification انشعاب
service connections انشعاب
ramifications انشعاب
connection انشعاب
army post office شعبه پستی نیروی زمینی
connection factor ضریب انشعاب
service entrance پست انشعاب
master service انشعاب اصلی
distribution box جعبه انشعاب
drop wire سیم انشعاب
leading in wire سیم انشعاب
service wire سیم انشعاب
multiple cable joint مفصل انشعاب
multiple cable joint موف انشعاب
conduit box جعبه انشعاب
rosettes مقره انشعاب
branch address نشانی انشعاب
additional outlet انشعاب اختصاصی
condeitional branch انشعاب شرطی
crotch نقطه انشعاب
crotch جای انشعاب
crotches نقطه انشعاب
crotches جای انشعاب
diverge انشعاب یافتن
diverged انشعاب یافتن
diverges انشعاب یافتن
rosette مقره انشعاب
tributary شاخه انشعاب
tributaries شاخه انشعاب
branch cutout فیوز انشعاب
branch instruction دستورالعمل انشعاب
cable jointing sleeve موف انشعاب
cold water supply انشعاب ابسرد
conditonal branching انشعاب شرطی
conditional branch انشعاب شرطی
case branch انشعاب شرطی
building connection انشعاب ساختمان
branchpoint نقطه انشعاب
troche قرص مکیدنی شاخ سه شعبه گوزن
coordinated procurement assigness شعبه مسئول خرید کلی اماد
commissary store annex شعبه فروشگاه مواد غذایی پادگان
bypassing سبب انشعاب شدن
bypasses سبب انشعاب شدن
bypass سبب انشعاب شدن
shoot جوانه زدن انشعاب
take off divider مقسم انشعاب دهنده
unconditional branch انشعاب غیر شرطی
extention alarm push جعبه انشعاب اژیر
barrel switch کلید انشعاب اژیر
wood ray انشعاب اوندی چوب
divergent انشعاب پذیر منشعب
branch control structure ساختار کنترل انشعاب
pbx تبادل انشعاب خصوصی
cable jointing sleeve مفصل انشعاب کابل
pressure taping انشعاب فشار سنجی
digitation انشعاب بشکل پنجه
private branch exchange مبادله انشعاب خصوصی
rosette cutout مقره انشعاب فیوزدار
shoots جوانه زدن انشعاب
bypassed سبب انشعاب شدن
extension طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
extensions طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
apparatus شعبه زیرزمینی و مخفی فعال دستگاه وسیله
junction پیوندگاه [جای انشعاب چهارراه ]
crutches محل انشعاب بدن انسان
crutch محل انشعاب بدن انسان
surroyal انشعاب شاخ گوزن چهارساله
secession تجزیه طلبی انشعاب حزبی
triskelion شکلی مرکب از سه پره یا سه انشعاب
armlet انشعاب کوچک دریاشبیه خلیج
crotch محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
forking محل انشعاب چند شاخه شدن
triskele شکلی مرکب ازسه پره یا سه انشعاب
fork محل انشعاب چند شاخه شدن
crotches محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
jumper سیم هادی برای ایجاد انشعاب فرعی موقتی
tree سیستم داده که هرداده یا گره آن فقط دو انشعاب دارند
pabx Exchange AutomaticBranch Private تبادل انشعاب خودکار خصوصی
jumpers سیم هادی برای ایجاد انشعاب فرعی موقتی
private automatic branch exchange رد و بدل کننده شعبهای اتومات خصوصی مبادله انشعاب خودکار خصوصی
criminal investigation شعبه بازجویی جنایی تحقیقات جنایی
straight line coding برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر
resource یکی از دو انشعاب فایل . شاخه منبع حاوی منابع مورد نیاز فایل است
headquarters شعبه مرکزی اداره مرکزی
junctions محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
transfer زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
transferring زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
transfers زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
antlers شاخ فرعی انشعاب شاخ
antler شاخ فرعی انشعاب شاخ
eco-branch شعبه زیست بوم [شاخه اقتصاد مناسب با زیست بوم]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com